مصاحبه Spotlight اعضای 3i

من اخیراً در پادکست 3i Members Founder Spotlight معرفی شدم، جایی که با اریک روزن صحبت کردم و فلسفه خود را در مورد سرمایه گذاری فرشته به اشتراک گذاشتم، نکاتی را برای بنیانگذاران آینده ارائه دادم و در مورد بینش خود در مورد ارزهای دیجیتال، بازارها و موارد دیگر بحث کردم.

3i Members یک شبکه عضویت برای سرمایه‌گذاران خصوصی است که فرصت‌ها را به دست می‌آورند، تخصص را به اشتراک می‌گذارند و ارزشی برای یکدیگر ایجاد می‌کنند که بسیار فراتر از قرارداد است.

علاوه بر ویدیوی یوتیوب فوق، می‌توانید به پادکست در iTunes و Spotify نیز گوش دهید.

iTunes:

اسپاتیفای:

در اینجا متنی از گفتگو برای لذت خواندن شما آورده شده است.

موسس کانون توجه: درس هایی از فرشته شماره 1 سرمایه گذار فوربس، فابریس گریندا

اریک روزن: سلام. نام من اریک روزن است. به پادکست مشترک 3i و Rosen Report و Founder Series خوش آمدید. امروز مفتخرم که مهمانمان فابریس گریندا هستم. خوش اومدی فابریس امروز چطوری؟

فابریس گریندا: حالم خیلی خوب است. از اینکه من را دارید متشکرم

اریک روزن: عالیه ما بسیار هیجان زده ایم که شما اینجا هستید. بنابراین، شما حرفه ای شگفت انگیز داشته اید و فوربس در واقع شما را سرمایه گذار شماره یک فرشته در جهان نامیده است. چگونه به آنجا رسیدید؟

فابریس گریندا: می‌توانم بگویم این اتفاق افتاد زیرا هرگز قصد نداشتم یک سرمایه‌گذار فرشته باشم. من یک بنیانگذار فناوری بودم و به دلیل اینکه در بین مردم بسیار قابل مشاهده بودم، بنیانگذاران دیگری آمدند و از من خواستند که روی آنها سرمایه گذاری کنم و طولانی و سخت فکر کردم که آیا باید این کار را انجام دهم. و من شروع به انجام آن کردم و خود به خود زندگی را گرفت.

اریک روزن: خب، چه چیزی شما را به یک چهره عمومی تبدیل کرد؟ شرکتی که تأسیس کردید چه بود؟ و چگونه این اتفاق افتاد؟

فابریس گریندا: بنابراین در سال 1998، زمانی که 23 ساله بودم، یک eBay معادل اروپا ساختم و سعی می کردم اینترنت را به اروپا بیاورم. و من حدس می زنم داستان فوق العاده قانع کننده بود. می‌دانی، آن مرد فرانسوی در پرینستون، بالاتر از کلاس من به ایالات متحده رفته بود. اینترنت و طناب را یاد گرفت و آن را به اروپا آورد.

و بنابراین، می‌دانید، روی جلد مجله‌ای با جلدی معادل مانند هر چیزی، فوربس، فورچون، و غیره، و شاید بسیار عمومی بود. و بنابراین سایر بنیانگذاران شروع به پرسیدن کردند که آیا می توانم با آنها سرمایه گذاری کنم. و ببینید، من واقعاً برای مدت طولانی تردید داشتم، زیرا می‌دانم، آیا سرمایه‌گذاری روی افراد دیگر انحراف از وظیفه‌ام به‌عنوان یک مؤسس است؟

در نهایت، تصمیم گرفتم که اگر بتوانم درس های آموخته شده را برای دیگران بیان کنم، باعث می شود بنیانگذار بهتری باشم. و اگر می‌توانستم بنیان‌گذاران دیگر را ملاقات کنم و انگشتانم را روی نبض بازار نگه دارم، بنیان‌گذار بهتری خواهم بود، به‌ویژه راه‌اندازی یک سایت چند دسته‌ای، با درک آنچه در هر دسته اتفاق می‌افتد. و بنابراین من شروع به انجام آن کردم.

و می دانید، دلیل اینکه من اینقدر پرکار شدم این است که فکر می کنم مشکلات زیادی در دنیا برای حل کردن وجود دارد و می خواهم همه آنها را حل کنم. و بنابراین، می دانید، وقتی به چیزی مانند تغییر آب و هوا فکر می کنید، این یک مشکل نیست، هزاران مشکل فرعی کوچک است. و من می‌خواهم از همه افرادی حمایت کنم که سعی می‌کنند هر یک از آنها را جداگانه مورد خطاب قرار دهند.

اریک روزن: بنابراین، برای اینکه پرکارترین سرمایه گذار فرشته باشید، چند سرمایه گذاری فرشته انجام داده اید؟

فابریس گریندا: من تا به امروز 1100 سرمایه گذاری فرشته انجام داده ام و حدود 300 معامله در هفته می بینم.

اریک روزن: 300 معامله در هفته. وای!

فابریس گریندا: بله. و این روزها سالانه 200-300 سرمایه گذاری انجام می دهم.

