من یک جلسه Ask Me Anything را در بیش از یک سال انجام نداده بودم که منجر به سوالات زیادی در مورد موضوعات مختلف شد: کلان، بازارها، هوش مصنوعی، جمع آوری کمک مالی، مدیریت ثروت، آموزش، خرید جزیره، هند، نحوه از دست دادن لهجه، سفرهای ماجراجویی، فناوری آب و هوا، وضعیت VC، و بسیاری موارد دیگر.

در اینجا سؤالات کلیدی وجود دارد که به آنها پرداختیم:

• 00:01:17 همه تغییرات ژئوپلیتیکی، تعرفه ها و سیاست های ترامپ چگونه بر جهان تأثیر خواهند گذاشت؟
• 00:06:14 نکات کلیدی برای یافتن و متقاعد کردن سرمایه گذاران چیست؟
• 00:08:44 فکر می کنید آینده بازارهای مد چیست؟ چگونه تحت تأثیر سقوط بازارهایی مانند Farfetch قرار گرفته است؟ نقش هوش مصنوعی در این موارد چیست؟
• 00:13:19 نظر شما در مورد بهترین فرصت های سرمایه گذاری در حال حاضر چیست؟ آیا بازار سهام، با توجه به افت فعلی، جذاب است یا هنوز بیش از حد ارزش گذاری شده است؟ چندی پیش رویکرد غیر سنتی شما را در مدیریت ثروت خواندم. حالا 10 میلیون دلار را چگونه تخصیص می دهید؟
• 00:19:21 ما تقریباً 15 هزار در ماه درآمد داریم، آیا خوب هستیم که یک پیش تولید کنیم؟
• 00:21:14 چه نوع تحصیلات، تحصیلات، تحصیلات و مدارک دانشگاهی را به بچه ها توصیه می کنید تا با توجه به تأثیر هوش مصنوعی در 10 سال آینده، آنها را برای بازار کار آماده کنند؟ چه مهارت هایی را باید شروع کنند؟
• 00:26:46 بهترین ایمیل ورودی سردی که تا به حال دریافت کرده اید چیست؟
• 00:29:39 اگر امروز در حال اتمام تحصیلات خود هستید، به چه نوع شغل یا شرکتی ملحق می شوید تا به بهترین شکل خود را آموزش دهید تا بعداً یک استارت آپ فناوری راه اندازی کنید؟ اگر هدف یادگیری کار با شدت و ساختار باشد، آیا مکانی مانند مک کینزی یا بانکداری سرمایه گذاری همچنان مرتبط است؟
• 00:32:40 به‌عنوان یک فارغ‌التحصیل فرانسوی با پیشینه کارشناسی در امور مالی، فکر می‌کنید کدام کشورها امروز بیشترین فرصت‌های یادگیری را از نظر سهولت انجام تجارت، شبکه‌سازی، پتانسیل و غیره ارائه می‌دهند؟
• 00:33:34 چه زمانی نسخه به روز شده و جدید Fabrice AI را راه اندازی می کنید؟ چگونه می توانم یک شبکه در جامعه فناوری در فرانسه بسازم؟
• 00:38:30 فابریس، سفر هیجان انگیزی در راه است؟ استفاده شخصی مورد علاقه شما از هوش مصنوعی چیست؟
• 00:42:39 اگر شرکتی در رده من وجود داشته باشد، آیا هنوز فرصت هایی برای ورود به بازار وجود دارد؟
• 00:45:51 چه شد که تصمیم گرفتید برای ترکز و کایکوس و نه جزیره دیگری؟
• 00:52:57 مکان مورد علاقه شما در هند چیست؟
• 00:55:48 چگونه لهجه فرانسوی خود را از دست دادید؟ راز شما چیست؟
• 01:00:52 در لیست هدف شما برای فرصت های سرمایه گذاری مرتبط با آب و هوا چیست؟
• 01:02:55 آیا پیاده روی طولانی خود را در گرینلند انجام دادید که می خواستید انجام دهید؟
• 01:06:03 اگر امروز در حال ساختن یک شرکت فناوری مانند Zingy بودید، آیا با توجه به مثال‌های زیادی از بنیان‌گذارانی که با خروج 500 میلیون دلاری به سختی درآمد کسب می‌کنند، همچنان پول VC را جمع‌آوری می‌کردید یا آن را راه‌اندازی می‌کردید؟
• 01:08:39 چه توصیه ای برای بنیانگذار بازار مراقبت در منزل دارید که بازار محصول را مناسب یافته است اما در سال 2023 پولش تمام شده است اما “زنده مانده”؟
• 01:10:55 روندهای بزرگ آینده در هوش مصنوعی و به خصوص در استفاده از مصرف کنندگان چیست؟
• 01:13:12 برای خرده فروشی شخصی یا کوچک، به نظر شما کدام ابزار هوش مصنوعی ارزش پرداخت اشتراک امروز را دارد؟
• 01:13:49 چه چیزی را از بنیانگذاران استارت آپ های قبل از درآمد جستجو می کنید؟
• 01:14:34 بزرگترین رد کردن برای VC در هنگام دیدن عرشه زمین چیست؟ همچنین بزرگترین پرچم سبز چیست؟ هنگام اتصال سرد با افراد VC، پرچم قرمز چیست؟
• 01:16:17 آیا می توانید به فرصت های سرمایه های متقاطع بپردازید؟
• 01:18:43 آیا دیدگاهی در مورد فرصت های VC هند دارید؟
• 01:19:29 آیا باید یک CTO یا CFO استخدام کنم؟
• 01:20:23 آینده شرکت‌هایی مانند آلن (یونیکورن فرانسوی) را برای تقریباً 10 سال با 500 میلیون یورو جمع‌آوری‌شده، هنوز بی‌سود و با حاشیه‌های کم، به ارزش 4.5 میلیارد یورو، چه می‌بینید؟
• 01:21:15 از دیدگاه شما، چه مهارت یا نوع خدماتی برای فروش آسان‌ترین مشاور امروزی است؟
• 01:22:20 بیت کوین در سال 2030 چقدر ارزش خواهد داشت؟
• 01:26:35 نظر شما درباره ابتکاراتی مانند WorldCoin چیست؟
• 01:26:43 عاشق داستان تیراندازی در جمهوری دومینیکن بودم. آیا داستان های دیوانه کننده ی آدرنالین در ماجراجویی های خود دارید؟
• 01:30:27 آیا بنیانگذاران تکراری را ترجیح می دهید یا بنیانگذاران اولین بار؟
• 01:32:22 چرا جذب سرمایه برای بازارهای مد اینقدر سخت است؟
• 01:33:28 به نظر شما، مهمترین ویژگی یا مهارت برای یک بنیانگذار چیست – ثبات عاطفی، توانایی مقابله با استرس شدید، چیز دیگری؟
• 01:36:11 آیا برای یک ناهار در نیویورک باز هستید تا من بتوانم تمام سوالاتم را برای 45 دقیقه بیاورم؟
• 01:37:13 چه چیزی باعث می‌شود که بازارهای خاص در سطح جهانی گسترش پیدا کنند و بزرگ شوند؟
• 01:39:44 آیا هوش مصنوعی برای بشریت خطرناک است؟ آیا بیکاری را افزایش می دهد؟ آیا کشورها باید قوانینی برای جلوگیری از آن وضع کنند؟ آیا می توانیم بر چیزی مسلط شویم که ممکن است فراتر از ما باشد؟
• 01:46:46 نظر شما در مورد روند کدنویسی vibe یا تغییر واقعی چیست؟

اگر ترجیح می دهید، می توانید قسمت را در پخش کننده پادکست تعبیه شده گوش دهید.

علاوه بر ویدیوی یوتیوب بالا و پخش کننده پادکست جاسازی شده، می توانید به پادکست در iTunes و Spotify نیز گوش دهید.

رونوشت

سلام به همه. امیدوارم هفته فوق العاده ای داشته باشید بنابراین، بیش از یک سال از زمانی که من هر چیزی را بپرسم می گذرد، و البته، چیزهای زیادی در دنیا تغییر کرده است. تحولات زیادی در هوش مصنوعی، تحولات بسیاری در سیاست و ژئوپلیتیک و جهان به طور کلی وجود دارد. بنابراین، فکر کردم زمان آن رسیده است که اساساً سؤالات شما را مطرح کنم، ارزیابی کنیم که کجا هستیم، و بله، ببینم اوضاع چگونه پیش خواهد رفت.

بنابراین، با هر چیز دیگری، بیایید ادامه دهیم. به قسمت 48 خوش آمدید. از من هر چیزی بپرسید.

بنابراین طبق معمول با خیال راحت سؤالات را در چت، در، در چت مطرح کنید و من به محض ارسال به آنها پاسخ خواهم داد. و فقط برای شروع، من با سوالات از قبل پرسیده شده شروع می کنم. مردم از طریق ایمیل برای من ارسال می کنند و یک خبرنامه می فرستند و می گویند: سلام، چه موضوعاتی را می خواهید پوشش دهم؟

بنابراین من با این شروع می‌کنم، [00:01:17] می‌خواهم نظر شما را در مورد اینکه چگونه همه تغییرات ژئوپلیتیکی تعرفه‌ها، سیاست‌های ترامپ بر جهان در تجارت تأثیر می‌گذارد و چه فرصت‌هایی ایجاد می‌کند، بپرسم. شگفت انگیز خواهد بود اگر دوست داشته باشید این را به اشتراک بگذارید. بنابراین بدیهی است که تغییرات زیادی رخ داده است، اختلالات زیادی در تمام سیاست های ترور و غیره ایجاد شده است.

منظورم این است که جالب اینجاست که وقتی ترامپ انتخاب شد، حدس می‌زنم بسیاری از افراد جامعه فناوری امیدوار بودند که، هی، بازارها دوباره باز خواهند شد، درست است؟ مانند مشکل دست نخورده در چند سال گذشته خارج از هوش مصنوعی است، سرمایه گذاری واقعی وجود ندارد.

فشرده سازی بسیار بزرگی وجود داشته است، و هیچ خروجی، هیچ M&A، هیچ IPO وجود ندارد. و M&A عمدتاً توسط مقررات ضد انحصار مسدود شد، بنابراین SCC، FTC، FCC، و، IPO فقط بازار عرضه اولیه سهام است و پنجره‌های IPO بسته شده است، بنابراین امیدوار بودیم که بازگشایی شود و ما در واقع چندین شرکت در مجموعه خود مانند Klarna داریم که در اوایل 25 ثبت نام کرده‌اند.

اما با همه چیزهای تعرفه ای مانند آن زمان، سر و صدا و بازارها و عدم اطمینان و ترس از آنچه ممکن است در ناشناخته اتفاق بیفتد، پنجره های IPO بسته شدند. آنها حداقل IPO را به تعویق انداختند، نمی دانند که آیا آنها برای همیشه آن را کشیده اند یا خیر. و بنابراین همه چیز دقیقاً آنطور که امیدوار بودیم پیش نرفت. حالا برای پاسخ به سوالی که به طور خاص از من پرسیده شد این است که فکر می کنم چه اتفاقی می افتد؟

من سعی می‌کنم به طور کلی منفعت سازگاری با سیاست‌گذاران را داشته باشم در حالی که تصمیم‌ها فرض می‌کنند که آنها احمق نیستند. و بنابراین، اگر من فرض می کنم آنها احمق نیستند، چرا آنها کاری را که انجام می دهند انجام می دهند؟ و بنابراین طولانی و سخت فکر کردم، و در اینجا یک توضیح بالقوه منطقی برای اینکه چرا این ممکن است منطقی باشد به دست آوردم.

بنابراین فکر می‌کنم ترامپ خود را صلح‌جوی کل می‌بیند. او می خواهد در اوکراین صلح برقرار کند. او می خواهد در خاورمیانه صلح برقرار کند. و من فکر می کنم مشکلی که او با آن مواجه است یا با آن مواجه است این است که، ببین، هیچ کس تا به حال به پوتین استراتژی خروج نداده است، درست است؟ مانند اگر پوتین هر گونه امتیازی بدهد، اوکراین را با چیزی برای نشان دادن باقی بگذارد، شاید امنیت خودش در خطر باشد.

آیا می‌توانیم فضایی ایجاد کنیم که به آنها فرصت بدهیم تا امتیاز بگیرند، قطعه‌ای را به دست آورند؟ و بنابراین یک راه برای فکر کردن در مورد آن، من می گویم، هی، شاید ما تظاهر می کنیم که با متحدان خود می جنگیم. شاید ما به آنها نمی گوییم، زیرا اگر شما با تمام نکات، درز و غیره به آنها بگویید، این موضوع آشکار می شود و ما بر همه کشورهای متحد خود تعرفه می گذاریم تا زمینه مشترک بیشتری ایجاد کنیم، تا به آنها فرصتی برای مذاکره و دادن امتیازاتی بدهیم که منجر به آخرین قطعه می شود.

اکنون، من فکر می کنم این یک استراتژی بد است، زیرا فکر نمی کنم شما بخواهید با پوتینی که نمی توان به او اعتماد کرد، مذاکره کرد. اما اگر قصد شما این بود، شاید آن را امتحان کنید و اگر کار نکرد، می دانید چیست؟ از اتحادیه اروپا، از کانادا، مکزیک، هر چه که باشد، امتیازات نمادین دریافت خواهید کرد.

و شاید همه چیز را به عقب برگردانی. بنابراین من امیدوارم که این چیزها در حال حاضر موقت است. مشکل در دنیای سیاست موقتی است، شاید یک یا دو سال و نه مثل سه ماه. و در این بین برای پاسخ به این سوال مشخص که فرصت های ایجاد شده چیست؟ خوب، واضح است که می دانید، با فکر کردن به اینکه چگونه زنجیره های تامین خود را جابه جا می کنید، فکر می کنید که چگونه با ساختار هزینه خود برخورد می کنید و، می دانید، آیا به چیزهایی که می بینیم برخی شرکت ها انجام می دهند، یا اینکه زنجیره های تامین را به خارج از چین منتقل می کنید؟

می دانید، ما در Quince سرمایه گذار هستیم، که یک بازار لوکس مقرون به صرفه است، و آنها در عرض سه سال صفر تا میلیارد آن را خرد می کنند. آنها به نرخ چند میلیارد دلاری می روند. از لحاظ تاریخی، آنها همه چیز را از چین تامین می کردند. در یک دوره سه ماهه آنها کل زنجیره تامین خود را به خارج از چین منتقل کردند.

اکنون، اگر de Minimis معافیت de Minimis را برای سفارش‌های زیر 800 دلار ادامه دهد، بسیار سود خواهند برد. اما حتی اگر اینطور نباشد چون آنها ارائه دهنده کم هزینه هستند، من گمان می کنم که آنها به خوبی به کار خود ادامه خواهند داد. بنابراین من به تولیدکنندگان زیرک و کم هزینه مشکوک هستم، بنابراین استارت آپ های جهان به عملکرد خوبی در آن دنیا ادامه خواهند داد.

اکنون که گفته شد، I. با عدم قطعیت اقتصاد کلان ژئوپلیتیک جهانی، افزایش سرمایه گذاری خطرپذیر دشوارتر است. برای VCها سخت تر است که سرمایه خطرپذیر را افزایش دهند. و تا زمانی که خروجی ها و عرضه های اولیه وجود نداشته باشد، چرخ طیار واقعاً باز نیست. بنابراین هنوز هم پیچیده خواهد ماند، اما امیدواریم که این موضوع در چند سال آینده به روشی نه چندان مخرب انجام شود.

و فرصت هایی را ایجاد خواهد کرد. اما من گمان می‌کنم که اخلالگران، استارت‌آپ‌ها در موقعیت بهتری نسبت به کامینز برای استفاده از این فرصت‌ها قرار دارند، زیرا آنها به سرعت حرکت می‌کنند، ساختار هزینه کمتری دارند. ببینیم یکی از سوالاتی است که ما به آن پاسخ دادیم، و سپس به سوالات ایمیل بیشتری خواهم پرداخت.

بنابراین من و اونور نام خانوادگی شما را ذکر نمی کنیم تا از شکنجه کامل نحوه بیان آن جلوگیری کنیم. [00:06:14] نکات کلیدی برای یافتن و متقاعد کردن سرمایه گذاران چیست؟ چون من یک استارت آپ به نام Cusinea دارم. این یک پلت فرم آموزش آنلاین مبتنی بر هوش مصنوعی برای کارگران رستوران و یک پلتفرم رسانه اجتماعی بازاریابی برای رستوران ها است. ما در حال حاضر با شش رستوران قبل از راه اندازی رسمی شریک شده ایم. من در حال حاضر به دنبال سرمایه گذاری هستم.

من می خواهم توضیح دهم که در چه مرحله ای در مرحله پیش کاشت و مرحله پیش کاشت قرار دارید. می دانید، قبل از راه اندازی یا مانند اثبات مفهوم. این نیم میلیون، میلیون دلار اولی که باید صادقانه جمع آوری کنید، هنوز هم هست، وجوه زیادی وجود ندارد که روی آن تمرکز کند. پیش بذر.

تعداد کمی وجود دارد، مانند Afore AFORE نمونه ای از آن است. iSeed در هند وجود دارد، منظورم این است که تعداد کمی وجود دارد اما بسیار بسیار کم است. تقویت در لس آنجلس ترین pre-seed صادقانه دوستان احمق و خانواده است. مثل این است که به سراغ دوستان ثروتمندتر خود بروید که از شما حمایت می کنند و از شما حمایت می کنند و می گویند: هی، من به 5-10 هزار دلار نیاز دارم.

و نکته این است که، می دانید، 50 برابر 10K، 100 برابر 5K در واقع پول کافی برای پیش کاشت است. همچنین باید بدانید که ارزان‌تر از ساخت یک استارت‌آپ است. می دانید، زمانی که اولین استارت آپ خود را می ساختم، به سرورهای پایگاه داده اوراکل، یعنی سرورهای وب مایکروسافت نیاز داشتم.

من نیاز داشتم که مرکز داده خود را بسازم که از قبل منبع باز بود، مراکز داده پیش از Rackspace. و این حتی قبل، بدیهی است که ابر و اکنون هوش مصنوعی است. این روزها می‌توانید هر چیزی را که می‌توانید راه‌اندازی کنید، بسازید و سپس می‌توانید از هر سرمایه‌ای که جمع‌آوری می‌کنید چند صد K برای اثبات مناسب بودن بازار محصول استفاده کنید.

اما هدف شما به دست آوردن کشش سطح بذر است. بنابراین آنچه من سعی می کنم به آن برسم 20 هزار در ماه درآمد خالص است. اما اگر هزینه‌های SaaS را دریافت می‌کنید، 20 هزار در MRR دریافت می‌کنید، نه ARR. با آن، به نقطه ای می رسید که می توانید رمپ بذر را افزایش دهید و سپس می توانید 2 تا 3 میلیون از مناسب بودن بازار محصول اثبات شده VC جمع آوری کنید.

به همین ترتیب، اگر در یک بازار هستید، می دانید که می خواهید در GMV به 150 هزار در ماه برسید. اگر 15 درصد نرخ برداشت دارید و همین موضوع، 20 تا 30 هزار درآمد خالص دارید، ثابت می‌کنید که مناسب بازار محصول است، سپس دو، 3 میلیون نفر مانند ما را بالا می‌برید که بعید است مگر اینکه برای بار دوم بنیان‌گذاری کنید، قبلاً ثابت کرده‌اید که سرمایه‌گذاری دور اولیه‌تان را انجام دهید، مگر اینکه با رسیدن به آن، مقدار کمی از ارزش بازار محصول را ثابت کرده باشید.

سوال دوم از notionXarma در توییچ. [00:08:44] می‌خواستم نظر شما را در مورد اینکه فکر می‌کنید آینده بازار مد و مد چیست و چگونه بر سقوط بازارهایی مانند Farfetch تأثیر گذاشته است، بپرسم؟ فقط برای اضافه کردن، نقش بازارهای هوش مصنوعی در این موارد چیست؟

بنابراین جالب است زیرا در ایالات متحده به خصوص، بازارهای مد، و شاید اجازه دهید من یک صفحه کامل بگذارم، شما سوالات بیشتری را در اینجا می بینید؟

بازارهای هوش مصنوعی، متأسفیم، نه ai، بازارهای مد خیلی خوب عمل نکرده اند، درست است؟ پوشمارک؟ واقعی، واقعی، نمی دانم ارزش بازار واقعی، واقعی کجاست. در واقع خیلی زیاد نیست زیرا ساختار هزینه بسیار بالاست. و بنابراین از بیرون به نظر می رسد که دسته بازارهای مد خوب عمل نمی کنند.