اریک روزن: عزیزم، این فوق العاده است. و موفق ترین سرمایه گذاری فرشته ای که انجام داده اید چه بوده است؟

فابریس گریندا: خب، این یک سرمایه گذار اولیه در علی بابا بود. من در ابتدای بازی Delivery Hero بودم که مانند دریچه ای از اروپا و آسیای جنوب شرقی است. من در Uber، Airbnb، Flexport، Slice سرمایه گذاری کردم. منظورم اینه که اسمشو بزار تخصص من بازارها و مشاغل با اثر شبکه است. و این روزها کمتر شناخته شده اند زیرا بیشتر B2B هستند. اما در روزهای اول همه مصرف کنندگانی که به آنها اشاره کردم با آن روبرو بودند.

اریک روزن: و آیا همیشه دور فرشته است؟ آیا این همان دانه است؟ آیا A، B، C است؟ شما به طور کلی در مورد آنها به کجا می آیید؟

فابریس گریندا: من آگنوستیک صحنه هستم. اما بیشتر کارهایی که انجام می‌دهم، نان و کره‌ام، می‌توانم بگویم که یک دانه است و A. من به ندرت پیش‌دانه انجام می‌دهم زیرا روی رقبا سرمایه‌گذاری نمی‌کنم، و نمی‌خواهم من را از حضور در میدان خارج کنم. یک دسته قبل از اینکه من همه بازیکنان مختلف را دیده ام و ببینم برنده اضطراری چیست.

و من گاهی اوقات B را به بعد انجام می دهم زیرا گاهی اوقات طول می کشد تا بازیکن برنده ظاهر شود، اما دانه و A واقعاً با نان و کره است، اما حدود 70٪ دانه و A، 20٪ B به بعد، 10٪ پیش دانه است. و سپس ما همچنین 55٪ ایالات متحده و کانادا، 25٪ اروپای غربی، و 10٪ برزیل و هند، و 10٪ بقیه جهان، و واقعاً بقیه جهان هستیم، مانند هند، فیلیپین، شیلی، نیجریه، هر چه باشد.

اریک روزن: وای. بنابراین، برای بررسی 300 معامله در هفته، 11 یا 1200 سرمایه گذاری در یک سال انجام دهید. تیم شما در FJ Labs چقدر است؟

فابریس گریندا: یعنی 200 تا 300 سرمایه گذاری در سال. تیم سرمایه گذاری 11 نفر است. تیم کامل اکنون 33 نفر است، با توجه به بک آفیس عظیم. و بنابراین، به نوعی از رویکردی که واقعاً یک رویکرد زمانی دفتر خانواده سرمایه‌گذاری فرشته بود، به یک شرکت سرمایه‌گذاری مخاطره‌آمیز تبدیل شده است، با این تفاوت که ما مانند سرمایه‌گذاران فرشته رفتار می‌کنیم.

من گفتم، کاری که ما انجام می‌دهیم، سرمایه‌گذاری فرشته در مقیاس خطرپذیر است، زیرا در طول یک هفته دو جلسه یک ساعته برگزار می‌کنیم و تصمیم می‌گیریم که سرمایه‌گذاری کنیم یا نه. بنابراین، ما صندلی های هیئت مدیره را نمی گیریم. ما رهبری نمی کنیم، قیمت گذاری نمی کنیم. ما واقعاً بنیانگذار هستیم، بنیانگذاران سابق یا بنیانگذار دوست، سریعاً با شفافیت کامل تصمیم بگیرید و ما آماده کمک به شما هستیم.

اریک روزن: وای! این یک چرخش بسیار سریع است. بنابراین، اگر به این سرعت می‌چرخید، باید فرمولی با چیزهایی داشته باشید که باید داشته باشید یا نمی‌توانید داشته باشید. بنابراین، سه یا چهار ویژگی اصلی که برای سرمایه گذاری نیاز دارید چیست؟ و چه چیزهایی غیر شروع کننده هستند، اگر این کار را انجام دهند یا این کار را نکنند، که بیرون هستند؟

فابریس گریندا: بنابراین، من چهار چیز می خواهم و همه آنها لازم است. بنابراین، یکی، من باید بنیانگذاران را دوست داشته باشم. دو، من باید از تجارت خوشم بیاید. سه، من نیاز دارم مانند شرایط معامله و چهار، باید پایان نامه و مشکلی را که آنها حل می کنند دوست داشته باشم. و آنچه که ما برای هر یک از آنها به دنبال آن هستیم، به شرح زیر است. بنابراین، من بنیان‌گذارانی را می‌خواهم که هم سخنورانی بینا، خارق‌العاده و شیوا باشند، اما بتوانند اجرا کنند.

بنابراین، تلاقی نمودار رویداد افرادی که بسیار شیوا و رویایی هستند، اما می توانند اجرا کنند، در واقع بسیار کوچک است. اما شما به هر دو نیاز دارید زیرا کسی که می تواند. این بسیار شیوا است، می‌تواند با ارزش‌گذاری بالاتر پول جمع کند، افراد بهتری را جذب کند، روابط عمومی بیشتری داشته باشد، معاملات BD بهتری دریافت کند.