اما یک مثال متقابل وجود دارد. یک شرکت وجود دارد که به طور کامل آن را در اروپا خرد می کند و این دسته را دوباره تعریف و اختراع کرده است. و من بسیار مفتخر و خوشحالم که بگویم حداقل از زمان پیوت، سرمایه‌گذار اولیه در شرکت هستم. و آن شرکت Vinted VINTED نام دارد، بنابراین Vinted، که در واقع در حال حاضر توسط دست راست من در OLX اداره می شود.

او مثل ثابت کننده بود. وقتی مشکلی در کنیا پیش می‌آمد، او می‌رفت و آن را اصلاح می‌کرد. تفاوت آنها با استارتاپ مستقر در لیتوانی، بیشتر بازارهای بزرگ برای آنها فرانسه و بریتانیا بود. آنها چندین نوآوری انجام داده اند. اولین نوآوری این است که به جای دریافت کمیسیون 10-15٪ از فروشنده، آنها کاملاً رایگان هستند، کاملاً رایگان برای فروش و کاملاً رایگان برای خرید.

و آنها می گویند، اگر شما خریدار هستید، اگر می خواهید امانت اختیاری و ارسال و پرداخت را داشته باشید، ما این کار را برای شما انجام می دهیم و هر چیزی را دریافت می کنیم، دو یورو یا مانند 2 دلار به علاوه 5٪ و همه این کار را انجام می دهند. و در نتیجه نرخ برداشت موثر 10 درصدی دارند. و چه جالب، و، و برخی از این اعداد عمومی هستند، بنابراین من شماره های عمومی را از دور آخر می دهم.

پارسال 6 میلیارد GMV انجام دادند، 600 میلیون درآمد خالص داشتند. فکر می‌کنم 80 میلیون یا بیشتر در جریان نقدینگی آزاد انجام دادند. آنها دارای حاشیه EBITDA 50٪ در بریتانیا، 45٪ حاشیه EBITDA در فرانسه هستند. و آنها به این شکل در حال رشد هستند. و اکنون، آنها در ایتالیا، اسپانیا هستند، و مانند آنها در سراسر اروپا رشد می کنند، آنها در حال راه اندازی به سمت لوکس هستند.

و از آنجایی که آنها کمترین ساختار هزینه را دارند، به دلیل اینکه کمترین درجه دریافت را دارند، با این مدل پولی خریدار عملکرد فوق‌العاده خوبی دارند. و بنابراین مد واقعاً خوب کار می کند. اکنون هوش مصنوعی در اینجا نقش های متعددی را ایفا می کند. اولین نقشی که هوش مصنوعی ایفا می کند این است که Vinted احتمالاً اولین 10 شرکت اروپایی واقعی است.

زمانی که در اروپا راه اندازی می کردید، مثل یک شرکت فرانسوی یا آلمانی یا یک شرکت بریتانیایی بودید. و زمانی که راه اندازی می کردید، در واقع یک دفتر جدید باز می کردید و یک سایت متفاوت داشتید و بین سایت های موجود نمی فروشید. بنابراین کاری که آنها انجام داده‌اند این است که متوجه شدند ما اکنون می‌توانیم از طریق مرزهای اروپا بسیار ارزان حمل کنیم.

و بنابراین کاری که شما انجام می دهید این است که لیست های فرانسه در واقع به طور خودکار توسط هوش مصنوعی ترجمه شده و در اسپانیا و ایتالیا فهرست می شوند. و هنگامی که یک خریدار در ایتالیا می خواهد با فروشنده ای در فرانسه صحبت کند، تمام مکالمات به صورت خودکار ترجمه می شوند. بنابراین شما ترجمه های خودکار فهرست ها، ترجمه های خودکار مکالمات را دارید که همه توسط هوش مصنوعی انجام می شود.

فرآیند فهرست‌بندی نیز به طور گسترده بهبود یافته و توسط هوش مصنوعی انجام می‌شود. بنابراین، هنگامی که اکنون فهرست می‌کنید، هوش مصنوعی دسته، موارد پیشنهادی، قیمت و غیره را شناسایی می‌کند. بنابراین از هوش مصنوعی برای بهبود، مانند پس‌زمینه عکس‌ها، برای افزایش نرخ فروش، خودکارسازی مکالمات بین کاربران و بهبود نرخ فروش استفاده می‌شود.

بنابراین به شدت مخرب است و مد بسیار خوب عمل می کند. و به هر حال، نوآوری های دیگری در فضای بازار مد وجود دارد، نه فقط در خرید و فروش کالا. ما فقط در شرکتی به نام Pickle سرمایه گذاری کردیم. Pickle یک بازار اجاره است. پس فکر کنید باند فرودگاه را اجاره می دهد اما اجاره می دهد. و در نیویورک، مانند همه ژنرال Z و زنان هزاره اساساً از آن برای لباس‌ها و غیره استفاده کرده‌اند.

فوق العاده خوب کار میکنه بنابراین من می‌گویم وینتد و پیکل، احتمالاً دو بهترین نمونه از چیزهایی که در مد اتفاق می‌افتد. و این شرکت ها رشد بیشتری برای رشد دارند. من تعجب نمی کنم اگر Vinted یک شرکت 20-30 شاید حتی 50 میلیارد دلاری در چند سال آینده باشد.

من نسبت به آن سرمایه گذاری بسیار خوش بین هستم. ما به سرمایه‌گذاری ادامه می‌دهیم، اگرچه اکنون ارزش بسیار بیشتری داریم. و همه ما در آن شرکت هستیم.

میچ، در توییچ. [00:13:19] نظر شما در مورد بهترین فرصت های سرمایه گذاری در حال حاضر چیست؟ آیا بازار سهام، با توجه به افت فعلی، جذاب است یا هنوز بیش از حد ارزش گذاری شده است؟ مدتی پیش در مورد رویکرد غیر سنتی به مدیریت ثروت بود. حالا 10 میلیون دلار را چگونه تخصیص می دهید؟

پاسخ این است که بستگی به این دارد که چه کسی هستید و نیازهای زندگی شما چیست، و همچنین در کجای چرخه زندگی خود قرار دارید، درست است؟ مثلاً اگر 80 ساله هستید، سرمایه گذاری در سرمایه گذاری یا قرار نیست 10 سال پول در بیاورید برای من منطقی نیست.

اما به طور متوسط، من به بافتنی خود پایبند هستم، مانند دلیل سرمایه گذاری در دوره های مخاطره آمیز. من می دانم دارم چه کار می کنم. من در 25 سال گذشته هر سال 30٪ برمی گردم. هیچ چیز دیگری نمی‌توانستم روی آن سرمایه‌گذاری کنم. و فکر می‌کنم که بسیار ایمن است، زیرا یک فناوری و نرم‌افزار دنیا را می‌خورد و من می‌دانم دارم چه کار می‌کنم و مجموعه‌ای بسیار بسیار متنوع دارم.

بنابراین من سرمایه‌گذاری در سرمایه‌گذاری، سرمایه‌گذاری در فناوری را دوست دارم، اما روی نام‌های خاص استارت‌آپ سرمایه‌گذاری نمی‌کنم، درست است؟ اگر تازه شروع کرده اید، 10 میلیون پول نقد دارید و می گویید، هی، من باید یک سرمایه گذار فرشته باشم؟ من احتمالاً می گویم نه، زیرا شما جریان معامله ندارید، بنابراین ممکن است بهترین معاملات را مشاهده نکنید.

در هر صورت، چون جریان معامله ندارید، احتمالاً بدترین معاملات را می بینید. و سرمایه گذاری از چیزی شبیه به قانون قدرت پیروی می کند، که در آن معاملات برتر همه بازده ها را به حساب می آورند. و بنابراین، اگر در حداقل 50 معامله سرمایه گذاری نکنید، که تضمین می کند برخی از معاملات خوب را دریافت کنید، به احتمال زیاد پول خود را از دست خواهید داد.

بنابراین شما نباید سرمایه گذاری فرشته خود را انجام دهید. حالا اگه میخوای یه کم به دوستانت بدی حتما تخصیص میدم. بنابراین اگر به صندوق سرمایه گذاری خطرپذیر مانند صندوق ما دسترسی دارید، که ورود به آن چندان سخت نیست، من مقدار مناسبی را برای سرمایه گذاری اختصاص می دهم. اما دوباره، شما باید از طریق صندوق های خطرپذیر، تماس های سرمایه هر سه سال یک بار فکر کنید.

قرار است یک صندوق دیگر در سه سال، یک صندوق دیگر، سه سال، بنابراین هر تخصیصی وجود داشته باشد. تخصیص شخصی من، اتفاقاً، 10 درصد در خزانه‌ها، اوراق قرضه خواهد بود، می‌دانید، شما هنوز 4 درصد از صندوق کاملاً امن خود را تولید می‌کنید، و این مدیریت پول نقد شما است و از آن برای تماس‌های سرمایه و غیره استفاده می‌کنید. 10 درصد در املاک و مستغلات. و املاک و مستغلات برای من سرمایه گذاری نیست، مصرف است. اینجا جایی است که من زندگی می کنم و سه خانه زیبا دارم، و در مورد من، بقیه را در حال حاضر سرمایه گذاری می کنم، زیرا می دانم که دارم چه کار می کنم. اگر بخواهم، برای اکثر افراد 10 میلیونی، املاک و مستغلات شما بیشتر از این باشد، زیرا شما، ارزش املاکی که می خواهید در آن زندگی کنید، بالاتر خواهد بود.

گفته می شود، شما در حال دریافت اهرمی بر روی آن هستید. بنابراین، می دانید، شاید بتوانید یک خانه 4-5 میلیون دلاری داشته باشید، اما سهام خود را قرار می دهید و سپس می توانید بقیه را در اوراق قرضه سرمایه گذاری کنید، می دانید، 10-20٪. و سپس بقیه، من هنوز استراتژی سرمایه گذاری را ترجیح می دهم. اگر افق بلندمدتی دارید، نیازی به پول نقد ندارید. اما من در یک صندوق و صندوق های متنوع سرمایه گذاری می کنم، مانند باکس گروپ یا ما، هر چه بهتر باشد.

شما به آن دسترسی ندارید آره S&P 500، ETF. آن را سرمایه گذاری کنید، آن را یک روز صدا کنید. دیگر هرگز به آن نگاه نکن. یا می دانید، در واقع، من نمی دانم، نگاه کنید، من اخبار را دنبال نمی کنم. من به نمونه کارها نگاه نمی کنم. این چیزی است که قرار است در طول سالیان متمادی ترکیب شود. بنابراین، اگر شما صاحب یک ETF و S&P 500 هستید، یا اگر صاحب بیت کوین هستید، و بله، احتمالاً 5 تا 10 درصد از ارزهای دیجیتال را در آن سرمایه گذاری خواهم کرد. هرگز به آن نگاه نکنید. اگر می خواهید به آن نگاه کنید، در ژانویه هر سال به آن نگاه کنید. به فراز و نشیب ها نگاه نکنید مگر اینکه معامله گر باشید و نباید معامله گر باشید. تو نباید بهش نگاه کنی بنابراین، بیشتر مردم، می‌توانم بگویم، نمی‌دانم، شاید شما ۲۰ ساله شوید.

بنابراین، من مانند 80٪ سرمایه گذاری، 10٪ املاک، 10٪ پول نقد یا قبوض هستم. شاید افراد دیگر باید 30٪ S&P 500، ETF، 10٪ رمزارز باشند. و حتی ممکن است فقط BTC باشد تا آن را ساده کند. در کریپتو، بیایید بگوییم 20 یا 30 تا، نه 20 تا در سرمایه گذاری، 20 تا در صورتحساب های T و 10 در املاک، شاید همچین چیزی.

منظورم این است که شما از این راه بالا و پایین می روید. اکنون این بستگی به نوع نیازهای نقدی، درآمد، حقوق، و غیره، چرخه زندگی دارد. اما حس خوبی از اینکه چگونه در مورد آن فکر می کنم. اما من فعالانه معامله نمی‌کنم، به‌طور خاص روی استارت‌آپ‌های خودم سرمایه‌گذاری نمی‌کنم، زیرا شما به اندازه کافی نخواهید داشت و جریان معامله را نخواهید داشت.

باشه ببینیم سوال بعدی شلاق برادی. با توجه به تجربه شما، فکر می‌کنید یک پلتفرم جدید که وارد فضای مدیریت ریسک و ایمنی می‌شود چگونه می‌تواند محیط ژئوپلیتیک را به نفع خود اهرم کند؟ به نظر شما، آیا شرکت‌ها باید روی نشان دادن بازگشت سرمایه تأثیر بگذارند یا زوایای استراتژیک دیگری وجود دارد که توصیه می‌کنید در این مرحله روی آنها تمرکز کنید؟

شرکت‌های زیادی در مدیریت ریسک وجود دارند، بنابراین می‌خواهم بدانم تفاوت اصلی شما چیست. یا هزینه‌ها را کاهش می‌دهید و بهتر می‌شوید زیرا از هوش مصنوعی استفاده می‌کنید یا دنبال یک عمودی بسیار خاص می‌روید. من این نوع شرکت ها را استخدام نمی کنم. اگر مدیریت ریسک، و غیره، فکر می‌کنم، می‌دانید، آن‌ها مانند نمک روی چیزهای نوع هستند.

مثل هدر دادن پول است. پس احتمالا من کمترین کسی هستم که می توانم بپرسم. من احتمالاً کمترین کسی هستم که می توانم بپرسم این چیست؟ اما نگاه کنید، اگر در ابتدای راه‌اندازی این فرآیند هستید، همان استراتژی برای من نیز اعمال می‌شود. چگونه ایده های تجاری را تایید کنم؟ من با مشتریان بالقوه صحبت می کنم.

من آزمایش می کنم که آیا آنها برای این گزاره ارزش قائل هستند یا خیر. اتفاقا ما با 50 نفر از آنها صحبت کردیم نه با پنج نفر. می‌گفتم، باشه، اگر اینقدر ازت پول بگیرم، حاضری برایش پول بپردازی؟ من اساساً مایلم سعی کنم این پایلوت ها را راه اندازی کنم و تا زمانی که مقدار کمی از بازار محصول را تغذیه نکنم، پول جمع نمی کنم.

اگر حتی به پول نیاز دارید، درست است؟ ممکن است به جریان نقدی بیشتری نیاز داشته باشد. نوع کسب و کار مشاوره سبک زندگی بیشتر از آن که یک کسب و کار سرمایه گذاری مقیاس پذیر باشد. شان در توییتر، از شما برای انجام این کار متشکرم. خب ممنون من واقعا عاشق انجام این کار هستم. دوست داشتن طوفان فکری، دیدن چه چیزی، چه چیزی در ذهن مردم است، جالب است.

اما من سالی یک بار این کار را انجام می دهم. شاید هر شش ماه یا بیشتر این کار را به صورت پیشرو انجام دهم.

یمینی: [00:19:21] ما تقریباً 15 هزار در ماه درآمد داریم، آیا مشکلی داریم که یک پیش‌بذر تولید کنیم؟ اوه، حتما. پیش بذر. شما می‌توانید قبل از راه‌اندازی باشید خوب، آیا شما از GMV صحبت می‌کنید که ارزش کالای فروخته‌شده را می‌گویید یا می‌گویید نرخ برداشت شما این است که نرخ برداشت شما 10٪ باشد و در ماه 15 هزار درآمد داشته باشید، به این معنی است که 150 هزار فروش در ماه دارید.

این در واقع کافی است. نه فقط برای قبل از بذر، بلکه در واقع برای دور دانه کافی است. بله حتما. شما برای یک پیش کاشت آماده هستید. بسته به مدل کسب و کار و آنچه به عنوان درآمد تعریف می کنید، ممکن است حتی برای بذر آماده باشید، درست است؟ چون بازاری که هر لباسی را صد دلار می فروشد، درآمدشان صد دلار نیست، درآمدشان درصدی است که می گیرند، که مثلاً 10 درصد است.

بنابراین 10 دلار خواهد بود. اما بستگی دارد. و باشه من شما را به لینکدین دعوت کرده ام، خوشحالم که روزی در نیویورک با شما آشنا شدم. عالیه اما در حالی که منتظریم تا سؤالات بعدی ظاهر شوند، از طریق ایمیل به سؤالات از پیش ارسال شده می روم. گاهی اوقات وقتی این کار را انجام می‌دهم، به دلایلی وقتی از پنجره بیرون کلیک می‌کنم، نمای آن تغییر می‌کند، بنابراین در یک ثانیه آن را درست می‌کنم.

سعی کنید برای جریان بعدی به آن بپردازید.

از این بابت متاسفم. اشتباه کنید. خواهیم داشت. این در حاشیه 45 درصد آزار دهنده است. باشه پس منظور شما این است که 7 هزار در ماه درآمد دارید؟ آره شما برای بذر خیلی زود هستید، اما شما یک پیش دانه هستید. اما بله، شما قطعا باید همین الان مطرح کنید. باشه اجازه دهید به سوالات برگردم.

سوال از ریو [00:21:14] چه نوع تحصیلات، تحصیلات، تحصیلات و مدارک دانشگاهی را برای بچه های خسته کننده توصیه می کنید تا با توجه به تأثیر هوش مصنوعی، در 10 سال آینده برای آنها برای بازار کار آماده شوند؟ چه مهارت هایی را باید شروع کنند؟

می دانید، واقعاً جالب است زیرا مدارس، فرض کنید شما در دبیرستان هستید، من متوجه شدم که دبیرستان ها واقعاً کار وحشتناکی را انجام می دهند که از طریق آماده کردن مردم برای آینده بازار کار فکر می کنند.

و صادقانه بگویم، برای زندگی آینده، درست است؟ مانند زمانی که از دبیرستان فارغ التحصیل می شوید، فرض کنید که به دانشگاه نمی روید، باید بدانید که چگونه مالیات خود را انجام دهید. شما باید بدانید که چگونه در جایی که P&L خود را انجام می دهید مهارت های اساسی مدیریت مالی داشته باشید و می دانید، خوب، هر ماه من اینقدر درآمد دارم، این مقدار هزینه می کنم و جریان نقدی من مثبت یا منفی است.

شما باید مانند این موارد بسیار ابتدایی داشته باشید، کارت اعتباری چگونه کار می کند؟ می دانید، اگر به موقع پرداخت نکنید چه اتفاقی می افتد؟ چقدر سود دارید؟ چگونه می توانید مانند اصول اولیه ذخیره کنید، مثلا 401k چگونه کار می کند؟ چطوری، این همه مهارت های اولیه زندگی حتما باید در دبیرستان آموزش داده بشه.

و بسیاری از مدارس که فکر می‌کنم رویکرد اشتباهی را در مورد ChatGPT اتخاذ می‌کنند، مشخصاً کار با هوش مصنوعی یک مجموعه مهارت با ارزش کلیدی در آینده خواهد بود. و بنابراین این ایده که شما از هوش مصنوعی در مدرسه برای انجام تکالیف غیر قانونی استفاده می کنید احمقانه است. اکنون، هیچ دانش آموزی به تنهایی نباید دوست داشته باشد که فقط یک GPT داشته باشد که مقاله را بنویسد.

اتفاقاً اگر این کار را انجام دهید، نتایج افتضاح است. اما آنها باید کاملاً از آن برای تحقیق استفاده کنند و باید کاملاً از آن برای بهبود کیفیت تکالیف خود استفاده کنند. و بنابراین مدارس کار بسیار بدی انجام می دهند. حالا یک لحظه بریم دانشگاه. آیا حتی باید به دانشگاه بروید؟

و من فکر می کنم اینجا پاسخ این است که بستگی دارد، درست است؟ مثلاً اگر فردی با انگیزه هستید، اکنون به بهترین آموزش در جهان، به نوعی رایگان، دسترسی دارید، درست است؟ همانطور که می توانید به Coursera بروید، می توانید به YouTube بروید. می توانید به تمام محصولات مختلف موجود آنلاین بروید.

اگر خودتان انگیزه دارید، در واقع می توانید تقریباً همه چیز را به تنهایی یاد بگیرید. البته مشکل این است که شما شجره نامه ندارید، درست است؟ شما ساختار درجه را ندارید که یک دستگاه سیگنالینگ است. نکته جالب این است که دستگاه سیگنالینگ در حال کاهش است.

بنابراین وقتی شرکت های من برنامه نویس استخدام می کنند، ما در واقع حتی به رزومه شما نگاه نمی کنیم. چه مدرسه ای رفتی، نمراتت. به معنای واقعی کلمه مانند تست های برنامه نویسی، تست های IQ یا تست های توانایی است. آیا شما متناسب هستید؟ و اغلب، بهترین برنامه نویسان در واقع کسانی هستند که از پنج سالگی برنامه نویسی می کنند و در هند یا هر چیز دیگری هستند، اما مانند آنجا، یا بنگلادش، به هاروارد یا MIT نرفته اند، دیگر واقعاً مهم نیست.

بله، در سایر دسته ها اینطور نیست. و خیلی چیزهای دیگر در مدرسه یاد می گیرید. از مدیریت تقویم خود گرفته تا معاشرت، ایجاد مجموعه مهارت های مرتبط، تا اعتباری که توسعه می دهید. و این یک مکانیسم سیگنالینگ برای مشاغلی است که از نظر کمی اندازه گیری می شوند، مانند برنامه نویسی، درست است؟

مثلاً، بنابراین اگر می‌خواهید در تجارت یا فروش و غیره باشید، ارزیابی اینکه چقدر خوب غیبت می‌کنید سخت‌تر است، ماه آزمایش را می‌دانید یا دوست دارید شما را استخدام کنید تا ببینید آیا کار می‌کند یا خیر. و بنابراین ما از این استخدام‌ها، این مدارس مانند دستگاه‌های سیگنالینگ و نمرات شما برای نظم و انضباط و استعداد شما استفاده می‌کنیم.

بنابراین به این زودی ها از بین نمی رود. بنابراین، اگر شما می توانید، آیا باز هم احتمالاً به سراغ سنفورد و MIT و پرینستون و غیره می روم؟ بله. احتمالا نمی رفت. و من در آنجا تحصیل کنم؟ راستش خیلی مهم نیست من هنوز در زندگی خود نسبت به چیزهایی مانند ریاضیات، مهندسی و علوم کامپیوتر جزئی هستم، اما فکر می‌کنم علم اقتصاد نحوه عملکرد جهان را به خوبی توضیح می‌دهد.

و من فکر می کنم حتی چیزهایی مانند فلسفه مفید هستند. اما آیا لازم است؟ کاملا. نه. اول از همه، میدانید، هر چه باشد، این بچه ها خیلی باهوش هستند و خیلی جلوتر از زمان هستند، ضریب هوشی آنها بسیار بالاست، راستش آنها از رفتن به دانشگاه سودی نخواهند برد. اما این برای اکثر مردم صادق نیست.

بیشتر مردم از رفتن به دانشگاه سود می برند. و اگر در دسته های خاصی هستید، مانند برنامه نویسی من یا هر چیز دیگری، سئو، هر آنچه که می توانید، اگر 15 سال است که آن را انجام می دهید و برای هیچ چیز دیگری ارزش قائل نیستید، نه لزوماً ضروری است، بنابراین. ظریف تر از قبل. و رفتن به کالج های سطح دوم احتمالاً ارزش کمتری دارد زیرا برندسازی وجود ندارد.

و چیزی که یاد می گیرید احتمالاً بهتر از این نیست که آنلاین شوید، اگر نظم و انضباط را دارید و می روید به خودتان و Coursera، YouTube و غیره آموزش دهید. یعنی تکان دهنده است. برای سرگرمی، خودم این کار را انجام می دهم. مثل اینکه من چای هستم، چیزهایی یاد می‌گیرم که نمی‌دانستم. فقط به این دلیل که فکر می کنم جالب است، مانند همان روشی که سال گذشته هوش مصنوعی خود را ساختم و حتی از Cursives یا Lovable.Dev و غیره استفاده نکردم، محصولاتی که اکنون وجود دارند.

و چیزهای زیادی برای یادگیری وجود دارد که می توانید خود آموزش دهید. این می تواند مفید باشد. و این در مورد هر چیز دیگری که قبلاً ذکر کردم صادق است. اما داشتن ساختاری که شما را مجبور به انجام آن کند، مانند رفتن به دانشگاه، بسیار مفید است. بنابراین، می دانید، من حدس می زنم که پاسخ اغلب در این است، در زندگی بستگی دارد.

این بستگی به شرایط زندگی شخصی شما دارد، جایی که در آن هستید، کجا می روید. اما بله، فرصت های زیادی برای یادگیری و شگفت انگیز بودن.

Ani Amar: [00:26:46] بهترین ایمیلی که تا به حال دریافت کرده اید و در نهایت منجر به یک جلسه مقدماتی شده است، چیست؟ بنابراین ما یکی از معدود شرکت های VC هستیم که در واقع به سرما نگاه می کنیم.

مثل من فکر می‌کنم اگر معامله‌ای را به معاملاتی که Sequoia capital.com یا هر چیز دیگری بفرستید، مطمئن هستم که سیاهچاله را به طور خودکار حذف می‌کند، هرگز، هیچ انسانی حتی به آن نگاه نمی‌کند. برخی از بهترین معاملات ما ایمیل‌های ورودی نامیده می‌شوند که در آن بنیان‌گذار برای من یک InMail در لینکدین ارسال می‌کند. لینکدین، مگر اینکه در ایمیل من داشته باشید.

اگر ایمیل من را دارید، می توانید آن را برای من ارسال کنید، اما یا مستقیماً ایمیل من است یا از طریق ایمیل از طریق لینکدین. گفتند ببین من بنیانگذار سنتی نیستم. من به استنفورد یا MIT یا هر چیز دیگری نرفتم، اما سال هاست که در این زمینه کار می کنم. اتفاقاً ما این سطح کشش را داریم، مانند سطح کشش سری B یا C.

اما از آنجا که ما در بلو هوریزونته هستیم یا به این دلیل که مانند یک جغرافیای غیرسنتی در جایی هستیم که در هر منطقه ایالت نیویورک هستیم، نتوانسته ایم سرمایه جذب کنیم. ما به خوبی با هم ارتباط نداریم، اما من تجارت واقعی، اقتصاد اتحادیه واقعی دارم. این عرشه من است، می دانید، و ما همدیگر را ملاقات می کنیم، و شما بله گفتن را برای من آسان کرده اید.

بله، شما تمام اطلاعات لازم را به من دادید. پس من عرشه را دارم. من در اقتصاد بوده ام، کشش دارم. من کشش معنی دار. و من مشکل شما را درک می کنم، که شما نتوانسته اید آن را مطرح کنید زیرا به آن دنیای سرمایه گذاری متصل نیستید. تو سنفورد نرفتی دوستان شما در VC و غیره نیستند.

شاید حتی توسط بانکداران و مشاوران ثروتمندی احاطه نشده باشید که می توانند این 5 تا 10 هزار پول اولیه را که قبلاً در مورد آن صحبت کردیم به شما بدهند، درست است؟ مانند. دلیل اینکه اگر به یکی از این دانشگاه ها رفتید، به راحتی می توانید پول پیش فروش را دریافت کنید. مثل این است که همه دوستان شما دکتر، وکیل، مشاور می شوند.

همه آنها می توانند 5 تا 10 هزار تومان به شما بدهند و شما به اندازه کافی از آنها دارید. تو خودت هستی شما می دانید، به جای سائوپائو ریو، در بلو هوریزونته هستید، شاید نه چندان. شما در هر چیزی هستید، آلبانی، نیویورک، شاید نه چندان. و بنابراین ما چند نمونه از این قبیل داشته ایم. یک شرکت به نام میلوس در برزیل بود. کسی که ما آن کشش شگفت انگیز را سرمایه گذاری کردیم.

ما به آنها کمک کردیم که رشد کنند، آنها در نهایت عمومی شدند و ما این کار را خیلی خوب انجام دادیم. TCG Players، این شرکت از Pokémon و Magic انتخابی، بازار گردهمایی مستقر در آلبانی کاملا غیر سنتی به نظر می رسد. پیشینه کارخانه ریخته گری یک صاحب کتابفروشی طنز بود. کسی که فقط نرم افزار خود را ساخته است زیرا نیازهایش را برآورده می کند و سپس آن را به همه کتاب های مصور یا درآمدهای دیگر آورد و یک بازار بزرگ ایجاد کرد، اما زیر رادار، نه دسته ای که سکسی یا به اندازه کافی بزرگ به نظر می رسید.

و با این حال در نهایت ما آن را در eBay به قیمتی معادل 300 میلیون فروختیم و کارهای اضافی انجام دادیم. بنابراین برای من یک لینکدین InMail بفرستید، آن را برای من آسان کنید، به این معنی که مطمئن شوید که عرشه، کشش، تمام اطلاعاتی را که می دانم برای تصمیم گیری در مورد اینکه آیا ارزش یک جلسه یا مکالمه را دارد، درج کرده اید.

Green18: [00:29:39] اگر امروز در حال اتمام تحصیلات خود هستید، به چه نوع شغل یا شرکتی ملحق می شوید تا به بهترین نحو خود را آموزش دهید تا بعداً یک استارتاپ فناوری در حال رشد سریع راه اندازی کنید؟ اگر هدف یادگیری کار با شدت و ساختار باشد، آیا مکانی مانند مک کینزی یا بانکداری سرمایه گذاری همچنان مرتبط است؟

دو راه وجود دارد که من می روم. من گمان می‌کنم بهترین راه این است که به یک استارت‌آپ اولیه بپیوندید، مانند یک سری seed، A یا B، نه دیرتر از استارت‌آپ B، جایی که می‌بینید در مرحله اولیه استارت‌آپ بودن چگونه است و طناب‌ها را یاد می‌گیرید. و مزیت یک شرکت کوچک این است که شما می توانید کمی از همه چیز را انجام دهید. شما یک جک از همه تجارت هستید، آتش سوزی در همه جا وجود دارد.

شما قرار است چیزهای زیادی یاد بگیرید. و بسیاری از آن‌ها مستقیماً به شغل آینده شما به‌عنوان موسس، مدیر عامل مرتبط است. اکنون، نگران بودم که وقتی 21 ساله بودم در یک کالج فارغ التحصیل بودم که به طور جدی در یک استارتاپ تلقی نشم. و بنابراین من ریشه مک کینزی نخواهم بود. که آن هم ارزشمند است. و من فکر می کنم مک کینزی احتمالا بهتر از بانکداری سرمایه گذاری یا مشاوره بهتر از بانکداری سرمایه گذاری است.

چون شما هم هستید، فقط مثل یک میمون عرشه نیستید و در واقع از مغزتان استفاده می کنید. اما من مهارت های ارتباط شفاهی و نوشتاری، مهارت های سخنرانی در جمع، نحوه نوشتن یک عرشه، و نحوه نوشتن یک عرشه و نحوه ارائه آن دسته در واقع در فرآیندهای جمع آوری کمک بسیار کلیدی است. بنیانگذار آینده

بنابراین بستگی به این دارد که مهارت‌های شما کجاست. وقتی از دانشگاه بیرون آمدم، شلدون کوپر بودم. من خجالتی بودم، درونگرا بودم، خودشیفتگی و تحقیرکننده بودم، علیرغم اینکه واقعاً فاقد هوش هیجانی، همدلی، توانایی کار با تیم و غیره بودم. و بنابراین نقش بسیار اساسی ایفا کرد.

حالا، فکر می‌کنم اگر به یک استارت‌آپ ملحق می‌شدم، احتمالاً همان مهارت‌ها را یاد می‌گرفتم، و احتمالاً اگر یک استارت‌آپ ایجاد می‌کردم و روی صورتم صاف می‌رفتم، همان مهارت‌ها را یاد می‌گرفتم. من حتی می توانم بحث کنم، فقط همین امروز یکی را ایجاد کنید. قراره شکست بخوری اما مانند درس های زندگی که قرار است یاد بگیرید و در این روند عالی خواهید بود.

بنابراین من فکر نمی کنم شما می توانید اشتباه کنید. به نظر من هر سه خوب هستند. به معنای مشاوره در مورد مشاوره یا پیوستن به یک استارتاپ در مراحل اولیه یا ایجاد استارتاپ خود. اکنون، مطمئن نیستم که به یک استارت‌آپ در مرحله آخر بپیوندم، زیرا فکر می‌کنم نقش شغلی بسیار مشخص است. آنها همچنین احتمالاً مایل به تجربه هستند، اما احتمال کمتری دارد که شما را استخدام کنند.

و اگر شما را استخدام کنند، کارهای سختی را به شما خواهند داد که در آن چیزهای زیادی یاد نخواهید گرفت. بنابراین فکر می‌کنم این سه موردی هستند که احتمالاً متمایل هستند، اگر آنقدر کارآفرین هستید که بروید، فقط بروید این کار را انجام دهید. اگر، یا، یا موضوع راه اندازی، اما می دانید، نمی تواند اشتباه کند. و، و مزیت مسیر نوع مک‌کینزی این است، فرض کنید می‌روید و سپس به دلیل شکست در راه‌اندازی خود، با صورت صاف می‌افتید، همیشه می‌توانید به عقب برگردید یا شاید بتوانید به مدرسه کسب‌وکار بروید.

بنابراین، اگر شاید کمی ایمن تر باشد، انجام می شود. و همچنین اگر به سرمایه نیاز دارید، مثلاً شاید به 10-30 هزار کیلو سرمایه اولیه نیاز داشته باشید، شغلی که واقعاً پولی دارد بهتر از شغلی است که دستمزد بسیار کمی دارد. بنابراین بستگی به شرایط زندگی دارد. هر سه نسبتا خوب هستند. باشه

TheJpstan در یوتیوب: [00:32:40] به‌عنوان یک فارغ‌التحصیل اخیر فرانسوی با سابقه کارشناسی در رشته مالی، فکر می‌کنید کدام کشورها بیشترین فرصت‌های یادگیری را امروز از نظر سهولت انجام تجارت، شبکه‌سازی، پتانسیل و غیره ارائه می‌دهند؟

راستش را بخواهید پاسخ آسان است. اگر می توانید در ایالات متحده باشید، در ایالات متحده باشید، باید یک. جمعیت زیادی از افراد ثروتمند که اولین پذیرندگان فناوری هستند. بازار بزرگتر است، ارزش گذاری ها بالاتر است، همه چیز آسان تر است. پس شکی در ذهن من نیست، یعنی اگر چینی بودید، شاید می گفتم به چین بروید و اگر در هند هستید، شاید به هند بروید.

اما اگر فرانسوی یا هر چیز دیگری هستید، غیر از چینی و هندی، به ما مراجعه کنید. اینجا مکانی برای ایجاد استارت آپ است. هنوز هم مرکز نوآوری است. همه چیز آسان تر است، و غیره، به جز دریافت ویزا که می تواند دردناک باشد. اما معمولاً مسیری وجود دارد که آن را به نحوی، شکل یا شکلی کار می‌کند. بنابراین بدون شک ایالات متحده است.

NotionXarma: [00:33:34] چه زمانی نسخه به روز شده و جدید Fabrice AI را راه اندازی می کنید؟ سوال مهم دوم، با توجه به اینکه اهل فرانسه هستید، بهترین مکان ها برای معرفی گرم و شبکه سازی در کشوری که به شبکه متصل نیستند کدامند؟

اول از همه، Fabrice AI به طور مداوم در حال به روز رسانی است. . هر محتوای جدیدی که در وبلاگ من آپلود می کنم به مخزن محتوای Fabrice AI اضافه می شود. و هر زمان که GPT، چون از OpenAI به‌عنوان بک آفیس استفاده می‌کنم، یک ارتقای جدید دارد، من یا بک آفیس جدید را ارتقا می‌دهم. بنابراین هوش مصنوعی Fabrice دائما در حال به روز رسانی است. این یک چیز ثابت نیست.

در حال حاضر، چیزهایی که هستند، که گنجانده شده است، که در مرحله بعدی است، من در ابتدا یک نسخه می خواستم. خوب، احتمالاً چیز بعدی که در راه است این است که اگر بخواهید، به جای اینکه من برای شما پیامک بفرستم، می توانید در واقع سؤال را بنویسید یا سؤال را دیکته کنید، کاری که امروز انجام داده اید. سپس می‌توانید آواتار Fabrice را طوری صحبت کنید که من در حال حاضر با شما صحبت می‌کنم و در چند ماه آینده به شما تحویل داده می‌شود.

که خیلی خوب کار می کند. کار بعدی که می‌خواستم انجام دهم، که بسیار سخت‌تر است، مکالمه زنده با هوش مصنوعی Fabrice است که برای هر دو مورد تعاملی است، فقط سؤالات کلی، و فکر می‌کردم از طریق ویدیو باشد، اما من شش ماه است که سعی می‌کنم این را کدنویسی کنم و تأخیر، و چندین بک‌هند را امتحان کردم، مانند Tavus، سعی کردم سعی کردم یک سؤال ارسال کنید، متنی را برای آن ارسال کنید. هوش مصنوعی فابریس Fabrice AI باید پاسخ را بدهد.

باید توسط API برای هر کسی که ویدیو را ایجاد می کند ارسال شود و سپس نمایش داده شود، و تاخیر بسیار زیاد است. مانند، احساس ناهمزمان می کند. به نظر نمی رسد که در حال گفتگوی زنده واقعی هستید. و به عنوان یک فرد ضریب هوشی بالا و تند صحبت، همانطور که از اینجا می توانید متوجه شوید، این تأخیر مرا می کشد.

و من از نتایج راضی نیستم. بنابراین من فکر می کنم نسخه بعدی یک نسخه فقط صوتی خواهد بود، که در آن شما صدای من را خواهید داشت و می توانید به صورت صوتی چت کنید. و فکر می‌کنم می‌توانم تأخیر را به اندازه‌ای کم کنم که بتواند کار کند. و دوباره، چند ماه آینده، نسخه سخت تر. نسخه سومی که در حال حاضر روی آن کار می کنم، Pitch Fabrice AI است.

من می خواهم از شما برای عرشه خود، برای داستان شما، برای پیشینه خود بخواهم، و من می خواهم به شما بازخوردی در مورد عرشه خود بدهم و ببینم آیا آن را دوست دارم یا نه. و، و من قصد دارم خلاصه ای بنویسم، که، و شاید به معاملاتی منجر شود که FJ Labs دوست دارد به آنها نگاه کند. این واقعاً بیشتر یک خدمت عمومی بشریت است.

این بیشتر است، در حال حاضر ما 300 معامله در ممنوعیت دریافت می کنیم. هر هفته 50 تا تماس میگیریم و شاید بپذیرم و 5-7 ثانیه تماس میگیریم و من چند تا از اینها را میگیرم. بنابراین پنج تماس در هفته. بنابراین A. 250 نفر هستند که حتی تماسی دریافت نمی کنند. 295 نفر هستند که با آنها صحبت نمی کنند. این فرصتی برای همه افراد دیگر برای دریافت بازخورد خواهد بود.

مسئله این است که من باید تمام رونویسی‌های موجود از تماس‌ها، خلاصه‌ها، تماس‌ها، دک‌ها را آپلود کنم تا ببینم آیا Fabrice AI می‌تواند به اندازه‌ای هوشمند باشد که در واقع توصیه‌های واقعی را ارائه دهد. پس نصیحت ارزشی ندارد و مهربان نیست یا هر چیز دیگری. انجام آن منطقی نیست. بنابراین در لیست کارها قرار دارد. این کند است.

فکر می‌کنم فقط ما، من فقط صد مورد دارم، زیرا قبلاً هرگز رونوشت تماس‌ها را انجام ندادیم، و غیره. بنابراین در حال حاضر فقط صد مورد آپلود داریم. فکر می‌کنم به چند صد، شاید هزار تا نیاز داریم تا به نقطه‌ای برسیم که راحت آن را عمومی کنم. این یکی ممکن است یک سال دیگر باشد، امیدوارم زودتر، و فقط اگر فکر کنم مفید باشد آن را منتشر خواهم کرد.