اما اگر مهارت های اجرایی را ندارید، ممکن است در نهایت به ترانوس برسید. و اگر کسی را دارید که می داند چگونه اجرا کند، اما نمی تواند صحبت کند، نمی تواند رشد کند و ممکن است یک تجارت کوچک و سودآور ایجاد کند. شماره دو. و من به هر چهارتا اهمیت میدم. من به زمان و اقتصاد واحد و حتی قبل از راه‌اندازی اهمیت می‌دهم، حتی فردی که از قبل شروع به کار می‌کند باید بتواند بیان کند که اقتصاد واحد برآورد شده بر اساس انجام تجزیه و تحلیل صفحه فرود، برآورد هزینه‌های جذب مشتری بر اساس CPC و نرخ تبدیل به خرید

آنها باید میانگین ارزش سفارش صنعت را بدانند. و حاشیه سهم و آنها بهتر است انتظار داشته باشند که با میانگین‌های صنعت مطابقت داشته باشند و مردم نمی‌دانند که، می‌دانید، برای من نشان دهنده این واقعیت است که آنها احتمالاً نمی‌توانند آن را اجرا کنند. شماره سه، شرایط معامله باید منصفانه باشد، نه اینکه هیچ چیز در فناوری ارزان نباشد. اما آیا این عادلانه است، با توجه به دور، تیم کشش و گزینه ای که آنها انجام می دهند، و ما معاملات زیادی را می بینیم، ما واقعاً می دانیم که میانگین دور C، دور A، دور B چیست، و غیره، این است. و شماره چهار، می دانید، ما هدفمند بودیم. اول از همه، ما می خواهیم نابرابری فرصت ها، تغییرات آب و هوایی و بحران رفاه روحی و جسمی را حل کنیم.

و در هر یک از اینها، ما تزهای روشنی در مورد آینده کار، آینده غذا، آینده املاک و مستغلات داریم. آیا شما در راستای این پایان نامه هستید؟ و آیا مشکلی را حل می کنید که ما به آن اهمیت می دهیم؟ و ما می خواهیم که هر چهار مورد صادق باشند. و سپس بر اساس تشخیص الگو، زیرا البته، در این مرحله، ما در 1100 شرکت سرمایه گذاری کرده ایم. ما شرکت‌های زیادی را دیده‌ایم، و حدود 1 درصد از شرکت‌هایی که می‌بینیم قادر به تصمیم‌گیری سریع بودند، سرمایه‌گذاری کردیم.

اریک روزن: وای. و بنابراین، شما چهار ویژگی را به ما گفتید که به نوعی باید داشته باشند. اگر یکی دو مورد را که اگر دیدید شبیه آن هستید، من بلافاصله بیرون می روم، بدیهی است که اگر از مؤسس آن خوشتان نمی آید، اما جدا از آن می گویم، آیا شرایط یا چیزهایی وجود دارد که فقط بدون شروع برای شما؟

فابریس گریندا: همه آنها به نوعی به این موضوع مرتبط هستند، درست است؟ مانند، بنابراین اگر شما مدل کسب و کار خود را نمی دانید، شاید برخی از این شرکت ها. بنابراین، نگاه کنید، نرخ بقای پنج ساله یک استارتاپ حدود 5٪ است. اما اگر در زمان راه اندازی مدل کسب و کار خود را نمی شناسید، احتمالاً 0.1٪ است. و بنابراین، ما در حال حاضر مانند یک 500 S صحبت می کنیم.

آره و کسب و کارهای بزرگی وجود دارند که بدون مدل کسب و کار شروع شده اند. گوگل و فیس‌بوک نمونه‌هایی از آن هستند، اما این نوع کارهایی نیست که من انجام می‌دهم، زیرا من، بدون اینکه سعی کنم مانی بال بازی کنم، دارم پاوربال بازی می‌کنم. من اکثر شرکت هایم را برای کسب درآمد بردم. و اتفاقاً، بزرگترین کارآمدترین سرمایه‌گذار فرشته جهان بودن بسیار آسان است، موفق‌ترین فرشته جهان بودن، یعنی شما در واقع خروج دارید و ما 300 خروج داشته‌ایم. ما به مدت 24 تا 25 سال در 39٪ IR ترکیب شده ایم. این خیلی سخت تر است که بهترین باشید تا راه های خروجی داشته باشید. و در نیمی از سرمایه گذاری هایی که انجام داده ایم، پول به دست آورده ایم.

اریک روزن: وای.

فابریس گریندا: صادقانه بگویم، به دلیل این چهار اکتشافی. بنابراین، ما واقعاً می خواهیم که شما یک مدل کسب و کار داشته باشید.