این در تب Fabrice AI خواهد بود، Pitch Fabrice AI یا Pitch Fabrice یا Pitch Me anyever خواهد بود. روی آن کار می کنند. این یکی کند پیش می رود بنابراین هیچ قولی مبنی بر انتشار آن وجود ندارد. اما اکنون در لیست کارهایی که باید انجام دهید. چگونه در فرانسه شبکه کنم؟ با اینکه فرانسوی هستم خیلی به فرانسه وصل نیستم.

اما اول از همه، من در پاریس خواهم بود، می دانید، جامعه فناوری در فرانسه در پاریس است. من هم همین کار را می‌کردم، مثلاً اگر در نیویورک حاضر می‌شدم و می‌خواستم شبکه‌سازی را شروع کنم، همه رویدادهای مختلف فناوری را که به طور منظم اتفاق می‌افتند، دوست داشتم. می دانید، مانند کنفرانس اولیه، کنفرانس جمعی وجود دارد، هر چیزی وجود دارد.

و من مطمئن هستم که همان چیزی در پاریس وجود دارد. من مطمئن هستم که ایستگاه F بسیاری از اینها را انجام می دهد و من مطمئن هستم که بسیاری از VC ها این جلسات و گردهمایی ها را دارند. بنابراین من می‌خواهم گردهمایی‌ها را پیدا کنم، افرادی را پیدا کنم که در آنجا مرتبط هستند، و کم کم خودم را در جامعه درگیر کرده و مانند VCها، بنیانگذاران و غیره باشم.

مطمئنا می دانید، کسی کسی را می شناسد و می تواند شروع به انجام این معرفی ها کند. بنابراین، اما بله. در انجام آن موفق باشید.

[00:38:30] فابریس، سفر هیجان انگیزی در راه است؟ استفاده شخصی مورد علاقه شما از هوش مصنوعی چیست؟ سلام، لیسی در یوتیوب. بنابراین، سفر هیجان انگیز یا برنامه مکتوب من امسال این بود که در ماه مارس از نظر تئوری به قطار در Finse، نروژ، که یک یخچال طبیعی است، بروم تا یاد بگیرم چگونه می توانم حدس بزنم که چگونه بادبادک سواری کنم.

بنابراین می‌توانم سورتمه صد پوندی بکشم زیرا می‌خواستم برای عبور از گرینلند در سال 2026 توسط Snow Kite تمرین کنم. من می خواستم در سراسر گرینلند بادبادک برفی برای صدها مایل یا شاید هزار مایل یا هر چیز دیگری، هزار کیلومتر. اما برای آن، باید یاد بگیرید که چگونه بادبادک برفی کنید. می دانید که با سیل صد پوندی، باید نحوه برخورد با خرس های قطبی را بیابید.

من دوست دارم با نحوه استفاده از این تفنگ های ساچمه ای و غیره آماده شوم. نه اینکه ما خرس های قطبی را فقط به عنوان دفاع در صورتی که بخواهند ما را بخورند شکار می کنیم. و خرس های قطبی بر خلاف تبلیغات کوکاکولا، یا دوستانه نیستند. آنها واقعاً می خواهند که صورتت را بخوری. مشکل این است که من در نهایت آرنج تنیس بازان وحشتناکی داشتم.

حدس می‌زنم عیب 20 ساعت در هفته بازی کردن با پارو و تنیس در 45 سال گذشته و بلند کردن وزنه، و می‌دانید، برای حفظ تناسب اندام این است که 80 درصد تاندون راستم را پاره کرده‌ام. بنابراین من نتوانستم تنیس بازی کنم. من توانستم پارو بازی کنم. پس من چه، پس مجبور شدم سفر را لغو کنم. مجبور شدم سفر را کنسل کنم چون نمی‌توانستم بروم برف بزنم.

مانند نحوه کار این چادرها این است که باید رو به باد باشند و چون شما غذای آبرسانی شده می خورید و آب می نوشید، باید یک سنگر حفر کنید، برف داشته باشید تا برف در قابلمه هایتان آب شود تا غذا بپزد و آب داشته باشید. و نمی توانم، آرنجم خیلی درد می کند. من حتی نمی توانم یک بطری آب را باز کنم تا نتوانم سنگر حفر کنم.

و اگر روی آرنج برف بیفتم یا یک اسکی را خراب کنم، ممکن است فاجعه بار باشد. بنابراین. یک وقفه در سفر تفریحی گذاشتم، تصمیم گرفتم، باشه، اولویت شماره صفر، آرنجم را درست کن. بنابراین فکر می‌کنم PRP با اگزوم‌ها یا فاکتورهای رشد مشابه، مانند پپتیدها عمل می‌کند. من BPC 157 و TB 500 انجام می دهم. تمرینات ایزومتریک را انجام می دهم و امیدوارم که درست شود.

و هنگامی که ثابت شد که می توانم زندگی را دوباره شروع کنم، دوباره برمی گردم. دوباره به حالت سفر ماجراجویی دیوانه‌وار برمی‌گردم. و سوال دوم، استفاده شخصی مورد علاقه شما از هوش مصنوعی اخیراً چیست؟ GPT تحقیقات عمیق به طرز شگفت انگیزی خوب است. من خواستم مانند a، یک تحلیل مالی و تجزیه و تحلیل ارزش گذاری دو هتل مختلف انجام دهم زیرا به دلایل کاملاً نامرتبط به خرید یکی از آنها فکر می کردم.

و این مانند تجزیه و تحلیل مشاور در سطح مک کینزی بود که در مورد استفاده از مدل‌های ارزش‌گذاری مختلف، فهمیدن اینکه چه کسی مالک تاریخ است، بر اساس هر یک از مدل‌های مالی کلیدی بر اساس مکان و موارد دیگر، چقدر می‌تواند ارزش داشته باشد. اما مانند، من وارد یک تحلیل ذهنی گیج کننده، بسیار متفکرانه و دقیق شدم که مانند مشاوران هفته ها طول می کشید و ده ها هزار یا صدها هزار دلار تحقیق ذکر نکرده بودند.

بنابراین انجام تجزیه و تحلیل تحقیقاتی عمیق، متفکرانه و عمیق. این یک ذهن گیج کننده است، و من از آن برای بسیاری از چیزها استفاده کرده ام. و من همچنان از آن استفاده می کنم. مثل من، استفاده از هر ابزار دیگری را متوقف کرده بودم. من و GPT در حال گفتگوهای مداوم بودیم، و در واقع، به ایده ها و تکرارهای زیادی و غیره منجر می شود.

و حالا مثل این است که کنسول McKinsey خودم را در جیب پشتم دارم. و این استفاده اصلی من است، صادقانه بگویم، برای همه چیز. بنابراین حدس می‌زنم این پاسخ خسته‌کننده‌ای است، زیرا اکنون از هیچ ابزار دیگری استفاده نمی‌کنم.

اگر می خواهید یک وب سایت کوچک بسازید بله. اگر نمی دانید چگونه کدنویسی کنید، اما می خواهید باشید، از Lovable.Dev استفاده کنید، چیزی برای سرگرمی بسازید. بله، از مکان نما استفاده کنید، درست است؟ مثلاً، بنابراین این دو وجود دارد که من احتمالاً به لیست اضافه می کنم، اما بله همین است.

الکس در لینکدین: [00:42:39] چگونه یک استارتاپ موفق در ایالات متحده را می شناسید که راه حل رزرو فوری برای جلسات و رویدادهای شرکتی ایجاد کرده است؟ بنابراین فکر می کنید هنوز جایی برای رقبا وجود دارد؟

بله، تعداد زیادی از آنها در گذشته وجود داشته اند. من به چند مورد از این موارد نگاه کردم. حالا آیا اتاقی وجود دارد که من به آن تراکم نگاه کنم، مثلاً چه نوع اتاق هایی را رزرو می کنند؟ چه، این کجا اعمال می شود؟ آیا مانند دفاتر خاصی است؟ آیا در مکان های دیگران در یک بازار است؟ آنها موجودی خود را دارند. آیا در شهرهای خاصی متمرکز است یا نقاط عمودی دیگری وجود دارد که می توانید دنبال کنید؟

مانند اینکه آیا آنها به دنبال استارتاپ های کوچکی هستند که اتاق های کوچک اجاره می کنند یا به دنبال اتاق های کنفرانس بزرگ یا هر جایی که به 400 نفر نیاز دارند می روند. معمولاً من انتظار دارم که ممکن است، شهرها یا جغرافیایی وجود داشته باشد که در آنجا نباشند، عمودی از دسته بندی مشتریان بالقوه وجود داشته باشد که آنها دنبال آن نیستند.

حالا اینکه آیا اینها به اندازه کافی بزرگ هستند و این واقعیت که قبلاً کشش دارند، این یک مشکل نسبی است، زیرا بدیهی است که اگر مشتری آنها هر چه باشد، مک کینزی یا گوگل، می خواهند جهانی باشند، و غیره، بنابراین می توانند آنها را در طول زمان در جغرافیاهای مختلف بیاورند.

بنابراین باید فکر کنید که دنبال چه جایگاه عمودی هستید. اما آیا فکر می کنم معمولاً جا دارد؟ بله، قطعا. شما می توانید جایگاهی را پیدا کنید که هیچ کس دیگری به دنبال آن نیست و بهتر از دیگران آن را انجام دهید. حالا، آیا این مقوله به اندازه کافی بزرگ است که آن را برای شما جالب کند؟ آره کی میدونه و به هر حال، یک چیزی که باید به آن فکر کرد، این است که مردم هنگام ایجاد یک استارتاپ، ریسک رقابت را بیش از حد ارزیابی می کنند.

من زیاد نگران رقابت نیستم. تو کار خودت را انجام می دهی، خوب انجامش می دهی، خوب انجام می دهی. دلیل اصلی شکست استارتاپ ها رقابت نیست. این مانند شماره هشت در لیست رقابت است. دلیل اصلی شکست استارت آپ ها این است که شماره یک آن ها مناسب بازار محصول را نمی یابند.

می دانید، شما محصولی ندارید که مردم مایل به پرداخت آن باشند یا نمی توانید مشتریانی را به دست آورید که مایل به پرداخت آن با قیمت کافی باشند که بتوانید واحد را شماره یک اقتصادی کنید، تا حد زیادی نمی توانید بازار محصول واحد را پیدا کنید. دومین دلیل شکست استارت آپ ها، دعوای بنیانگذاران است.

بنیانگذاران در مورد استراتژی اختلاف نظر دارند. آنها در مورد اینکه کجا می روند، همه چیز پیش می رود، از هم می پاشند و غیره اختلاف نظر اساسی دارند. شرکت ها را نابود می کند. در حال حاضر، دو بنیانگذار به طور متوسط ​​بهتر از یک، دو بنیانگذار در حال مبارزه هستند. این شرکت را نابود می کند. بنابراین اگر دو بنیانگذار داشته باشید، میزان موفقیت بالاتر، احتمال موفقیت بیشتر است.

اما اگر این کار را نکنند، اگر با احتمال بالاتری مانند صفر عدد سه مبارزه کنند. جمع آوری پول بیش از حد با قیمت بسیار بالا. اکنون این مورد متناقض است، اما اگر پول زیادی را با قیمت بسیار بالا جمع آوری کنید و در ارزش گذاری خود رشد نکنید، شرکت را از بین می برد. و بنابراین باید مراقب باشید زیرا دورهای دان اغلب اتفاق نمی‌افتد زیرا باعث رقیق شدن جزر و مد می‌شود و بنابراین شرکت‌ها فقط می‌میرند.

بنابراین این سه دلیل اصلی مرگ شرکت ها هستند. رقابت بر سر دلایل مرگ شرکت ها کم است. اکنون، بدیهی است که بازارها، رقابت مهمتر است زیرا برنده است. بیشتر به جایی می برد که همه چیز را می برد. اما تو، من هنوز فکر می کنم، الکس، می توانی عمودی را پیدا کنی که کار کند.

TheJpstan در یوتیوب: [00:45:51] چه چیزی باعث شد که برای ترکز و کایکوس تصمیم بگیرید و نه جزیره دیگری؟ من در جمهوری دومینیکن شروع کردم زیرا اصالت خام این مکان را دوست داشتم. بنابراین من اولین بار در کاباره بودم زیرا دوست دارم در ساحل شمالی در یک محله نسبتاً فقیر پنهان شوم. و من این زیباترین قطعه زمین را پیدا کردم. لا بوکا بود. رودخانه ای بود که به اقیانوس می رفت. من یک مایل ساحل، 200 هکتار داشتم. من می گویم، باشه، این خیلی زیباست. و بسیاری از مزایای دیگر وجود دارد. مانند سه ساعت پرواز از نیویورک، یک ساعت و نیم از میامی، یا یک ساعت از میامی. مردم خوش برخورد. هزینه کم همه چیز

هیچ نرخ قتل به طور معقولی پایین است. خوب، این منطقی است. بنابراین به جمهوری دومینیکن رفتم. این در سال 2013 بود. به نظر می رسد که جمهوری دومینیکن بیشتر از آنچه من انتظار داشتم یک جمهوری موز بود. آنجا همه رشوه می‌خواستند، شهردار شهر، وزیر محیط‌زیست، وزیر گردشگری، معاون رئیس‌جمهور و همچنین اوباش مثل پول حفاظت می‌خواستند.

در ابتدا حتی نمی دانستم که وجود دارم. من هم مثل من رهبری کردم، مخصوصاً در آن زمان، نه بچه داشتم، نه چیزی. یک زندگی بسیار کم کلید. شبیه شلوارک، تی شرت، دور و برم آویزان بودم. میدونی، من صد هزار مایل مثل فورد اکسپلورر خراب بودم. مردم کم کم متوجه شدند که من می خواستم ده ها میلیون دلار سرمایه گذاری کنم که در حال تبدیل شدن به جامعه بود.

من برای آموزش 10000 کودک، از K تا 12 سال پرداخت می کردم. من این مرکز فناوری را می ساختم تا به مردم کمک کنم به اینترنت دسترسی داشته باشند. وقتی مشکل یا سیل پیش می آمد، غذا می دادم و مثل پشه بند و غیره. و با افزایش ناخواسته پروفایلم، مشکلات شروع شد.

ما نیز مانند ما، به برخی از مهمانان زنم اقدام به تجاوز جنسی کرده بودیم. دزدی داشتیم یکی از سگ هایم را مسموم کردند. ما یک حمله تمام عیار از مردم با تفنگ ساچمه ای داشتیم. در باغ من بین مهاجمان نگهبانم تیراندازی شد و می‌دانی که این ایده را دوست نداشتم. برای شروع به نگهبان نیاز داشتم. اما خوشبختانه حمله کردند، به تعویض شیفت حمله کردند.

بنابراین دو نفر X نگهبان باشید. به علاوه این مکانی است که بیماری های گرمسیری، می دانید، دنگی، زیکا، چیکونگونیا، هرکسی که برای بازدید از آن آمده بود، در برخی مواقع به یک بیماری گرمسیری مبتلا شد. و هر چه زمان بیشتر می گذشت، بیشتر شبیه به دادن سیگنال به من بود، خوب، اینجا مکان مناسبی نیست. و البته خانواده ام آن را دوست نداشتند.

آنها احساس کردند که امواج خیلی بزرگ هستند، مکان خیلی فقیرانه است، می دانید؟ و من در مکانی بسیار پایین زندگی می کردم. من سوسک، موش و غیره را دوست دارم. اما آزارم نداد. مانند من دوست داشتم، مانند ریشه زندگی سطح بزرگ. و بنابراین زمان رفتن فرا رسید. و زمانی که زمان رفتن فرا رسید، اواخر سال 2018 بود. و فکر کردم که کجا باید بروم.

من باید بروم میدونی تولوم قشنگه ولی برای من قابل اجرا نیست. و خیلی خشن است، خیلی دور از فرودگاه کانکون. بنابراین مکزیک قابل دوام نبود. باهاما را دوست نداشتم چون خیلی دور از شمال است.

و بنابراین ناسائو بسیار توسعه یافته است. در واقع خیلی سرد است. در زمستان، نوامبر، دسامبر، ژانویه، فوریه، آب سرد است. هوا سرد بود. مثل اینکه مقصد مناسبی برای کارائیب به نظر نمی رسید، بنابراین منطقی نبود. بونیر، آروبا خیلی دور افتاد، من پرواز مستقیم می خواستم. بنابراین، چیزهایی مانند سنت بارت که در آن باید از طریق سنت مارتین پرواز کنید، منطقی نبود. و آنگویلا زیباست، اما دوست نداشتم. و بنابراین من ترکز و کایکوس را انتخاب کردم و اکنون شش سال است که اینجا هستم و شگفت انگیز بوده است، درست است؟ مثل این است که به راحتی ایمن است، زیباترین آب جهان. من پروازهای مستقیم مجتمع کوچکم را می سازم.

همه آن را دوست دارند. اکنون، من واقعاً به ترک ترکز اند کایکوس فکر می کنم، اما نه به این دلیل که در ترکز اند کایکوس چیزی به طرز خنده داری اشتباه است. ترکز اند کایکوس به همان اندازه چیزهای درستی دارد. اما چند چیز وجود دارد که در طول شش سال گذشته یاد گرفته ام و آنها را متفاوت انجام می دهم. بنابراین در حال حاضر، من برای شما چند مثال می زنم.

اول از همه، علیرغم اینکه ترکز اند کایکوس چقدر زیبا و شگفت انگیز است. آنها بسیار ضد مهاجرت هستند و این کشوری است که وابسته به گردشگری است و زندگی می کند و شما احساس خوشایندی نمی کنید. می دانید، هر بار که از طریق مهاجرت وارد می شوید، اینطور هستند، و همچنین می توانید یک ساعت پرواز از میامی داشته باشید و دو ساعت صف مهاجرت بی معنی است.

آنها می گویند، چرا شما اینجا هستید؟ چرا؟ منظورم این است که آنها با شما واقعاً بد رفتار می کنند. و اگر جوان هستید، فرض کنید یک تنیس‌باز حرفه‌ای در دهه بیست یا سی سالگی‌تان به مدت یک ماه به اینجا می‌آیند بین نوازنده خارج از فصل یا پارو، آن‌ها مثل این هستند که شما باید به دنبال کار باشید. و فقط به آنها اجازه ملاقات پنج روزه یا هفت روزه می دهند نه 30 روز.

اگر می خواهید فردی را استخدام کنید که در جزیره در دسترس نیست، دریافت مجوز کار غیرممکن است. آنها خیلی ضد مهاجرت هستند و اگر می دانید، همسایه های من در اینجا من را دوست ندارند، زیرا آنها همه را دوست ندارند، یعنی 85٪ از همسایه ها من را دوست دارند زیرا من توسعه را به ارمغان آوردم.

من زیاد شده ام پول زیادی برای اجاره خانه هایشان خرج می کنم. هر سال که کنفرانس FJ را می آورم، وقتی دوستانم را می آورم، می دانید، صد نفر را می آورم، 30 خانه اجاره می کنم. اما زیرمجموعه کوچکی از جامعه توسعه را دوست ندارند. آنها تغییرات را دوست ندارند، آنها نورهای زمین تنیس و پارو را دوست ندارند.

من همچنین مجتمع خود را اینجا در ساحل شرقی، جایی که باد می‌وزد، ساختم. و این برای من عالی است، زیرا من عاشق بادبادک زدن هستم، اما بسیاری از دوستانم که بادبادک نمی زنند، آن را خیلی بادی می دانند. برای تنیس و پارو زدن نیز باد می‌آید. بنابراین اگر مجبور بودم دوباره این کار را انجام دهم، احتمالاً جزیره‌ای را انتخاب می‌کردم که به طور متوسط ​​​​آنها برای مهاجرت بسیار دوستانه‌تر هستند.

آنها با یک توریست دوستانه تر هستند. آنها شما را آنجا می خواهند. و با یادگیری آموخته‌هایم، احتمالاً در ساحل غربی بدون محافظت از باد خواهم بود. من فقط می‌توانم با یک قایق کوچک بروم و غیره. بنابراین من در واقع ایده حرکت را بازیچه می کنم. و من یا به نویس در جزایر سنت کیتس و نویس یا آنتیگوا و باربودا، احتمالاً در آنتیگوا نقل مکان کرده ام.

دو انتخاب کنونی من، اگر بخواهم نقل مکان کنم، آنتیگوا یا نویس خواهد بود. هر دو شگفت انگیز، به خوبی متصل، امن، فوق العاده، بسیار استقبال می کنند. و یاد می‌گیرم، می‌دانی، من ساختم، زمین‌های بیشتری می‌خرم. من مرکز تنیس خود را به گونه ای می سازم که چراغ ها برای کسی آزار ندهند. مانند بسیاری از درس‌هایی که از اینجا آموختم، اما TBD در لیست کارهایی است که باید انجام دهید.

می دانید، امسال، من به ایجاد تغییرات زیادی فکر می کنم، درست است؟ همانطور که ممکن است در وبلاگ من دیده باشید، من آپارتمان خود را برای فروش فهرست کرده ام. خیلی کوچک است که نمی توان با بچه هایم جا داد. بچه ها می خواهند نزدیک فضاهای سبز و پارک ها باشند، بنابراین من می خواهم آنها را در ترایبکا قرار دهم. و من در حال حاضر سمت پایین شرق هستم، بنابراین من آپارتمان خود را می فروشم.

من آپارتمانم را به ترایبکا منتقل می کنم. احتمالاً دوست دارم، در مقطعی این مکان را به زبان ترکی بفروشم، به آنتیگوا یا نویس نقل مکان کنم. بنابراین تغییرات زیادی در 25 سالگی اتفاق افتاده است. بنابراین من در حال حاضر به دنبال یک جانشین هستم و بله، بنابراین همه این روند ادامه دارد.

بنابراین فکر می‌کنم عنوان سال 2025، که البته در 26 ژانویه زمانی که مصاحبه سال خود را می‌نویسم، پست خواهم کرد، آغازی جدید باشد. حالا البته اینها ایده هستند. BD، آنچه از طریق آن اتفاق می افتد، من، من این ایده ها را در جهان قرار می دهم و دوست دارم با جریان حرکت کنم و ببینم چگونه اتفاق می افتد.

NotionXarma: ادامه سوال سفر. [00:52:57] مکان مورد علاقه شما در هند چیست؟ بنابراین می‌دانم که OLX ردپای بزرگی در آنجا دارد. شما در سال‌های آینده، سرمایه‌گذاری VC به آسیای جنوبی علاقه خواهد داشت، همانطور که در مورد چین بود.

خوب مکان مورد علاقه من در هند چیست؟ بستگی به این دارد که من به عنوان توریست برای تفریح ​​به آنجا بروم یا برای کار به آنجا بروم، درست است؟ مانند، بنابراین OLX بسیار بزرگ است و ما بخشی از Fabric Society هستیم.

می دانی، ما در زمان کریکت در تلویزیون بودیم. ما هر ماه ده ها میلیون کاربر داریم. به معنای واقعی کلمه، اگر می‌خواهید بخرید، هر چیزی را بفروشید، جایی که باید باشید. این شرکت در دهلی است، در مرکز فناوری. و احتمالاً هر سال یک ماه، یک ماه و نیم در دهلی به آنجا می رفتم تا با تیم ملاقات کنم و غیره.

من اصولاً هر سه هفته دو، سه هفته می رفتم. اما دهلی بسیار آلوده است. این زیباترین شهر نیست. من به غیر از این دلیل دیگر آنجا نمی روم. بمبئی برای آن از منظر شهری بسیار بهتر است، اما در واقع، می دانید، به نظر من کل کشور زیباست. من دوست دارم برم مرزشون رو بدوم، جایی که میری، مثل نگاه کردن به ببر.

من دوست داشتم در قسمت جنوبی کشور به مدرس بروم و تاریخ مذهبی و زمین شناسی و شمال کشور را نه چندان دور از مدرس ببینم. من رانتامبور را دوست دارم. بدیهی است که من مانند همه به تاج محل رفتم. بنابراین رک و پوست کنده، شبکه بزرگ کشور را دوست دارید، و ارزش وقت گذاشتن برای آشنایی و سفر، و غیره را دارد.

بستگی داره دنبال چی میگردی OLX اتفاقاً در دهلی است زیرا مدیر کشور من، که شماره دو در eBay India است، آشکارا مدیر عامل من در OLX India شد. مستقر در دهلی بود و ما کل تیم را در آنجا ساختیم. اما دهلی احتمالاً در فهرست مکان‌هایی که برای تفریح ​​و تفریح ​​می‌روم و از آنها بازدید می‌کنم، نخواهد بود.

اکنون، سرمایه گذاری خطرپذیر هند در حال انفجار است. کاملاً در حال پارگی است. هند در حال رشد است. بسیاری از مردم در حال انتقال زنجیره های تامین خود از چین به هند هستند، و ما سرمایه گذاران SMB فعال هستیم، ما سرمایه گذاران شرکتی به نام Zyod هستیم که به تولیدکنندگان پوشاک مانند فروش به اروپا با انجام نمونه سازی و کمک به آنها در رسیدگی به امور گمرکی و پرداخت و یافتن مشتری و غیره کمک می کند.

بنابراین این یک روند بزرگ است. سرمایه گذاری خطرپذیر در هند در حال انفجار است. البته اکنون سوال آسیای جنوب شرقی است. آره تا حدی کمتر، درست است؟ مانند بله، ویتنام، اندونزی، مالزی، فیلیپین، ما سرمایه گذاران یک صندوق دوستانه به نام FEBE هستیم که در آنجا واقعاً خوب عمل می کند. اما من انتظار یک انفجار بزرگ در سرمایه گذاری خطرپذیر در جنوب شرقی آسیا را ندارم.

من فکر می کنم هند قطعا. هند موج بعدی است. این در حال حاضر اتفاق می افتد، اما نه، نه چندان بیشتر، نه بقیه آن شرق آسیا هنوز.

لوئیس: خارج از موضوع. [00:55:48] می خواهم بدانم چگونه لهجه فرانسوی خود را از دست دادید؟ راز شما چیست؟ بنابراین زبان، مردم همه زبان ها را نمی دانند، اتفاقاً از یک فرمول ریاضی به نام قانون ZIPF پیروی می کنند.

ZIPF برای رایج ترین کلمه در زبان انگلیسی THE است. این 4 درصد از کلمات استفاده شده است. دومین کلمه رایج در زبان انگلیسی نصف کلمه رایج است. صدمین کلمه رایج، صدمین کلمه است که اغلب استفاده می شود. بیستمین هزار کلمه رایج ترین کلمه یک 20 هزار است که اغلب استفاده می شود. بنابراین، می دانید، مجموع n برابر است با یک بینهایت به، پس یک به تقسیم بر کلید به توان n است، درست است؟

مانند، بنابراین، 15 صد کلمه برتر زبان، حدود 15٪ از زبان، 300 کلمه برتر زبان، 95٪ از زبان برتر 1500 یا 99٪ است. بنابراین، اگر رک و پوست کنده، حتی 500 کلمه را یاد بگیرید، خوب هستید. بیشتر روشنفکران فرهیخته، می دانید، اگر مانند نیل فرگوسن فکر کنید، هر روز فقط از 300 کلمه منحصر به فرد در روز استفاده می کنند.

اگر 300 کلمه یاد بگیرید، رک و پوست کنده، خوب هستید. بنابراین کاری که وقتی به پرینستون آمدم، 17 ساله بودم، لهجه فرانسوی بسیار قوی داشتم و مردم نحوه صحبت من را مسخره می کردند. تصمیم گرفتم ریاضی و اقتصاد بخوانم. و من را خیلی جدی نمی گرفتند. و از آنجایی که من اینگونه شروع کردم، مردم فکر می کردند من کمتر از آنچه واقعا بودم باهوش تر هستم.

و من فکر می کنم، اوه، اگر ایالات متحده آینده سرنوشت اقتصادی من است، باید انگلیسی را به طور کامل یاد بگیرم. بنابراین کاری که انجام دادم این بود که 1500 کلمه برتر را به ترتیب کاهش فراوانی در زبان انگلیسی انتخاب کردم. و در آن زمان آنلاین نبود. اکنون می‌توانید این کار را با Google، می‌دانید، یا GPT انجام دهید. در آن زمان باید می رفتم و دوست داشتم منابعی را در کتابخانه Firestone در پرینستون پیدا کنم.

و سپس من می خواهم، بسیار خوب، برای هر یک از اینها می خواهم آن را با هجاهای زیرین تجزیه کنم و صدا را تکرار کنم و دقیقاً بفهمم که چگونه دهان خود را حرکت می دهید تا صدا را تکرار کنید. شما کلمه را می سازید. بنابراین، آیا به نوعی مانند dobies ego ، آن را در نوب بعدی است، درست است؟ برای ریاضیات

بنابراین، برای مثال، در زبان انگلیسی، صدای TH این است که زبان خود را بین دندان های خود قرار می دهید و ما آن صدا را در زبان فرانسوی نداریم. بنابراین، «به»، «بنابراین»، «بنابراین»، «آن» بود، و سپس در نهایت با تمرین تکرار، تبدیل شد به، بنابراین، بنابراین آن یا «Hs»، ما آن را نداریم. بنابراین، ” آه، او در آمپتون ها را اضافه کرد ” تبدیل می شود که هریت خانه ای در همپتون ها دارد.

بنابراین کاری که من انجام دادم این بود که یک ساعت در روز، دو کلمه در روز، خودم را ضبط کنم، به صورت مکانیکی در محل کار نگاه کنم، آن را پخش کنم تا زمانی که بتوانم روشی بسیار علمی و ریاضی برای یادگیری زبان را تکرار کنم. من همچنین یک راه برای بیان آینده، گذشته و حال را یاد گرفتم. و سپس یک راه برای پرسیدن سوال.

گرامر خیلی ساده می دانید، برای مثال، مانند زبان فرانسوی، همه این زمان ها و غیره را دارید. شما در واقع به همه آنها نیاز ندارید. شما به یک راه برای بیان نقطه گذشته سوال نیاز دارید. و با ترکیب آن با حضور آشکار در ایالات متحده و گرفتن بازخورد و شرکت در کلاس ادبیات انگلیسی برای فیگورهای دهه هشتادی که هر هفته یک کتاب در حدود سه، 400 صفحه می خواندم و یک مقاله 15، 20 صفحه ای می نوشتم.

در عرض دو سال انگلیسی را به خوبی یاد گرفتم. بنابراین تا 19 سالگی خوب بودم. و من به کار روی آن ادامه داده ام. وقتی کلمات جدید اضافه می کنم، چون زیاد می خوانم. کلمات زیادی هستند که نمی دانستم چگونه تلفظ کنم. و بنابراین من مدام آنها را به واژگان اضافه می کنم. و به هر حال، این چیزی است که من برای زبان های دیگر استفاده کرده ام.

اسپانیایی را هم روان صحبت می کنم. و من ماندارین را خوب صحبت می کنم. و وقتی یاد گرفتم آن را روان صحبت کردم. مدت زیادی است که آن را تمرین نکرده ام، اما هنوز در ماندارین منطقی هستم. و بنابراین این رویکرد در هر زبانی کار می کند. اما می دانید، این سرگرم کننده ترین نیست و شما به تعداد زیادی از شما نیاز به فداکاری زیادی دارید، درست است؟

مردم اغلب می گویند، اوه، من نمی توانم این کار را انجام دهم. من نمی توانم زبان یاد بگیرم، نمی توانم رقص یاد بگیرم، نمی توانم نقاشی کنم. این درست نیست. شما می توانید هر کاری انجام دهید. شما انتخاب کرده اید که زمانی را برای خوب شدن در این کار اختصاص ندهید زیرا علاقه شما را جلب نمی کند. شما خیلی شلوغ هستید یا هر چیز دیگری. اما هر کاری که می خواهید انجام دهید، می توانید انجام دهید.

شما فقط باید ذهن خود را روی آن متمرکز کنید و تصمیم بگیرید که این همان جایی است که می خواهید روی آن تمرکز کنید. زیرا اکثر مردم نمی خواهند زمان را اختصاص دهند. بنابراین بیشتر مردم به ما مراجعه کرده اند. می‌دانی، اگر پسر باشی، شاید لهجه فرانسوی بامزه‌ای داشته باشی «زن کیست؟» چرا لهجه‌ای را که زنان به من می‌زنند از دست بدهم؟»

اما این چیزی نبود که من بهینه می کردم. داشتم بهینه‌سازی می‌کردم که چگونه می‌توانم قانع‌کننده‌ترین فرد پیشرو باشم وقتی می‌روم و استارت‌آپ‌ام را می‌فروشم و پول جمع‌آوری می‌کنم، چشم‌انداز و کارمندان، بنیان‌گذاران، سرمایه‌گذاران، فرآیند و غیره را می‌فروشم.

و به همین دلیل بود که می‌خواستم انگلیسی را با لهجه‌ای عالی یاد بگیرم، حتی اگر زمانی که قرار بود با زنان دوست شوم و قرار ملاقات بگذارم به ضرر من بود. اما این مسئله مانند تلاشی است که مردم مایل به انجام آن بودند. اگر مایل به انجام آن هستید، می توانید آن را انجام دهید.

لیز: [01:00:52] در لیست هدف شما برای فرصت های سرمایه گذاری مرتبط با آب و هوا چیست؟ بنابراین، یک خبر خوب وجود دارد، اول از همه، من عمیقاً در مورد آب و هوا خوشبین هستم. کاهش هزینه باتری ها، کاهش هزینه پنل های خورشیدی، کاهش بسیاری از فناوری هایی که منجر به انفجار در سبز شدن سیستم های ما می شوند، مانند پمپ های حرارتی و غیره. حالا چیزی که من دوست دارم این است که بالاخره نرم افزار به این دسته می آید.

قبلاً برای افتتاح یک کارخانه به میلیاردها دلار یا صدها میلیون دلار نیاز داشتید. اما اکنون می توانید بازارهایی ایجاد کنید. بنابراین انواع چیزهایی که ما روی آنها سرمایه گذاری می کنیم شرکتی مانند تترا بود. تترا یک بازار مستقر در بوستون است که به مردم کمک می کند پمپ های حرارتی خود را جایگزین کنند تا بهره وری انرژی خود را بهبود بخشند. بنابراین یک بازار است، یک مدل اسیدی است، و با جنبش تغییرات آب و هوا همسو است. بنابراین در گذشته، اگر می‌خواستید یک پیمانکار برای تعویض پمپ حرارتی خود استخدام کنید، به فهرست Angie یا Thumbtack مراجعه می‌کردید. عکس می‌گرفتی، لایک می‌کردی، می‌گفتی چه می‌خواهی و مردم سر جایت می‌آمدند و به تو نقل قول می‌دادند.

شما حتی نمی دانید چگونه یکی را به خوبی انتخاب کنید. شما یکی را انتخاب می کنید و سپس آنها معمولاً بیش از حد شارژ می کنند. شما بیشتر از آنچه فکر می کنید طول می کشد. شما ناامید هستید و این دردناک است. خیلی دردناکه این برای شما دردناک است، اما برای 10 نفری که مدام حضور داشتند و تنها یکی از آنها این کار را پیدا کرد نیز دردناک است.

تترا، کاری که آنها انجام می دهند شبیه این است، شما چند عکس می گیرید، آنها فرآیند را خودکار کرده اند، آنها متخصص هستند. آنها بهترین پیمانکار را انتخاب می کنند. می گویند این کار است، این مقدار است و شما تمام شده اید. آنها این کار را خواهند کرد، اگر هیچ چیز دیگری نباشد آن قیمت را می پردازید. و سپس قرار است بروند و شخص را بفرستند. این کار انجام می شود، همه چیز خوب پرداخت می شود.

بنابراین، این نوع چیزها ما سرمایه گذاران بازارهای تاسیسات خورشیدی یا سرمایه گذاران در مدیریت شبکه هستیم. بازار مانند جهشی است که مانند باتری های خودروی تسلا شما به شبکه وصل می شود و مانند مازاد شبکه است. منظورم تعداد زیادی از این نوع شرکت های نرم افزاری است. بنابراین فرصت های زیادی

اوه من دوتا سوال داشتم بذار اول بپرسم [01:02:55] آیا پیاده روی طولانی خود را از طریق گرینلند انجام دادید که می خواستید انجام دهید؟ آخرین باری که در یک بازار کوچک در هلند هستم، نکاتی را در مورد جذب فروشندگان کمتر و اطمینان از اینکه همه فروشندگان در پلتفرم ما درآمد مناسبی دارند، ارائه کردم.

باشه پس من چه کار کردم؟ خوب، من سفر گرینلند را انجام ندادم، بنابراین می خواستم سفر گرینلند را انجام دهم. به خاطر آرنج تنیس بازانم تمرین را انجام ندادم. من نتوانستم برای سفر در فینس بروم و تمرین کنم. بنابراین سفر قرار است در 20 باشد، در سال 2026، احتمالاً به 27 یا 28 به تعویق افتاده است. من همچنین به احتمال مهاجرت به گرینلند فکر می کردم، بنابراین به دلایل مختلف اما TBD، اما چرا این سفرها را انجام می دهم؟

من دوست دارم از دنیا جدا شوم، درست است؟ ما در دنیایی به هم پیوسته زندگی می کنیم که در آن تمام روز واتس اپ، iMessage، تلگرام، سیگنال، ایمیل داریم. همش سرش شلوغه و وقتی به مکانی کاملاً خارج از شبکه می روید که در آن. 10 روز در هفته، دو هفته، هیچ جلسه ای ندارید، واتس اپ ندارید، هیچ اتصالی به دنیا ندارید.

این یک امتیاز واقعی است. شما مانند، ذهن خود را بازنشانی می کند. شما از طریق خود فکر می کنید و در این لحظات متوجه می شوید که چقدر سپاسگزار هستید. تو زندگی داری چون برمیگردی در این جاهایی که ارتباطت با هر چیزی کاملا قطع شده، میدونی، اگه میخوای مدفوع کنی، یه بیل داری که یه سوراخ بزرگ درست کنی و برگردی و اونجا مثل برق و آب گرم و توالت و غذای شگفت انگیزه.

پس این قدردانی است. مثل ذهن آگاهی است. برای من مانند یک استراحتگاه فعال است، جایی که من اغلب با افکارم در این لحظات که شما برای ساعات زیادی در روز بسیار فعال هستید، تنها هستم. و من آن را دوست دارم. من فکر می کنم افراد بیشتری باید راه هایی برای قطع ارتباط برای مدت طولانی تری پیدا کنند.

این برای سلامت روان آنها و همچنین برای درک اینکه در کجا هستند، ارتباط مجدد برقرار می کنند و این یک نوع ایده شگفت انگیز است، عالی خواهد بود. بنابراین من این کار را هم در سرما و هم در گرما انجام می دهم. باید آرنجم را درست کنم و بعد ببینیم کی و کجا می رود.

[01:04:59] آیا نکات یا نظراتی در مورد درآمد کوتاه مدت در مقابل اعتماد بلندمدت برند دارم؟

فکر می کنم احتمالاً یک سوال را از دست داده ام. من به آنجا برمی گردم. هنگامی که در حال راه اندازی یک بازار هستید، می خواهید فروشندگان خود را به شدت مدیریت کنید. بزرگترین اشتباهی که می توانید مرتکب شوید این است که تعداد فروشندگان زیادی داشته باشید زیرا تقاضای کافی برای آنها ندارید.

بنابراین بسیاری از آنها قرار نیست نامزد شوند. آنها در حال ریزش هستند و بسیاری از آنها کیفیت پایینی خواهند داشت. بنابراین کاری که می خواهید انجام دهید این است که می خواهید بهترین فروشندگان ممکن را انتخاب کنید. و سپس آنها را تقاضا. و وقتی این کار درست شد، می توانید چند فروشنده دیگر پیدا کنید. اما من، کاملاً کیفیت فروشنده خود را کنترل می کنم.