ما واقعاً از شما می‌خواهیم که روی سوخت و اقتصاد واحد خود تمرکز کنید، چیزی که هیچ‌کس در سال 2021 به آن اهمیتی نداد. اما در نهایت، در سال 2023، به عنوان عادی شد. و ما به ارزش گذاری اهمیت می دهیم. برخی از VC ها هستند که مانند، خوب، این شرکت برنده این رده است. مهم نیست با چه قیمتی آن را دریافت می کنید. مهم است که آن را دریافت کنید

و ما احساس نمی کنیم که این درست است. اگر ساعت پنج وارد شوید و 50 بفروشید، خوب خواهید بود. اما اگر با 50 وارد شوید و 50 بفروشید، پول خود را پس خواهید گرفت. و اگر آنها کمتر از آن بفروشند، شما این کار را نمی کنید. و دلیل اینکه ما در بیش از نیمی از سرمایه‌گذاری‌هایمان پول به دست آورده‌ایم، زیرا در قیمت نظم و انضباط داشته‌ایم.

اریک روزن: خب، می‌توانم این را به شما بگویم، من قطعاً با پرکارترین سرمایه‌گذار فرشته در تمام دوران اشتباه نمی‌شوم. من از PA خود حدود 30 درآمد کسب کرده ام و می توانم به شما بگویم که در بیش از نیمی از سرمایه گذاری هایم ضرر کرده ام. بنابراین، به نظر می رسد که من باید پولم را به شما بدهم. بنابراین، من می خواهم این سوال را به دو صورت مطرح کنم. اول، بزرگترین اشتباهات سرمایه گذاری که دیگران مرتکب می شوند چیست؟ و دو، بزرگترین اشتباهاتی که استارت آپ ها مرتکب می شوند، می دانید، چیست؟

فابریس گریندا: خب، انواع مختلف اشتباهات. من فکر می کنم آنچه که من به عنوان یک بنیانگذار دوست نداشتم، وقتی با سرمایه گذاران صحبت می کردم، رک و پوست کنده می خواندم، فقط عدم شفافیت است، مردم به من پاسخ نمی دهند.

مردم به وقت من احترام نمی گذارند، در تماس ها دیر حاضر می شوند. و صادقانه بگویم که من با یک VC یا یک فرشته تماس برقرار می کنم. فکر کنم خیلی خوب پیش بره و سپس آنها به جای اینکه مرا شبح کنند مستقیماً می روند، فقط به من بدهند، اگر نمی خواهید سرمایه گذاری کنید، خوب است. فقط به من بگویید چرا نه، اگر لازم باشد آن را تغییر دهم و آن را انجام دهم، چه چیزی را باید تغییر دهم.

اکنون این بیشتر رفتاری است با فرشتگان از این نظر که اعتبار شما را نسبت به بنیانگذاران ایجاد کنید و فقط خلاقیت خود را ایجاد کنید. آنها هر دو اشتباه حذف و اشتباه هستند، درست است؟ مثلاً، شرکت‌هایی هستند که احتمالاً باید در آنها سرمایه‌گذاری کنید، اما سرمایه‌گذاری نمی‌کنید. و همه ما آنها را به دلایل مختلف ساخته ایم.

و سپس شرکت هایی هستند که احتمالاً نباید در آنها سرمایه گذاری کنید و در آنها سرمایه گذاری می کنید و چه چیزی شما را به بیراهه می کشاند. نگاه کنید، ما به یک بافتنی تمیز می چسبیم، درست است؟ وقتی فردی بسیار باهوش و موفق هستید، تمایل دارید باور کنید، همه چیز را می دانید و می توانید هر کاری را انجام دهید. و واقعیت این است که اینطور نیست.

و به نظر می رسد که ما بسیار پربار هستیم، اما واقعیت این است که ما یک تخصص داریم. من، طراحی بازار را در کالج خوانده ام. من در حال ساختن بازار بوده ام. بزرگترین بازاری که من ساختم شرکتی به نام OLX است. 11000 کارمند در 30 کشور دارد. این سایت موفق ترین سایت طبقه بندی شده در جهان است.

این همان چیزی است که Craigslist باید با استفاده از تلفن همراه اول، پرداخت‌ها و ارسال یکپارچه، محتوای پیش تعدیل‌شده، مناسب زنان، بدون کلاهبرداری، بدون هرزنامه و بازار پیشرو در تمام بازارهای نوظهور مانند برزیل، لاتین، اوکراین باشد، باید باشد. روسیه، اروپای شرقی و غیره. و در نتیجه، از آنجایی که من بازارها را راه اندازی کرده ام، بر ساخت و سرمایه گذاری در بازارها و کسب و کارهای اثر شبکه تمرکز می کنم.

من نمی روم و بیوتکنولوژی و فناوری سبز و سخت افزار و غیره انجام نمی دهم. بنابراین، من فکر می کنم بسیاری از افراد با موفقیت خودشان به بیراهه کشیده می شوند و کارهایی را انجام می دهند که تخصص ندارند.

اریک روزن: بله، دوست دارم این را بگویم، می‌دانید، من یک صندوق سرمایه‌گذاری میلیارد دلاری را راه‌اندازی کردم و با دانستن اینکه شما در چه کاری مهارت دارید، دستور خزش را دادم.