در غیر این صورت با تجربه بسیار بدی مواجه می شوید. و اگر تجربه بدی داشته باشید، می دانید که جادوی بازار را ندارید. مردم می روند و نه، و ترک می کنند و به استفاده از شما ادامه نمی دهند.

Green’s 18: [01:06:03] اگر امروز در حال ساختن یک شرکت فناوری مانند Zingy هستید، آیا هنوز VC را زودتر افزایش می دهید یا بوت استرپ می کنید، با دانستن اینکه آیا مواردی مانند BeReal آیا بنیانگذار واقعاً از خروج 500 میلیون دلاری سود برده است؟

خب، البته پاسخ این است که بستگی دارد، درست است؟ Zingy پول VC را جمع آوری نکرد. سال 2001 بود. من می‌خواستم پول VC را جمع‌آوری کنم، اما مثل اینکه صنعت فناوری منفجر شده بود. با هر VC که تماس می‌گیرم، می‌گویم: «هی، من دارم این شرکت مخابراتی BDC را می‌سازم» در بازاری که همه شرکت‌های BDC، مانند ETOs، وب وان، همه زیر آن رفتم.

و همه شرکت‌های مخابراتی مانند MCI از آن استقبال کردند. فکر نمی کنم جمله ای که آویزان بود را تمام کردم. از طریق ناچاری، به ساختن یک شرکت از هر چیزی رسیدم، یعنی 27 بار حقوق و دستمزد را از دست دادم، در نیویورک زندگی کردم، و حدود 2 دلار در روز برای یک سال، 18 ماه، روی کاناپه در دفتر خوابیدم. واقعا سخت و فاجعه بار بود.

دوست داشتم پول جمع کنم، نتوانستم. اما در نهایت توانستم، در نهایت مالک بیشتر شرکت هستم. مسئله این است که بله، سرمایه زیادی جذب نکنید. اگر بتوانید تلاش کنید سرمایه کارآمدی داشته باشید، می توانید خروجی های چند میلیارد دلاری داشته باشید و پول بسیار کمی به دست آورید زیرا پول زیادی جمع آوری کرده اید، در این مسیر خیلی خود را غارت کرده اید و به ارزش گذاری هایی که انتظار داشتید رشد نکرده اید.

قبلاً به یکی از بزرگترین اشتباهاتی که بنیانگذاران مرتکب می شوند اشاره کردم این است که پول زیادی را با قیمت بسیار بالا جمع آوری می کنند. وقتی این کار را انجام می‌دهید، قیمتی را که باید از آن خارج شوید به‌طور چشمگیری افزایش می‌دهید، و این خطرناک است، زیرا شاید همه ستاره‌ها با هم هماهنگ نباشند. و بنابراین شما می توانید یک خروجی 500 میلیون دلاری داشته باشید و درآمد بسیار کمی داشته باشید.

بنابراین اولین باری که بنیانگذار شماست، یک VC می گوید، بله، من 50 میلیون یا هر چیز دیگری، صد میلیون در 300 پیش سرمایه گذاری می کنم و یکی دیگر مانند، من 20 میلیون در 80 قبل یا هر چیز دیگری سرمایه گذاری می کنم. تو می گویی، اوه، البته من باید صد را بگیرم. اما واقعاً نه، زیرا اگر در مورد قبلی واقعاً به سرمایه نیاز نداشته باشید، اگر حداقل چهار یا 500 میلیون دلار به او نگیرید، به این کار نخواهید رسید، ممکن است دچار مشکل شوید.

بنابراین مقدار مناسب پول را با قیمت مناسب جمع آوری کنید، در غیر این صورت ممکن است در واقع نتیجه زیر یا خود را کاهش دهید. حالا، برخی از شرکت ها را می توانید بوت استرپ کنید، برخی از شرکت ها را نمی توانید بوت استرپ کنید، درست است؟ مثلاً اگر برای جذب مشتری یا سرور یا هر چیز دیگری به سرمایه نیاز دارید، پس به سرمایه نیاز دارید.

اما من سعی می کنم سرمایه کارآمد باشم. بنابراین سعی می‌کنم یک پیش‌بذر کمتر از یک میلیون، یک دانه 2 تا 4 میلیون، یک A مانند 7-10 میلیون یا 7-12، یک B بین 15 تا 25 داشته باشم، و سپس می‌توانید سودآور باشید. من سعی می‌کنم از کسب‌وکاری که در آن به ده‌ها یا صدها میلیون دلار برای سودآوری نیاز دارید اجتناب کنم، زیرا ممکن است در آن موقعیت قرار بگیرید.

نیکول: [01:08:39] چه توصیه‌ای به شما برای بنیان‌گذار بازار مراقبت‌های خانگی که بازار محصول را مناسب یافته است، از ماینینگ 23 خارج شد، 23 GMV 2x 2022 را احیا کرد و ما با سرمایه‌گذاری بنیان‌گذار، سوخت را کاهش دادیم. مناسب بازار محصول به این دلیل که برای مشتری رشد کرد بله، منظورم این است که شما باید بتوانید مردم را متقاعد کنید که خوب، شاید این فقط یک تنظیم مجدد باشد، درست است؟

مثل اینکه انگار یک شرکت بذری هستید و ممکن است مجبور شوید ساق‌هایتان را بازنشانی کنید، و غیره و غیره تا دوباره ادامه پیدا کند. از آنجایی که احتمالاً به دلیل تمرکز بر سودآوری، رشد نکرده‌اید، به نظر نمی‌رسد که یک شرکت سرمایه‌گذاری‌پذیر است. به نظر نمی رسد یک شرکت سرمایه گذاری در مقابل شاید یک تجارت سبک زندگی باشد.

بنابراین یا راهی برای دوست داشتن پیدا می کنید. نشان دهید که اگر سرمایه داشتید، می توانید با رشدی در حدود شش ماه، شش ماه یا چیزی شبیه به آن، حدود 200 درصد سال به سال یا چیزی مشابه رشد کنید. یا هر کاری که برای بازنشانی لازم است انجام می‌دهید و می‌دانید، یک دور دانه را دوباره بالا می‌آورید، حتی اگر نگهدارنده‌های قبلی را پاک کنید، می‌توانید ثابت کنید که می‌آید.

منظورم این است که میز درپوش خود را طوری تمیز کنید که بتوانید دوباره به راه بیفتید. ما این کار را چند بار انجام داده ایم. ما در یک بازار خودرو به نام کلاچ در کانادا بودیم، با قیمت 700 میلیون. به دیوار برخورد کرد. سرمایه گذاران نمی خواستند دور بعدی را انجام دهند.

ما آن را در 5 قبل به طور کامل جمع بندی کردیم. ما تمام سرمایه گذاران قبلی را از بین بردیم. مردم پول خود را گذاشتند. بنابراین ما 15 تا 5 پیش سرمایه گذاری مجدد کردیم. ما بنیانگذاران را غارت کردیم، بنابراین شاید 30 پست موثر باشد که بنیانگذاران 30 درصد دارند و ما شرکت را دوباره راه اندازی کردیم و اکنون بسیار خوب کار می کند.

بنابراین راه هایی برای انجام آن وجود دارد. با توجه به اینکه شما در این سه ماهه 40 درصد رشد نسبت به سه ماهه قبل داشته اید، و باز هم، نمی دانم آیا مقیاس درست است؟ مثل اینکه من نمی دانم در مورد چه GMV صحبت می کنیم. ما داریم صحبت می کنیم، می دانید، یک میلیون GMV در ماه، فرق می کند. ما داریم 150 K صحبت می کنیم و فرق دارد ما داریم 15 K صحبت می کنیم، درست است؟ بنابراین بر اساس آن، من فکر می‌کنم که پاسخ ممکن است کمی متفاوت باشد، اما اگر فکر می‌کنید این نیاز به سرمایه دارد، من هر کاری که لازم است برای تامین مالی شرکت انجام می‌دهم و معمولاً قیمتی وجود دارد که در آن صورت می‌توانید بودجه شرکت را تامین کنید.

[01:10:55] روندهای بزرگ آینده در هوش مصنوعی و به ویژه در استفاده از مصرف کنندگان چیست؟

در حالی که همه می بینند که هوش مصنوعی جهان را در هر دسته بندی می بیند. و یکی از چیزهایی که مردم آن را دست کم می گرفتند و فکر می کنم بسیار بزرگ خواهد بود، روباتیک انسان نما است. و در حال حاضر شرکت‌های زیادی مانند Figure AI وجود دارند که شروع به ایفای نقش در صنعت کرده‌اند، مانند ربات‌هایی در کارخانه BMW مانند زنجیره. و آنها قراردادهایی مانند جایگزینی کارگران انسانی در انبارهای مشابه دارند. این در مورد چیدن و بسته بندی انبارها برای آوردن بسته ها به هر راننده UPS یا درایور تحویل، FedEx یا هر شخص دیگری است. و این چیزها بسیار نزدیکتر از آن چیزی است که مردم فکر می کنند. و بنابراین فکر می کنم چه زمانی وارد خانه مصرف کننده می شود؟

من فکر می کنم که نسخه هایی که در 2، 3، 4 سال آینده می آیند برای افراد ثروتمند خواهد بود. بنابراین، آینده جاستین، اما در 5، 6، 7 سال آینده، آیا فکر می‌کنم این چیزها به اندازه کافی ارزان خواهند بود و تعداد بیشتری، افراد بسیار بیشتری آنها را خواهند داشت و در عرض یک دهه جایگاه خود را پیدا خواهند کرد. قطعا!

بنابراین می‌توانم بگویم روبات‌های انسان‌نما احتمالاً همان دسته‌ای که مردم آن را دست‌کم می‌گیرند، در آینده‌ای جدیدتر که مردم انتظار دارند، می‌آیند.

به هر حال، تامین مالی بنیانگذار ایده خوبی است. منظورم این است که شما می توانید یک شرکت کاملا بوت استرپ باشید و بیشتر سهام را در اختیار داشته باشید و همیشه نیازی به سرمایه خطرپذیر ندارید. منظورم این است که اینها سوالاتی است که قبلاً شخصی از من پرسیده بود، این است که آیا باید افزایش دهید، آیا باید سرمایه گذاری خطرپذیر را افزایش دهید یا افزایش دهید؟

روشی که من فکر می‌کنم این است که اگر سرمایه جذب می‌کنم، دیلوشن مصرف می‌کنم. فرض کنید من دارم بالا می برم و 25 درصد رقت می خورم، آیا با این رقت 25 درصد ارزش بیشتری نسبت به 25 درصد ایجاد می کنم؟ درسته؟ بنابراین، اگر می‌خواهید ارزش شرکت را چهار برابر کنید و 25 درصد رقیق‌سازی را کاملاً ارزش انجام داده‌اید، اگر نزدیک است، قطعاً این کار را نکنید.

بنابراین این طرز فکر من در مورد آن است. آره کلاچ شگفت انگیز است. آنها کاروانای کانادا هستند. دارند، دارند، دارند آن را خرد می کنند.

[01:13:12] برای خرده فروشی شخصی یا کوچک، به نظر شما کدام ابزارهای هوش مصنوعی ارزش پرداخت اشتراک امروز را دارند؟ بستگی به نیاز شما دارد. مطمئناً من از GPT برای همه چیز استفاده می کنم و هزینه آن را پرداخت می کنم.

اما من حتی استفاده از Midjourney را متوقف کردم زیرا فقط از Dall-E برای ایجاد تصاویرم استفاده کردم. اگر می‌خواهید یک وب‌سایت بسازید یا احتمالاً برای Lovable هزینه کنید، می‌خواهید چیزهای اساسی را که من برای مکان‌نما می‌پردازم کدنویسی کنید. یه جوریه صادقانه بگویم، GPT کافی است، درست است؟ این چیزی است که من برای صد در صد همه چیز استفاده می کنم و واقعاً خوب کار می کند.

[01:13:49] چه چیزی را در بنیانگذاران استارت آپ های قبل از درآمد جستجو می کنید؟ من معمولاً به بنیانگذاران با استارتاپ های قبل از درآمد کمک مالی نمی کنم. من مقدار کمی از مناسب بودن بازار محصول را می خواهم. بنابراین من انتظار دارم که شما آن را دوست داشته باشید. من مقداری پول را با هم خرج کرده‌ام، مانند 15، 20، 30 هزار تومان در درآمد خالص تا نشان دهم که شما اقتصاد اتحادیه‌ای دارید که کار می‌کند، و اکنون برای مقیاس‌بندی به سرمایه نیاز دارید.

تنها موردی که من این کار را انجام می دهم این است که شما برای بار دوم مؤسس موفقی باشید. و من کاری را که انجام می‌دهید دوست دارم یا اینکه سابقه شما آنقدر خارق‌العاده است که ارزش آن را دارد که یک شرط بنیانگذار انجام دهید. اما به غیر از این، احتمالاً یک راه اندازی قبل از درآمد را انجام نمی دهم. اما بله، اگر شما مانند اولین کسی بودید که هوش مصنوعی Open AI را ساخت و در حال ساخت چیزی مرتبط با آن هستید، بله، من احتمالاً مایل به سرمایه گذاری قبل از درآمد هستم.

NotionXarma: [01:14:34] بزرگترین رد کردن برای VC در هنگام دیدن عرشه زمین چیست؟ همچنین بزرگترین پرچم سبز چیست؟ هنگام اتصال سرد با افراد VC، پرچم قرمز چیست؟ چگونه به آن نزدیک شویم؟

پرچم قرمز در افراد VC اتصال سرد، و من بسیاری از این پیام ها را دریافت می کنم. سلام، من یک ایده عالی دارم. آیا می توانم یک عرشه برای شما بفرستم؟

سلام، من یک ایده شگفت انگیز دارم. آیا می توانم در مورد آن بازخورد دریافت کنم؟ حتی جواب نمیده داری برام سخت میکنی باید بگویم بله، من علاقه مندم. برای من عرشه بفرست شما باید به من پیامی بفرستید که بگوید من این هستم. این مثل یک خط، پس زمینه من، چیزی که می سازم، کششی که دارم، و اینجا عرشه است.

و اگر بتوانید این کار را انجام دهید، یک پاسخ مناسب دریافت خواهید کرد. اگر بیشتر شبیه، هی، می‌توانم برای شما یک عرشه بفرستم؟ نه حتی حوصله جواب دادن را هم ندارم مثلا تو کار رو برام سخت کردی وقت ندارم من روزانه 300 مورد از این پیام ها را دریافت می کنم. در حال حاضر در خود عرشه و من یک اپیزود بازی تک شاخ ها را در مورد ظاهر عرشه کامل دارم.

آره آیا ایده، پیشینه تیم چیست؟ محصول چیست؟ شما، راه حلی که به بازار می آورید چیست؟ چه جذابیتی دارید؟ مدل کسب و کاری که قرار است از آن استفاده کنید چیست و چه استفاده ای از سرمایه دارید؟ درسته؟ مانند، بسیار ساده است. شما 10 صفحه، 10 صفحه، شاید 15 صفحه دارید تا نشان دهید چرا این یک ایده جذاب است.

بدون پرچم قرمز بزرگ باز هم، به طور کلی، من چیزهایی را ترجیح می دهم که پس از عرضه، پس از درآمد، مناسب بازار پس از محصول باشند، نه کوچک. بدیهی است که من در حال انجام سرمایه گذاری اولیه هستم. اما نه فقط یک ایده.

من فکر می کنم ما به اینجا رسیده ایم. بنابراین اجازه دهید به پیام های قبلی که از طریق ایمیل ارسال شده اند برگردم. توجه داشته باشید که به دلایلی چیز در حال پرش است.

این اندرو است. [01:16:17] آیا می توانید به ریسک و وجوه متقاطع رسیدگی کنید؟ به نظر می‌رسید اندرو خیلی فکر می‌کرد که ایده سرمایه‌های متقاطع خوب است. مطمئن نیستم که وجوه متقاطع واقعاً ایده خوبی باشد.

صندوق متقاطع صندوقی است که هر دو در بازارهای خصوصی سرمایه گذاری می کند، بنابراین ممکن است در مرحله آخر قبل از عرضه اولیه عمومی سهام، هر چه باشد. و در بازارهای عمومی. اکثر افرادی که این کار را در حباب 21 انجام داده اند مانند Fidelity Code 2 و غیره بودند. آنها مانند، هی، ما به هر حال عمومی خواهیم بود. در این شرکت ها وقتی سهامی عام می شوند، برویم روی بازی خصوصی سرمایه گذاری کنیم.

من می گویم آنها سرمایه گذاران خصوصی ضعیفی بوده اند. آنها بیش از حد پرداخت کردند، آنها واقعاً متوجه نشدند که چه کار می کنند. و عوامل کلیدی موفقیت سرمایه گذاری خصوصی با جنبه عمومی بسیار متفاوت است. بنابراین ما، در آزمایشگاه اف‌جی، یکی از فلسفه‌های ما این است که شرکت سهامی عام شود، که معمولاً به مدت شش ماه در قفل بودیم، پس از پایان قفل، همه چیز را می‌فروشیم.

و دلیل اینکه ما همه چیز را می فروشیم این نیست که دیگر نمی خواهیم به شرکت اعتقاد داشته باشیم، آیا دسترسی اختصاصی خود را به بنیانگذاران از دست می دهیم، درست است؟ مثل قبل از اینکه آنها عمومی شوند، من می توانم با مدیر عامل تماس بگیرم، مثل این است که، هی، کار می کنی، چگونه می توانم کمک کنم؟ و غیره به محض اینکه عمومی هستند، نمی توانند هیچ اطلاعات اختصاصی به شما بدهند.

و بنابراین من به یک سرمایه گذار عمومی کوچک در یک شرکت بزرگ تبدیل شده ام. مثلاً من هیچ حاشیه ای ندارم، بنابراین می خواهم بفروشم. فیدلیتی وجود دارد که مالک میلیاردها سهام این شرکت است. اطلس آنها آن را پوشش می دهد. این مسیر آنها خواهد بود. بنابراین، سرمایه های متقاطع به طور کلی من را به عنوان یک ایده درخشان نمی شناسد.

اکنون، برخی از شرکت ها را می خواهید برای همیشه نگه دارید. این درست است، درست است؟ اگر فیس‌بوک یا گوگل یا شاید OpenAI دارید، برای همیشه معنا ندارد، آنها به ترکیب شدن ادامه می‌دهند. بسیاری از شرکت ها، به نظر من این درست نیست. زمانی که آنها عمومی می شوند، نرخ رشد تحت تأثیر قرار می گیرد. آنها دیگر سال به سال رشد صددرصدی ندارند.

آنها 15٪، 10٪ رشد می کنند. و آیا این برای پروفایل من مناسب است؟ یک سرمایه‌گذار مخاطره‌آمیز که در آن می‌خواهم مانند 10 X و 30 درصد ترکیب‌بندی به دست بیاورم؟ نه واقعا. بنابراین من از فروش بسیار خوشحالم. من فکر می کنم اکثر صندوق ها نباید صندوق های متقاطع، دسته های مختلف باشند. من سکویا را دارم که به محض پایان آنها تبدیل به یک صندوق متقاطع می شوند. زمانی که آنها را در معرض دید عموم قرار می‌دهند، برخی از نام‌ها خوب هستند و تیمی دارند که این کار را انجام می‌دهند. اما به طور کلی فکر نمی کنم ایده خوبی باشد.

دن: در پروازی که از هند به لندن برمی‌گشتیم، از طریق Starlink گوش می‌دهیم. [01:18:43] آیا دیدگاهی در مورد فرصت VC هند دارید؟

آره در هند شگفت انگیز است. در حال حاضر ما شاهد یک انفجار در شرکت های تولیدی هستیم.

ما نمی‌دانیم که آیا تولیدکنندگان می‌توانند قابلیت پشتیبان VC را داشته باشند یا خیر، حتی اگر آنها شرکت‌های فناوری نباشند زیرا به سرعت در حال گسترش هستند. ما در حال فکر کردن به شرکت های D two C در هند هستیم. ما از طریق فعال سازی SMB فکر می کنیم. البته آخرین مورد تمرکز اصلی است. اما بله، VCهای هندی، منظورم این است که ماتریسی بیشتر و بیشتر وجود دارد که به تازگی نام خود را تغییر داده اند.