و من فکر می‌کنم اتفاقی که در دوره‌های زمانی رخ می‌دهد که سرخوشانه است و یافتن چیزها دشوار است، شما شروع به بیراهه رفتن و تلاش برای انجام کاری می‌کنید که یک شایستگی اصلی نیست. و من می گویم 99 از صد بار به گریه ختم می شود. و بنابراین، می دانید، زمانی که من در صندوق خود بودم، آنچه را انجام دادیم و نکردیم.

میدونی ببین کجاها ما متخصص نبودیم بنابراین، من فکر می کنم که این یک نکته واقعاً بسیار خوب است.

فابریس گریندا: بله. یعنی شما در زندگی به آن نگاه می کنید، درست است؟ مانند جراحان مغز و اعصاب بسیار موفق یا هر جراح قلب دیگری. و از آنجایی که آنها در کاری که انجام می‌دهند بسیار خوب هستند، می‌گویند، اوه، من سرمایه‌گذاری فوق‌العاده‌ای خواهم داشت و سپس تمام پس‌انداز خود را از دست می‌دهند.

و بنابراین، بدانید که در چه چیزی مهارت دارید. و این شما را در همه چیز خوب نمی کند. تسلط وجود دارد حال برای پاسخ به سوال دوم این است که بزرگترین اشتباهات بنیانگذاران چیست؟ بنابراین، چیزی که بیش از همه شرکت‌ها را در بین سه چهار شرکت برتر می‌کشد، پیدا نکردن مناسب بازار محصول است، اما این یک اشتباه نیست.

شماره دو، یک اشتباه بسیار بزرگتر این است که با هم بنیانگذاران خود مبارزه کنید. اگر این کار را انجام دهید، اگر نتوانید موافقت کنید، شرکت را از بین می برد. حال، جالب اینجاست که شرکت‌هایی که به طور متوسط ​​هم بنیان‌گذار هستند، بهتر از شرکت‌هایی که هم بنیان‌گذار نیستند، کار می‌کنند، اما وقتی هم‌بنیان‌گذاران دعوا می‌کنند، شرکت‌ها را می‌کشد. دو یا سه عدد درستی است، نه بیشتر، نه کمتر.

و شماره سه، در واقع جمع آوری پول بیش از حد با قیمت بسیار بالا. ارزش گذاری منصفانه ای برای شرکت شما وجود دارد، اما لحظاتی وجود دارد که یک شرکت داغ و کف می کند. و البته، اگر شما یک بنیانگذار هستید و کسی به شما می گوید، هی، من 50 در 150 پیش، 200 پست، 25% رقیق سازی سرمایه گذاری می کنم. قانع‌کننده‌تر به نظر می‌رسد که من هر 10 را در پیش سرمایه‌گذاری می‌کنم، اما اگر شرکت شما واقعاً ارزش 10-30 پیش، 40 پست، رقیق شدن یکسان را در یک مورد داشته باشد، شما 50 را افزایش می‌دهید، در مورد دیگر 40 را افزایش می‌دهید.

و شما مانند یک دقیقه صبر کنید. چرا من 50 را نمی گیرم؟ مسئله این است که اگر در ارزیابی خود رشد نکنید، شرکت شما را می کشد. زیرا اگر باید یک دور پایین انجام دهید، مقررات ضد رقیق سازی وجود دارد که دور قبلی را مجدداً قیمت گذاری می کند. و اغلب شرکت را می کشد. بنابراین، این اشتباه بزرگی است که بسیاری از مردم در سال 2021 مرتکب شدند، جایی که اکنون باید یا دورهای پایین یا ساختار یافته را انجام دهند. و شاید مثالی که از منظر ارزش گذاری زدم شدید باشد. اما اگر ارزش گذاری را افزایش ندهید، یک معامله بزرگ و بزرگ است. بنابراین، شما واقعاً باید به میزان صحیح سرمایه مورد نیاز خود فکر کنید، زیرا در پایان روز، به هر حال، ارزش گذاری که در آن افزایش می دهید یک معیار بیهوده است.

ارزش گذاری که اهمیت دارد، ارزش گذاری است که در نهایت از آن خارج می شوید. و باید خود را برای موفقیت آماده کنید.

اریک روزن: شما متخصص هستید و من قطعاً، به وضوح، سابقه سرمایه گذاری من به نظر نمی رسد که 39 درصد ترکیبی برای 30 سال باشد. بنابراین، اما تنها چیزی که من در هیئت مدیره استارت‌آپ‌ها می‌گویم، موضوع ثابتی که به‌عنوان یکی از اشتباهات بزرگ می‌بینم این است که پول کافی جمع‌آوری نمی‌کنند، زیرا فکر نمی‌کنند، من روی هیئت مدیره شرکتی مانند، اوه، ما فقط به X نیاز داریم.

من می روم، این برای شما شش ماه طول می کشد. شما نمی توانید این کار را انجام دهید. شما به 10 X نیاز دارید. لایک کنید، بنابراین فکر می‌کنم که بسیاری از بنیان‌گذاران فکر می‌کنند که این کار را به سرعت و با پول کم انجام می‌دهند و در نهایت هزینه بیشتری می‌گیرد. بنابراین، فکر کردم جالب بود. میفهمم چرا حرفاتو گفتی، بالا بردن بیش از حد و ضد رقیق کردن برای دورهای پایین و همه چیز.

فابریس گریندا: افزایش زیادی ندارد، واقعاً قیمت آن را خیلی بالا می برد.

تا زمانی که آن را خرج نکنید، می توانید مقدار زیادی را افزایش دهید. مشکل این است که وقتی مردم زیاد جمع می کنند، آن را خرج می کنند. همانطور که ما به همه بنیانگذاران خود فشار می آوریم که حداقل 18 ماه تا دو سال پول نقد جمع آوری کنند و برای آنها در بیشتر موارد، من نمی بینم که آنها از آن انحراف داشته باشند، به خصوص امروز. منظورم این است که، اما صادقانه بگویم، حتی در سال 2021 همه دو سال پول نقد جمع کردند. بنابراین، من آن را به عنوان یک مشکل خیلی بزرگ نمی بینم. من فکر می‌کنم افرادی که تلاش می‌کنند مقدار زیادی را با قیمت بسیار بالا افزایش دهند و بعد از اینکه بازار نه می‌گوید، به دندان‌هایشان لگد نزند، به خصوص امروز مشکل بسیار بزرگ‌تری است.

اریک روزن: باشه. بنابراین، می‌خواهم این بخش را به پایان برسانم، اما در مورد آخرین سؤال، و آن این است که وقتی سرمایه‌گذاری می‌کنید، چهار مورد ضروری خود را به ما دادید، آیا به ساختار مالکیت بنیانگذاران نگاه می‌کنید، چقدر آنها خود دارد و آیا درصدی از دو یا سه بنیانگذار آن وجود دارد و اکنون مرحله اولیه است، آیا می دانید به عنوان یک سرمایه گذار نمی خواهم آنها خیلی کم داشته باشند زیرا نمی خواهم آنها رقیق شوند، می دانید ، به هیچ. و سپس آنها مشوق نمی شوند.

بنابراین، آیا شماره ای وجود دارد که به دنبال آنها باشید؟

فابریس گریندا: بله. منظورم این است که ساخت میز کلاهک اهمیت زیادی دارد. بنیانگذاران، به خصوص در بذر، باید به طور جمعی، هر چه باشد، 70 تا 80 درصد از شرکت را در اختیار داشته باشند. می‌دانید، احتمالاً پیش‌دانه‌ها را یکی در چهار یا پنج قبل پرورش داده‌اند. بنابراین، این سرمایه گذاران فرشته حدود 20٪ دارند، شاید تا پایان کار چند مشاور به اضافه کارمندان داشته باشند. بله، آنها باید 60 تا 70 درصد شرکت را در آن مرحله داشته باشند. و اگر به هر دلیلی به نظر نمی رسد. و شخص دیگری 50 درصد از شرکت که، می دانید، پس از آن ما به دلیل ساخت و ساز میز درپوش سرمایه گذاری نمی کنیم. ما بنیانگذار نبودیم به درستی مشوق می شدیم.

اکنون شکاف بین بنیانگذاران تا حدودی کمتر مطرح است. فرض کنید شما سه ساله در استخر 100 درصدی خود هستید، اگر مدیر عامل 50 درصد، مدیر ارشد اجرایی 30 درصد و مدیر ارشد فناوری 20 درصد باشد، شوکه کننده نخواهد بود. و سپس بستگی دارد، درست است؟ اگر در حال ساخت یک شرکت هوش مصنوعی هستید، CTO بسیار بیشتر است. اگر در حال ساختن یک بازار چند وجهی هستید، شاید CTO 10 یا 15 باشد، اما گاهی اوقات آنها به طور مساوی تقسیم می شوند. این موضوع در واقع تا حدودی گم شده است.

اریک روزن: باشه. بابت توضیح دادن آن ممنونم. بنابراین، دردسرهای زیادی در بازارهای کریپتو متحمل شده است و من و شما قبلاً بحث‌های کریپتو داشته‌ایم. امروز در مورد آنها چه فکر می کنید؟ برندگان نهایی چه کسانی هستند؟ و آیا به نظر می‌رسد که اگر روی بیت‌کوین سرمایه‌گذاری کنید، با توجه به پول دیوانه‌کننده و تورم و نگرانی‌ها، در پنج سال آینده پیروز خواهید شد.

فابریس گریندا: من به بیت کوین علاقه خاصی ندارم فقط به این دلیل که شبیه طلای دیجیتال است. واقعا مورد استفاده نداره من دارایی هایی را دوست دارم که جریان های نقدی ایجاد می کنند، درست است؟ مانند من، دارایی هایی که ارزش فعلی جریان های نقدی آتی را تنزیل می کند. این چیزی است که می توانم سرم را دور آن بپیچم. بنابراین، من خیلی بیشتر به برنامه های کاربردی در بلاک چین اتریوم علاقه مند هستم، زیرا اگر می خواهید اتریوم هر AWS باشد، اما غیرمتمرکز است که مردم برنامه ها را بر اساس آن می سازند. و یک دسته کامل از محصولات واقعاً جالب از دنیای DeFi وجود دارد، مانند Uniswap of the world یا AAVE و Maker DAO برای همه انواع مختلف برنامه‌ها یا Render.