Xcel وجود دارد، Sequoia وجود دارد، و البته بومی مانند Nexus. خیلی بزرگ و در حال رشد

[01:19:29] من سود کافی برای استخدام یک نفر دیگر در سوئیت دارم. من بین یک CTO و یک CFO گیر کرده ام. من نمی توانم هر دو را بپردازم. اما من به کسی نیاز دارم که کسی را بپذیرد تا مسئولیت مالی را بر عهده بگیرد، حجم کار را کاهش دهد و به سؤالات فروشنده و سازمان مالیاتی پاسخ دهد. یک CTO نیز بسیار مهم است زیرا ما به فردی 24 ساعته برای زیرساخت فناوری اطلاعات نیاز داریم. در حال حاضر پروژه های پیشرو IT خودم نمی توانم چیزی را کدنویسی کنم. دانش اولیه IT را داشته باشد.

خب فکر کنم بستگی داره نمی‌دانم در حال ساخت استارت‌آپ فناوری هستید یا خیر، آیا به یک مدیر ارشد فنی نیاز دارید یا خیر. اگر یک استارت‌آپ فناوری نمی‌سازید و شاید هر کار مالی و غیره را انجام می‌دهید، چه چیزی بیشتر شما را آپلود می‌کند؟ منظورم این است که واضح است که همه چیز یک تجزیه و تحلیل هزینه فایده است، اما این چیست که فکر می کنید بیشتر وقت شما را آزاد می کند و بیشترین ارزش افزوده را برای شما از این نظر دارد که بتوانید به جایی بروید و ارزش بیشتری ایجاد کنید؟

بر اساس آنچه در اینجا می خوانم، ممکن است مدیر مالی باشد، اما بستگی به نوع کسب و کار دارد، درست است؟ اگر در حال ساختن هستید، بدیهی است که یک استارت آپ هوش مصنوعی می سازید، آن مدیر ارشد فناوری است.

[01:20:23] آینده شرکت‌هایی مانند آلن (یونیکورن فرانسوی) را برای تقریباً 10 سال با 500 میلیون یورو جمع‌آوری‌شده، هنوز بی‌سود، و با حاشیه‌های کم، به ارزش 4.5 میلیارد یورو، چه می‌بینید؟

من نمی دانم آلن چه کار می کند، بنابراین نظر دادن برای من سخت است.

آیا VCها در نهایت برای cast-out فشار می آورند؟ یا شاید من چیزی را از دست داده ام؟

ایده ای نیست. اما بله، شرکت‌هایی هستند که پول زیادی جمع‌آوری می‌کنند، قیمت بسیار بالایی دارند که سودآور نیستند و خروج از آن واقعاً سخت است. من فکر می کنم میسترال ممکن است در واقع در همان دسته قرار گیرد.

من نمی‌بینم که میسترال در برابر OpenAI و دیگران پیروز شود. آن‌ها ارزش‌های عظیمی را بالا برده‌اند، سودی ندارند. بله، با وجود اینکه از نظر فنی تک شاخ هستند، آیا هنوز هم می توانند صفر باشند؟ قطعا! اطلاعات کافی در مورد آن شرکت ندارم که بتوانم نظر داشته باشم، بنابراین نمی دانم.

[01:21:15] از دیدگاه شما، چه مهارت یا نوع خدماتی برای فروش آسان‌ترین مشاور آزاد امروزی است؟

مشکل مشاوره این است که مردم شما را استخدام کنند. بنابراین بستگی دارد به کجا متصل هستید، مشتریانی که به راحتی می توانید بدست آورید چه کسانی هستند؟ اگر مشتریان شرکتی داشتید که می‌توانید نحوه استفاده مؤثر از هوش مصنوعی را به آنها بیاموزید، احتمالاً در حال حاضر یکی از حوزه‌های بزرگ رشد است که هر شرکتی باید استراتژی هوش مصنوعی داشته باشد و شرکت‌های بزرگ هیچ ایده‌ای ندارند که چه کاری انجام دهند.

و این به ویژه در مکان‌هایی مانند فرانسه یا هر جایی که فرانس تلکام هیچ ایده‌ای ندارد که چه کاری انجام دهد صادق است، می‌دانید، چگونه هوش مصنوعی را پیاده‌سازی کند و چگونه فروشندگان شما، کارکنان خدمات مشتریانشان و غیره، همه باید از هوش مصنوعی استفاده کنند، از چه ابزارهایی استفاده کنند، چگونه از آنها استفاده کنند، و غیره. بنابراین احتمالاً یک دسته رو به رشد از مشاوره آزاد خواهد بود.

اما باز هم، اگر شما یک طراح حرفه ای هستید، مهارت های خود طراحی را دارید، برنامه نویس شما برنامه فروش دارد.

بنابراین شما به سوالاتی که از طریق ایمیل پرسیده شده اند باز می گردید. [ 01:22:20] در Ask me Anything، اگر پیش بینی بیت کوین سه تا پنج ساله ارائه دهید، در سال 2030 چه ارزشی خواهد داشت؟

گفتنش سخته، میدونی؟ بنابراین بیت کوین در واقع آن دارایی رمزنگاری نیست که من بیشتر روی آن تمرکز می کنم زیرا بیت کوین، طلای دیجیتال است. و آیا طلای دیجیتال نقشی دارد؟ کاملاً به همان شکلی که طلا در جهان نقش دارد، درست است؟ اگر در آرژانتین یا ونزوئلا یا چین زندگی می‌کنید یا مراکز کنترل سرمایه را در جایی قرار می‌دهید که سابقه مصادره خودسرانه دارایی‌های شما وجود دارد، مانند آرژانتین، آنها دوست دارند تمام دلارهای شما را به زور به پزو تبدیل کنند.

بنابراین یک نرخ ارز ثابت، یا آنها دارایی های پس انداز را مصادره کردند. یا اگر تورم بالایی دارید، می دانید، اگر آن روز در زیمباوه هستید یا ونزوئلا. به جای صرفه جویی در الماس سخت است، درست است؟ ممکنه دزدیده بشه آنها مقدار را تغییر می دهند، و غیره. طلای فیزیکی واقعی، می دانید، سنگین است، بزرگ است، می توان آن را دزدید.

بنابراین در واقع داشتن یک مکانیسم پس انداز. خیلی منطقی است. و بنابراین اگر من در این کشورها بودم، مقدار زیادی بیت کوین داشتم، زیرا احتمالاً آسانتر است، مگر اینکه به نحوی جادویی به S&P500 ایالات متحده و سهام و غیره دسترسی داشته باشید. من همچنین USDC یا USDT دارم، اما سکه های پایدار در این کشورها بسیار منطقی است.

آنها چیزی به دست نمی آورند، اما مفید هستند زیرا دوباره، ارزش مبادله را به گونه ای پایدارتر از ارزهای محلی زیربنایی ذخیره می کنند. اما بیت کوین در آینده چقدر ارزش دارد؟ واقعاً به تقاضا بستگی دارد، درست است؟ خود بیت کوین مانند هنر بازدهی مانند طلا ندارد. ارزش دارد زیرا مردم آن را دارای ارزش می دانند.

بنابراین کاملاً توسط پویایی عرضه و تقاضا هدایت می شود. و بنابراین اگر مردم آن را مطالبه کنند، بالا می رود و اگر نه، پایین می آید. و من تصور می کنم که در جهانی که ارزهای فیات و دولت ها بیش از حد هزینه می کنند، ارزش دارایی های غیر فیات افزایش می یابد. بله. ممکن است صد هزار دلار، 500000 دلار در یک میلیون باشد.

بله. می تواند 10 میلیون باشد، قطعا. اما من این کار را نمی‌کنم، زیرا این امر به کلان عمومی و انتخاب‌های ارز ثابتی که دولت‌ها می‌خواهند انجام دهند، بستگی دارد. من آن را اندازه‌گیری نمی‌کنم، و این نوع رمزنگاری نیست که من سرمایه‌گذاری می‌کنم. من در دارایی هایی سرمایه گذاری می کنم که دارای مدل های تجاری واقعی و موارد استفاده هستند.

می دانید، به io.net فکر کنید که در آن همه پردازنده های گرافیکی گیمرها در سراسر جهان را برای ایجاد جایگزینی برای اجرای شبیه سازی هوش مصنوعی استفاده می کنیم. برخلاف سایر مراکز داده AWS یا NVIDIA که من در Aave سرمایه گذاری می کنم. جایی که بازار وام دهی است، زیرا آنها خریدار و فروشنده هستند و کمیسیون می گیرند، یک مدل تجاری وجود دارد.

یا Uniswap، مانند صرافی هایی که در آن مدل کسب و کار وجود دارد. بنابراین من بیشتر روی آن سرمایه گذاری می کنم تا چیزهایی مانند بیت کوین. اما بیت کوین ارزش دارد زیرا به عنوان یک مکانیسم پس انداز، به ویژه در خارج از کشورهای توسعه یافته مفید است.

شرکتی که من می سازم میداس نام دارد. ارزش اصلی Midas این است که به مردم خارج از سنت های غربی مانند ایالات متحده یا حتی اروپای جزئی اجازه می دهد تا به محصولات پس انداز دسترسی داشته باشند. بنابراین اگر به جای کسب درآمد صفر، SDC و SDT داشته باشید، می توانید T را کسب کنید، می توانید صورتحساب های T را خریداری کنید، می توانید صندوق های مختلفی را خریداری کنید که انواع بازدهی دارند.

و در نهایت می‌خواهم مانند S&P 500، اوراق قرضه، طلا، Vix و هر چیز دیگری را عرضه کنم. و بنابراین، MIdas من Robinhood برای رمزنگاری است، و با یک کلیک، می توانید کیف پول خود را متصل کنید و می توانید این دارایی های مختلف را خریداری کنید. بنابراین در حال حاضر ما سه صندوق داریم. ما سه محصول داریم که در آنها در حال بازسازی عملکرد هستیم.

ما در آینده موارد بسیار دیگری خواهیم داشت که واقعاً خوب عمل می کنند، در حال حاضر در دسترس ایالات متحده نیستند زیرا برگه نقض مقررات نباید تغییر کند. و صادقانه بگویم، کمتر مورد نیاز است. می توانید به رابینهود بروید. می دانید، می توانید جوراب و تجارت الکترونیک یا هر چیز دیگری بخرید، بنابراین لزوماً به این نیاز ندارید. اما ما آن را راه اندازی خواهیم کرد. هر زمان که وقتش برسد، سرمایه زیادی روی زنجیره وجود دارد. پس این بیشتر چیزی است که به آن علاقه دارم.

[01:26:35] نظر شما درباره ابتکاراتی مانند WorldCoin یا مشابه چیست؟ من WorldCoin را نمی دانم، بنابراین نظری ندارم.

[01:26:43] عاشق داستان بسته شدن در جمهوری دومینگو بودم. آیا داستان های دیوانه کننده ی آدرنالین در ماجراجویی های خود دارید؟

خوب، من با دوچرخه کوهستان از شرق به غرب از کاستاریکا عبور کردم. بنابراین من از اقیانوس اطلس آمدم، به اقیانوس آرام رفتم، و بنابراین فقط در راهنما، چادر، کیسه خواب، سیستم تصفیه آب، دوچرخه سواری کردم. و در وسط تصمیم گرفتم به رفتینگ در آبهای سفید بروم. من رفتم رفتینگ در آبهای سفید در رودخانه کوا.

بنابراین همه چیز خوب است. مثل کلاس سه، کلاس چهار، هر چه باشد. و در نقطه ای سطح آب بالا می رود. این پسر مانند هی، اگر شناگر خوبی هستید، می توانید با بدن خود حرکات تند را انجام دهید. سطح آب به اندازه کافی بالاست، به هر حال به شما ضربه ای وارد نمی شود. پس رفتم داخل آب و شروع کردم به شنا کردن و همه چیز.

بنابراین من مانند، وو. و ناگهان مرا در گردابی مستقیم به پایین رودخانه پایین آوردند. و من واقعاً می‌توانم نفسم را برای مدت طولانی حبس کنم. می توانم شش، هفت دقیقه نفسم را حبس کنم. در حالت استراحت بدون انجام کاری احتمالاً سه دقیقه، اما این لحظه ای است که انگار برای آن آماده نیستم. انگار، اووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووو ضربان قلبم داره بالا میره به ته رودخانه پرت می شوم و نمی توانم حرکت کنم. تا جایی که می‌توانم سعی کردم از کناری بروم تا از گرداب بیرون بیایم، حرکت کردن غیرممکن است. و بنابراین من در زیر آب اکسیژن محدودی دارم، و خوب است، اگر وحشت کنم، می‌میرم.

فقط نفسم را حبس كنيم فقط بگوییم کجا هستم. من جلیقه نجات دارم در ریه هایم هوا دارم. در برخی موارد از طریق ترمودینامیک می دانم که این گرداب ها ناپایدار هستند. آنها، آنها پایدار نبودند. قرار نیست آنجا بماند. در نقطه ای قرار است متوقف شود. و چون شناور هستم، سرم از آب می گذرد.

برمی گردم و شناور می شوم. و اتفاقاً، همانطور که لری زیر آب بود، من قایق را دیدم، دیگران را دیدم، همه دارند می روند، و من در ته آن رودخانه گیر کرده ام. پس نفسم را حبس می کنم و نفسم را حبس می کنم و نفسم را حبس می کنم. من نمی دانم برای چه مدت. انگار ساعت ها بود، اما مطمئنم چند ثانیه بود.

و در نقطه ای دیگر نمی توانستم نگه دارم. شروع کردم، دیدم داره آب رو قورت میده و بالا میاد. مثل فاز یک غرق شدن بود. و در حالی که می خواستم از آن عبور کنم، سرم از آب گذشت. پس بله، 20 سال پیش همین بود. اما کمتر از آن، 18 سال پیش. خیلی خیلی خوشحالم که امروز زنده ام.

واقعا نزدیک بود من هم اول مثل یک صخره 20 فوتی با سر به زمین افتادم. اسکی شدید بدون کلاه ایمنی، فقط سنگ در پایین، مانند، و من با شانس سقوط کردم. در بین دو. آنجا سنگ بود. صخره هایی در سرم، درست در یک مکان بین آنها افتادند. پودر، Boop بود و هیچ اتفاقی برای من نیفتاد.

و من مثل این بود که به شدت می لرزیدم. دندان هایم مانند بسیاری از جهان های موازی دیگر ترک می خورد. و چندجهانی، من مرده ام. فکر می‌کنم 19 ساله بودم. چه اتفاقی افتاد این است که پدرم ارزان بود و هنگام عبور از من برایم بند ارزان قیمت خرید و فشار جانبی را برایم خرید، این جایی است که قرار نیست شما اسکی کنید، درست است؟

شما در حال عبور برای رفتن به یخچال هستید، می خواهید اسکی کنید و یک صخره عظیم وجود دارد. و فشار جانبی روی چکمه های من روی چوب اسکی باعث شد که هر دو پابند کلیک کنند و به همین دلیل با سر به زمین افتادم. پس فریاد می زدم. برای مدت طولانی به شدت می لرزیدم. خیلی طول کشید تا خودم را با نفس هایم آرام کنم.

اسکی هایم را پوشیدم، تا ته رفتم. می‌خواستم گران‌ترین پابند بادی را که پیدا کردم بخرم. و دوباره به اسکی برگشت. در غیر این صورت، من می دانم، می دانید، من نمی خواهم اینطور باشد، تروما ایجاد کنید.

دن جونز: [ 01:30:27] شما تکرار را در مقابل بنیانگذاران اولین بار ترجیح می دهید؟ ارتباط با تجربه تکرار و بازده را می بینید؟

من موسس تکراری را دوست دارم زیرا دو نوع موسس تکراری وجود دارد. شما بنیانگذاران تکراری دارید که بار اول شکست خوردند. من واقعاً آنها را دوست دارم، زیرا معمولاً آنها تمام درس‌هایی را یاد گرفته‌اند که چه کارهایی را نباید با پول دیگران انجام دهند. و از آنجایی که آنها مانند نوع ایده‌ها یاد گرفته‌اند، مطمئن نیستم، دوست ندارند بیش از حد یا بیش از حد مسابقه را بالا ببرند، و غیره، آنها بیشترین احتمال موفقیت را دارند.

اولین بار بنیانگذاران حوزه هر یک از بنیانگذارانی که من داشتم. بنیانگذاران بار دوم، که بار اول در یک راه بزرگ موفق شده اند، متفاوت است. آنها مانند، خوب، من آن را ساخته ام. حالا بزرگ می شویم یا می رویم خانه. بنابراین میانگین بازدهی همان بنیانگذاران بار اول برای آنها است، بنیانگذاران بار دوم که اولین علامت را شکست دادند بازده بالاتری برای بنیانگذاران بار اول دارند.

بنیانگذاران بار دوم که شکست خوردند و بار اول واقعاً موفق شدند همان بازدهی را دارند که بنیانگذاران بار اول. چون وقتی درستش می کنند خیلی بزرگش می کنند. اما اغلب آنها شکست می خورند زیرا به دنبال ایده های احمقانه تر و بزرگتر هستند. بنابراین نرخ شکست بالاتر زمانی که آنها آن را می سازند، آن را بسیار بسیار بزرگ می کنند.

و، اما چون بازگشت یکسان است، هر سه را دوست دارم. من اولین بنیانگذاران را دوست دارم. من بنیانگذاران بار دوم را دوست دارم که بار اول موفق بوده اند، اگر هنوز گرسنه هستند و می خواهند دیوانه شوند. و من بنیانگذاران شکست خورده ای را دوست دارم که ترجیحاً در سکه های دیگران یاد گرفته اند، اما اگر احساس کنم با من درست رفتار کرده اند یا خیر، از بنیانگذاران شکست خورده خود برای اولین بار حمایت خواهم کرد.

اگر آنها می فهمیدند که چرا شکست خوردند، مثل این بود که اوه، آنها مناسب بازار محصول را پیدا نکردند. اگر آنها در مورد آنچه اشتباه رخ داده است فکر می کنند، و سعی می کنند آن را حل کنند تا دیگر این طرف تکرار نشود. بنابراین اگر بتوانم این را باور کنم، خوشحالم که دوباره از آنها حمایت می کنم.

یمینی: [01:32:22] فقط از منظر مد، همانطور که سوال قبلی من این بود، چرا فکر می کنید که یافتن بودجه به عنوان VC یا مردد سخت تر است؟ من می توانم به آزمایشگاه FJ مراجعه کنم. لینکدین رو امتحان کردم ولی نشد

شما می توانید برای من یک InMail بفرستید. اما مشکل این است که ما در حال حاضر در Vinted سرمایه گذار هستیم، ما در Pickle و غیره سرمایه گذار هستیم.

و ما همچنین در بازار مد دیگری در ایالات متحده سرمایه گذار هستیم، به یاد ندارم. بنابراین احتمال اینکه ما سرمایه گذاری کنیم کم است. اگر کشش واقعی دارید، می دانید، مانند چند صد K در ماه در GMV، مطمئناً، ما پاسخ خواهیم داد. اگر در حد صفر هستید، احتمالاً نه. یک InMail برای من بفرستید، doc را قرار دهید، کشش را قرار دهید و باید بدون مشکل از طریق InMail عبور کند.

اما احتمال سرمایه گذاری ما اکنون زیاد است. در حال حاضر اشتهای زیادی برای VC وجود ندارد، برای سرمایه گذاری در مد به دلیل آنچه قبلاً صحبت کردم. Farfetch، Poshmark بسیار خوب، واقعی، واقعی و غیره مدیریت می شود. بنابراین برای جلب توجه مردم به چیزی واقعا متفاوت نیاز دارید.

سبزها: [01:33:28] به نظر شما، مهمترین ویژگی یا مهارت برای یک بنیانگذار چیست – پایدار بودن از نظر عاطفی، توانایی مقابله با استرس شدید، چیز دیگری؟

می توانم به شما بگویم این ضریب هوشی نیست. باهوش بودن بسیار خوب است، اما مانند باهوش‌ترین افراد، گاهی اوقات به راه خود می‌رسند، زیرا آنها می‌خواهند پاسخ کاملی داشته باشند، نه اینکه فقط چیزی را اجرا کنند و امتحان کنند و به اندازه کافی اسپاگتی را روی دیوار پرتاب کنند تا زمانی که به آن برخورد کند.

من می گویم این دو چیز ضروری است. جاه طلبی، زیرا شما افراد زیادی دارید که جاه طلب نیستند. بنابراین اگر می خواهید یک بنیانگذار باشید، باید جاه طلب باشید. و صلابت و سرسختی و شما افراد زیادی جاه طلب دارید. می دانید، آنها به هر چیز دیگری می روند، مدرسه بازرگانی مک کینزی و هاروارد یا هر چیز دیگری، اما در واقع ظرافت و سرسختی را ندارند زیرا در دنیای مک کینزی و مدرسه، به نتیجه رسیدن کار آسانی است.

یک چارچوب بسیار واضح برای انجام خوب وجود دارد. و من برخی از افراد را داشته ام که مانند والدیکتور هستند. به McKinsey به HBS، بالاترین کلاس خود. و بعد می‌روند برای استارت‌آپ پول جمع‌آوری می‌کنند و دندان‌هایشان را در می‌آورند و بازار محصول را مناسب نمی‌دانند و به خوبی با آن برخورد نمی‌کنند.

با این همه، آنها هرگز در تمام زندگی خود شکست نخورده اند. و بنابراین وقتی شکست واقعی را می یابند، نمی توانند با آن کنار بیایند. و بنابراین شما به جاه طلبی آمیخته با شبکه و سرسختی نیاز دارید. شما قرار نیست به عنوان پاسخ نه. حاضری شیشه بخوری شما حاضرید نه های زیادی دریافت کنید و تا زمانی که متوجه شوید درهای زیادی را ببندید.

حالا مهارت های دیگری که مفید هستند، البته صحبت کردن در جمع، فروش، درست است؟ اگر بتوانید ارتباط بسیار موثری با چشم انداز خود برقرار کنید، جمع آوری پول آسان تر خواهد بود. جذب یک تیم آسان تر خواهد بود، دریافت روابط عمومی برای انجام معاملات تجاری و غیره آسان تر خواهد بود. و سپس اگر بدانید که چگونه اجرا کنید، چون دسته بندی را می دانید، بهتر عمل خواهید کرد.

بنابراین می دانید که چگونه کسب و کار را ایجاد کنید و معاملات BD را انجام دهید، و غیره. بنابراین. من فکر می‌کنم اینها چهار مورد کلیدی هستند که مهم‌ترین آنها هستند. چیزهای دیگر، می دانید، بدیهی است که من ضریب هوشی بالا را دوست دارم، اما در پایان روز از منظر نتیجه زندگی یا هر چیز دیگری تفاوت چندانی ایجاد نمی کند.

بله، اینها احتمالاً چهار موردی هستند که من بیشتر روی آنها تمرکز می کنم. من الان از نظر عاطفی ثبات دارم آره من از نظر احساسی ثبات را دوست دارم، اما می دانید، برخی افراد مغرور و عصبانی هستند، به جز اینکه استیو جابز یک احمق است. من مطمئن نیستم که او از نظر عاطفی ثبات داشته باشد و با این حال، می دانید، ما تراویس هستیم. هر چند من آن را ترجیح می دهم.

فلسفه من این است که از احمق ها عقب ننشینید. زندگی خیلی کوتاه است. فقط می خواهم با افرادی کار کنم که دوست دارم با آنها کار کنم. بنابراین مانعی برای موفقیت نمی کند، اما قطعاً مانع کار با من خواهد شد. می خواهم مهربان و دوست داشتنی باشی.

[01:36:11] آیا برای یک ناهار در نیویورک باز هستید تا بتوانم تمام سؤالاتی را که برای 45 دقیقه دارم بیاورم؟

معمولاً پاسخ به آن منفی خواهد بود. چون فقط وقت ندارم درسته مشکل این است که من روزانه 300 ایمیل دریافت می کنم. من هر روز 8 تا 14 تماس دارم، و بیشتر آنها 30 دقیقه تماس دارند که در آن بیش از حد مشغول هستم. و بنابراین زمانی که من باید 45 دقیقه را یک به یک، یک نفر صرف کنم، حداقل است.

و به هر حال، این بخشی از دلیل ساختن Fabrice AI است. به این ترتیب افراد می توانند بدون نیاز به وقت من، با هم تعامل داشته باشند و، و، و از همان مشاوره های مشابه دریافت کنند. بنابراین به احتمال زیاد پاسخ منفی است، مگر اینکه شما واقعاً چیزی می ساختید که من علاقه مند به حمایت از آن بودم و در حال حاضر یک آیتم اکشن وجود داشت. بنابراین در واقع، اگر به دنبال سرمایه گذاری بودید، شاید بله، احتمال بسیار کمتری دارد.

اگر درست مثل چت است، من وقت ندارم. زندگی من خیلی شلوغ است. اما با زندگی حرفه ای و زندگی شخصی ام، حالا که مثل یک بچه 3 ساله و یک ساله دارم.

ایولاولوا. خوب، متاسفم برای آن [01:37:13] کار در بازار مناسب برای فوتبال (فوتبال). چکمه‌های یکپارچهسازی با سیستمعامل، کیت‌ها و یادگاری‌ها، زیرا گزینه‌های فعلی نامرتب، تأیید نشده‌اند و برای فرهنگ خود ساخته نشده‌اند. با توجه به تجربه شما، چه چیزی باعث می‌شود که بازاری مانند این یک بازار بزرگ در سطح جهانی پیشرفت کند؟

بنابراین اول از همه، من مطمئن نیستم که در مقابل جهانی شدن، فقط در ایالات متحده باریک تر خواهم شد. اگر به دسته‌بندی معتبر هستید و می‌دانید، فروشندگان، و آنچه می‌سازید واقعاً در بین مردم طنین‌انداز می‌شود، زیرا کیفیت را تأیید می‌کنید.

ساختار دسته‌بندی شما با آنچه در بازار eBay یا فیس‌بوک و غیره پیدا می‌کنید تفاوت‌های ظریف‌تری دارد. احتمال موفقیت شما بسیار بیشتر است. حالا، با رفتن به پرفروش‌ترین‌های دسته‌بندی شروع می‌کردم و می‌گفتم، هی، من این را ساختم. این برای شما عالی است. لطفا اقلام خود را بیاورید و زیاد از آنها نگیرید.

شما می خواهید برای آنها خریدار کافی بیاورید. اما من می‌خواهم، عرضه‌ای با کیفیت بالا را دریافت می‌کنم. من آن را در گوگل با سئو ایندکس می‌کردم، آن را در نمایندگی‌هایی با AEO یا بهینه‌سازی موتور عاملی ایندکس می‌کردم، وارد LLM شوید. من مقداری پول در بازاریابی خرج کردم و مطمئن شدم که کار می کند. بنابراین گمان می‌کنم این راهی است که می‌روم و آن را می‌سازم.

و قبلاً بارها کار کرده است. ما آن را با TCG Player برای کلکسیون ها یا منظورم به طور خاص برای Magic the Gathering دیده ایم. و اتفاقاً برای پوکمون، کاری که آنها انجام داده‌اند این است که یک POS ساخته‌اند که در ازای قرار دادن موجودی‌شان در بازار، به صورت رایگان در اختیار فروشگاه‌های کتاب‌های مصور قرار داده‌اند.

بنابراین اگر فروشندگان حرفه ای هستند، می توانید یک ابزار مدیریت SA B2B SMB را که دوست دارند به آنها بدهید. اما بله، برای ساختن آن، حتماً روی عناصر تأیید فرهنگی دوبار کلیک کرده و دوبرابر می‌کنم. احتمالا بله را می سازد.

سبزها: [01:39:05] آیا Aske Me Anything بعداً برای پخش مجدد در دسترس خواهد بود؟

بله. همه چیزهایی که از من می‌پرسند، از جمله این یکی، در وبلاگم در روز سه‌شنبه پست خواهم کرد، شامل خلاصه‌ای از سوالاتی که پرسیده شد، و مهمتر از آن، متن کامل. و در Spotify و iTunes نیز وجود خواهد داشت. و ویدیوی یوتیوب ما در آنجا در دسترس خواهد بود. بنابراین بله، قطعا، از جمله رونوشت از سه شنبه آینده در دسترس خواهد بود.

شاید سوال نهایی که از طریق ایمیل ارسال شده است و سپس می توانیم ببینیم که آیا می توانیم آن را به پایان برسانیم زیرا تقریباً دو ساعت است.

Fulvio: [01:39:44] آیا هوش مصنوعی برای بشریت خطرناک است؟ آیا بیکاری را افزایش می دهد؟ آیا کشورها باید قوانینی برای جلوگیری از آن وضع کنند؟ آیا می‌توانیم بر چیزی مسلط شویم که ممکن است فراتر از این باشد؟

سوال بسیار رایج در واقع این است که آیا ما به دلیل هوش مصنوعی دچار آخرالزمان شغلی خواهیم شد؟ آیا این بیکاری دیوانه کننده خواهد بود؟ و این پایان جهان است که ما آن را می شناسیم. و در مورد آن چه باید بکنیم؟ و تمام این زمان Luddite تفکر. بنابراین قبل از هر چیز، اجازه دهید به شما اطمینان دهم که منجر به هیچ یک از این نتایج بد نخواهد شد.

از 200 سال پیش که لودیت ها تمام دستگاه های بافندگی مکانیکی را نابود کردند، مردم نگران بودند که فناوری مشاغل را از بین ببرد. و مردم در زمان انقلاب صنعتی نگران این موضوع بودند. مردم 20 سال پیش نگران این موضوع بودند، و غیره. بگذارید یک مثال بسیار ملموس برای شما بزنم.

به 2000 برگردید، 25 سال پیش و اگر در سال 2000 این گفتگو را داشتیم، و به شما می گفتم، می دانید، من تازه از آینده آمده ام. من در سال 2025 هستم و باید چهار دسته شغلی برتر سال 2000 را به شما گزارش دهم، در سال 2025 دیگر وجود ندارد. دیگر آژانس مسافرتی وجود ندارد، دیگر عابر بانکی وجود ندارد.

مانند یک تریلیون دلار از مشاغل خرده‌فروشی تبخیر شده است زیرا همه چیز آنلاین شده است و همه ماشین‌سازی با روبات‌ها جایگزین شده است. و اینها چهار دسته شغلی برتر هستند. لطفاً اکنون شرایط اقتصادی سال 2025 را شرح دهید. خدای من، همه ممکن است مانند افسردگی بزرگ، بیکاری گسترده، فاجعه باشند.

و با این حال، نسبت به 25 سال پیش، بیکاری کمتر، اشتغال بیشتر، و تولید ناخالص داخلی سرانه سرمایه و کیفیت زندگی بسیار بالاتری نسبت به الان داریم. تصور مشاغلی که قرار است نابود شوند، آسان است. تصور اینکه روبات‌های انسان‌نما به راحتی جابه‌جا می‌شوند، می‌دانید، افرادی که در انبارها جمع‌آوری و بسته‌بندی می‌شوند و ماشین‌های خودران ابتدا درایورهای کامیون‌ها و شاید Ubers و غیره را حذف می‌کنند.

تصور مشاغلی که در آینده ایجاد خواهیم کرد بسیار سخت تر است زیرا انسان ها چیزهای متفاوتی می خواهند. می دانید، مانند مدیر رسانه های اجتماعی، به طور کلی تأثیرگذار جادوگر است. و بنابراین من نگران نیستم که مشاغل از بین بروند، بلکه مشاغل جدیدی ایجاد شوند. تقاضا برای کار و تقاضا برای کار کشش دارد.

و من در واقع می توانم پیشنهادات یا فرضیاتی ارائه کنم که برخی از این مشاغل تغییر کنند. بنابراین اجازه دهید به عنوان مثال، نقش یک پزشک صحبت کنیم. امروزه پزشک شما در ایالات متحده یک دستگاه تشخیصی است. شما را می بیند، او علائم شما را می بیند. میگه باشه تو اینو داری او و شما یک چرخ دنده هستید. اتفاقاً سه دقیقه شما را می بینیم.

شما، شما باید باشید، او با علم خود به همان اندازه کارآمد است. او کنار تخت صفر دارد. اما در دراز مدت، آیا فکر می کنم هوش مصنوعی در تشخیص بهتر عمل می کند؟ آنها آخرین تحقیقات را خواهند دانست. آنها به هر میکرون در MRI شما نگاه می کنند و تشخیص بهتری خواهند داشت. کاملا. پس نقش دکتر چه خواهد بود؟

خوب، در واقع، شما ناپدید نخواهید شد. شما شخص راهنمای خوبی در کنار تخت خواهید بود که می‌گوید، ببینید، اجازه دهید داده‌های هوش مصنوعی را تفسیر کنم، و مطمئن خواهید بود و در واقع شما را پیگیری می‌کنید تا مطمئن شوید که همین الان داروی خود را مصرف می‌کنید، نسخه دریافت می‌کنید. هیچ کس بررسی نمی کند که آیا دارو مصرف می کنید و وضعیت شما چگونه است؟

هیچ یارگیری برای کل اطلاعات پزشکی شما وجود ندارد که تغییر کند. همین الان به نقش معلم فکر کنید. شما یک معلم با کیفیت متغیر در مقابل دانش آموزان دارید که حقایق را برای آموزش کیفیت متغیر به دانش آموزان پرتاب می کند. می توانم تصور کنم که هوش مصنوعی در آموزش یک برنامه درسی شخصی سازی شده در سطح شما کار بسیار بهتری انجام می دهد، اما در این نقش، معلم یک مشاور می شود.

چیه که نمیفهمی چگونه می توانم به شما کمک کنم؟ در واقع از همان ویژگی هایی استفاده می کند که ما انسان ها برای آن بهترین هستیم – همدلی و غیره. حالا خیلی ها اینطور بودند، بله، اما این بار فرق می کند. اتفاقاً تعداد دفعاتی که این بار شنیدم متفاوت است، خیلی زیاد است.

من آن را در اواخر دهه نود اینترانت شنیدم، این بار متفاوت است. و من اکنون آن را با هوش مصنوعی می شنوم و همه چیز را خیلی سریع به هم می زند. من در واقع مخالفم به این سرعت اتفاق نمی افتد. بله. ما، در جامعه استارت‌آپ‌ها و جامعه سرمایه‌گذاری، پیشرو هستیم که هوش مصنوعی را در زندگی خود به کار ببریم، درست است؟ به عنوان مثال، ما از هوش مصنوعی در استارتاپ های خود برای مراقبت از مشتری، برای بهبود جریان فروشنده، برای بهبود برنامه یا بهره وری استفاده می کنیم.

حکومت ما واقعاً هوش مصنوعی را برای بهبود کارآمدتر کردن خود تسهیل می کند؟ آیا DMV فرآیند دریافت گواهینامه رانندگی شما را از طریق هوش مصنوعی آسان تر می کند؟ آیا United Healthcare از هوش مصنوعی برای بهبود پردازش ادعاها استفاده می کند؟ و آیا تجزیه و تحلیل ادعاهای پزشکی، و در واقع همچنین برای داشتن مراقبت بهتر از مشتری؟ مطلقا نه.

بنابراین بزرگترین مولفه های تولید ناخالص داخلی، خدمات عمومی، مانند 30 تا 57 درصد تولید ناخالص داخلی در غرب و بنگاه های بزرگ، ساختمان، پتروشیمی، هر چه که هستند، عقب مانده اند. این چیزها قرار است 15-20 سال تمام شود. این یک انتقال آهسته خواهد بود. و به هر حال، من فکر می کنم این یک انتقال شگفت انگیز خواهد بود.

ما در آستانه یک انقلاب مبتنی بر بهره وری هستیم که در آن همه چیز کاهش یافته است، همه چیز ارزان تر، آسان تر و بهتر خواهد بود. مثل این است که ما اینترنت هستیم، انقلاب فناوری، در واقع همیشه ارزان‌تر، بهتر و سریع‌تر بوده است. و من شک دارم که این اتفاق بیفتد. اما 10، 15، 20 سال طول می کشد و ما سازگار خواهیم شد.

آره بسیاری از مشاغل از بین خواهند رفت، بسیاری از مشاغل دیگر ایجاد خواهند شد و زمانی که بهره وری افزایش یابد، دستمزدها افزایش می یابد و کیفیت زندگی ما افزایش می یابد. درسته؟ 200 سال پیش، همه ما کشاورز بودیم، می‌دانید، 70 ساعت در هفته کار می‌کنیم، چندین بار در سال گرسنه می‌مانیم تا کیفیت زندگی‌ای داشته باشیم که کمتر از یک دلار در روز زندگی می‌کنیم.

امروز ما به طور متوسط ​​39 ساعت، 38 ساعت در هفته در غرب کار می کنیم. و ما کیفیتی از زندگی داریم که مورد غبطه پادشاهان سال گذشته است. و این توسط فناوری و انقلاب فناوری که ادامه خواهد داشت به وجود آمده است. و بنابراین من عمیقاً نسبت به جهانی که با آن روبرو هستیم و چیزهایی که در حال وقوع هستند خوشبین هستم.

بنابراین نه، من فکر نمی‌کنم که به هیچ وجه، شکل یا شکلی، آن را متوقف کنیم. و من فکر می‌کنم اگر دولت بخواهد آن را در ایجاد محدودیت‌های اشتباه و نقش‌های نادرست تنظیم کند، و نتایج نادرست را هدایت کند، احتمالاً آن را خراب نمی‌کند. و به نوعی، من فکر می‌کنم جن به نوعی خارج از بطری است، زیرا نوآوری‌های زیادی در راست و چپ اتفاق می‌افتد که احتمالاً تنظیم کردن و توقف آن دشوار است.

و با توجه به اینکه بسیاری از کشورهای دیگر احتمالاً هیچ محدودیتی قائل نیستند، من گمان می‌کنم که در نهایت هیچ محدودیتی قائل نشویم، و با وجود آن، من فکر می‌کنم که نتایج خوب خواهد بود. اکثر مردم نیت خوبی دارند. مثلاً انسانها چه می خواهند؟ ما می خواهیم هدف داشته باشیم، می خواهیم سرگرم شویم، می خواهیم ارتباط برقرار کنیم.

بنابراین من عمیقاً خوش بین هستم و می بینم که چگونه از هوش مصنوعی به طور روزانه استفاده می کنم و چقدر کارآمدتر و خوشحالم می کند. و من گمان می کنم که نقشی در کمک به بسیاری دیگر از این دسته ها داشته باشد.

[01:46:46] نظر شما در مورد روند کدنویسی vibe یا تغییر واقعی چیست؟ من مطمئن نیستم که منظور شما از آن چیست، یا اینکه کدنویسی آسان تر از همیشه است؟ کاملا. اگر منظور شما همین است. و برنامه نویسان بسیار سازنده تر می شوند.

از اینکه وقت گذاشتید و افکار خود را به اشتراک گذاشتید متشکریم، بینش شما فوق العاده ارزشمند بود. و آژیر. خوب، ممنون الکس. حتی امروز عصر باید پسرم را به رختخواب بیاورم. دفعه بعد من آنجا خواهم بود.

خوب از همه شما متشکرم این مدت طولانی است، بیشتر از آنچه انتظار داشتم، اما فوق العاده سرگرم کننده است. تقریباً دو ساعت داریم و سؤالات جالب زیادی داریم، که فکر می‌کنم به موقع هستیم و مشتاقانه منتظر انجام سؤال بعدی هستم و هر چه باشد، شش ماه و شاید 12 ماه. من سعی می کنم دان، بنیانگذار کلاچ را بیاورم تا داستانی تعریف کند.

و منظورم این است که احتمالاً بازی بعدی با تک شاخ ها باشد. ما سعی می کنیم چند بنیانگذار جالب دیگر را بیاوریم و هر آنچه که به ذهنتان می رسد به اشتراک بگذاریم. ممکن است در مقطعی هم فقط روی Fabrice AI یکی را انجام دهم. بنابراین بله، اساساً همین است.

از شما برای تنظیم و پرسیدن همه آن سوالات فوق العاده سپاسگزارم، و من مشتاقانه منتظر دیدار بعدی شما هستم.