Render یک محصول واقعاً جالب است که در آن پردازنده‌های گرافیکی غیرمتمرکز است و به افراد اجازه می‌دهد به جای خرید مزارع سرورهای عظیم مانند کارت‌های گرافیک NVIDIA، هوش مصنوعی یا برنامه‌های گرافیکی فشرده را اجرا کنند. و بنابراین، چیزهایی مانند آن واقعا جالب هستند. برای من احساس می‌کنم که داریم به گوشه‌ای برمی‌گردیم، یعنی اکنون که ETF‌های بیت‌کوین در حال تایید یا تایید شدن هستند و به بازار می‌آیند، شرایط نقدینگی بهبود یافته است و برخی از مازادها، مانند مردم نگران تامین مالی هستند. ممکن است منفجر شود، آن اتصال ممکن است کلاهبرداری باشد یا به ظاهر از بین برود. من شک دارم که اوضاع بهتر به نظر برسد. قطعا در 25. من هنوز در مورد 24 مطمئن نیستم زیرا در مورد ماکرو بسیار نگران هستم. اما موارد استفاده واضح وجود دارد. در واقع، من در حال ساخت یک سکه پایدار با بازده در کریپتو هستم تا سعی کنم جایگزین USDC و USDT کنم. بنابراین، من همچنان نسبت به این دسته خوش بین هستم.

و به هر حال، درست است، هم در حوزه کریپتو و هم در وب، همه نزولی بوده اند، زیرا مردم تمایل به چرخه ای بودن دارند. این بهترین لحظات برای سرمایه گذاری است. اکنون. همه پوزرها از بین رفته اند. افرادی که برای پول سریع در آن بودند. اگر افرادی که معتقد واقعی هستند و اکنون تمرکز اقتصادی اتحادیه دارند. آنها مطمئن می شوند که سرمایه زیادی نمی سوزانند.

آنها با سرمایه ای که جمع می کنند معقول هستند. آنها سرمایه را برای دو، سه سال و و، و به روشی معقول حفظ می کنند. رقابت کمتری وجود دارد و بله، مضرب های ورودی کمتر هستند و مضرب های خروجی احتمالا کمتر خواهند بود. اما اگر در این دسته برنده شوید، بهترین سرمایه گذاری ها را برنده خواهید شد.

اما دهه 2010 در سال های 2008، 2009، 2010، 2011 ساخته شد. منظورم این است که Uber، Airbnb، Instagram، WhatsApp، همه در آن دوره‌های زمانی ساخته و سرمایه‌گذاری شده‌اند. برای من جالب ترین سرمایه گذاری های دهه 2020 در 22، 23، 24 انجام شده است. و این هم در کریپتو و هم در نوشته های بزرگ وب صادق است.

اریک روزن: این شگفت انگیز است. من، یادم می آید داستانی را خواندم که می خواهم بگویم سال 2009 یا 10 بود.

بنیانگذار Airbnb تلاش کرد برای 10 درصد از شرکت 150000 دلار جمع آوری کند. و او همه این یادداشت ها را داشت، مثل اینکه این یک ایده وحشتناک است. او تمام این ایمیل‌ها را از VCهای اصلی داشت که اساساً به آنها می‌گفتند شن و ماسه بکوبند. بنابراین، می‌دانید، من فکر می‌کنم با خرید 150,000 دلاری، خیلی خوب عمل می‌کردید. این به وضوح یکی بود که من ندیدم.

بنابراین، در مورد همان موضوع، قراردادهای هوشمند، چه زمانی شاهد شیوع بیشتر آنها خواهیم بود؟ و وقتی خانه ای می خرید، می دانید، تمام این داستان های کابوس وار در مورد افرادی وجود دارد که عنوان خانه شما را می دزدند یا زمانی که شما در حال خرید هر چیزی با ارزش، ماشین، هنر، خانه، قایق هستید. چه زمانی شاهد گسترش قراردادهای هوشمند به بازار خواهیم بود؟

فابریس گریندا: بله. بنابراین، شما در مورد قراردادهای هوشمند در زمینه دارایی های دنیای واقعی صحبت می کنید، که من فکر می کنم در واقع یک روند بزرگ است و در حال آمدن است، اما من فکر نمی کنم این اتفاق بیفتد، به خصوص برای این نوع دارایی ها که صادقانه بگویم، عنوان برای یک خانه در ایالات متحده بسیار خوب است.

و روندی وجود دارد که به خوبی کار می کند. من گمان می کنم که این بیشتر برای امور مالی سنتی است. و بنابراین، مورد استفاده ای که ما در حال حاضر در حال ساخت آن هستیم، برای مثال، ایجاد یک سکه پایدار است که توسط اسناد خزانه داری ایالات متحده پشتیبانی می شود. و بنابراین، وقتی دلار آمریکا، USDC را برای من ارسال کردید، من در واقع می‌روم و اسکناس‌های T را می‌خرم و سپس STUSE را به شما می‌دهم، که نمایانگر آن اسکناس‌های T است، که سپس می‌توانید در DeFi با آن تعامل کنید.

و بنابراین، من فکر می کنم این چیزها قانع کننده تر خواهند بود زیرا تسویه حساب سریع تر است. هزینه ها ارزان تر است. منظورم این است که به دنیای مالی سنتی فکر کنید که در آن اگر می خواهید سهام را بفروشید، از طریق یک متولی به یک کارگزار در یک بانک می رود. دو روز یا سه روز طول می کشد تا تسویه شود. اصلا منطقی نیست که نتوانید آن را مستقیماً برای من ارسال کنید.

و بنابراین، من گمان می‌کنم که دارایی در دنیای واقعی، می‌دانید، پذیرش قرارداد هوشمند از طریق دارایی‌های سنتی ابتدا با اسکناس‌های T، سپس با اوراق قرضه و در نهایت احتمالاً با سهام و دیگران انجام می‌شود. و من فکر می کنم همه چیز بعداً پیش خواهد آمد. و سالی که این شروع به رایج شدن خواهد کرد، در 24 شروع خواهد شد. در 25 سال به بعد رایج‌تر خواهد بود، اما شروع صورت‌حساب‌های T، که صادقانه بگویم، مورد استفاده اصلی هستند.

اریک روزن: شگفت انگیز. نظر شما از شوق هوش مصنوعی چیست، بنیانگذار OpenAI که هیچ سهمی را تقویت نمی کند.

فابریس گریندا: دیوانگی های زیادی وجود داشته است، درست است؟ شوق گوشی های هوشمند، برای مدتی سه شوق وجود داشت.

آنها آنجا بودند. شوق اعداد اجتماعی، شوق موتورهای جستجو. مثل همیشه، من گمان می‌کنم که چرخه‌های تبلیغاتی وجود دارد که در کوتاه‌مدت تأثیرگذاری آن‌ها را بیش از حد برآورد می‌کنیم. و با این حال، در دراز مدت، ما تأثیر آنها در سطح اجتماعی را دست کم می گیریم. و در حال حاضر، ما احتمالاً از اوج چرخه تبلیغات که در آن همه سرمایه گذاری می کردند، گذشته ایم.

منظورم این است که، حتی با وجود اینکه نوشتارهای بزرگ فناوری در رکود بود، هوش مصنوعی مانند جایی بود که سرمایه در حال سرازیر شدن بود. اگر کلمه هوش مصنوعی را در استارتاپ خود داشتید، می توانستید تاییدیه های دیوانه کننده ای دریافت کنید. من فکر می‌کنم بسیاری از این‌ها با اشک تمام می‌شوند، زیرا مردم در شرکت‌های هوش مصنوعی غیرمتمایز بدون خندق، بدون مدل تجاری سرمایه‌گذاری کردند، من قیمت‌هایی را نگفتم که برای جامعه‌ای که در آن می‌سازند فوق‌العاده خواهد بود. با ارزش

آنچه من از آن می‌دانم، بیشتر این شرکت‌ها هستند که از منظر تجاری ساخته شده‌اند یا احتمالاً هنوز فوق‌العاده قانع‌کننده نیستند. و من می گویم که آنها به سرمایه گذاری های بزرگ منتهی خواهند شد، اما کم کم بهره وری را در اقتصاد بهبود خواهند بخشید. ما شاهد انقلاب بهره وری خواهیم بود.

منظورم این است که ما آن را در استارت‌آپ‌های خود می‌بینیم، که البته، اولین پذیرندگان هوش مصنوعی هستند، جایی که از آن برای کمک به برنامه‌ریزی، مراقبت از مشتری و غیره استفاده می‌کنند. و در نهایت، به شرکت های بزرگتر نفوذ خواهد کرد. اما تا چه زمانی یک شرکت بیمه بزرگ از آن برای رسیدگی به برخی از دعاوی پزشکی استفاده خواهد کرد؟ می دانید، یک دهه دیگر است، درست است؟

ما باید با آن توهم و غیره مقابله کنیم. وقتی این اتفاق بیفتد، منجر به یک انقلاب بهره‌وری واقعی می‌شود، اما زمان زیادی طول می‌کشد. بنابراین، این واقعی است، در حال وقوع است، بیش از حد تبلیغات شده است. احتمالاً دره ناامیدی و غیره وجود خواهد داشت. و در نهایت، این امر تحول آفرین خواهد بود، اما هر چه باشد، 5 تا 10 سال طول می کشد تا به آنجا برسیم.

و من فقط در صورتی روی آن سرمایه گذاری خواهم کرد که در یک برنامه کاربردی عمودی که داده های متمایز دارد و کاری انجام می دهد، با ارزیابی های معقول وارد شوید، می دانید، اگر از OpenAI به عنوان پشتیبان خود استفاده می کنید، و به شما یک منبع باز می دهید. ، تمام داده های شما، هیچ خندقی ندارید. یک نفر می رود و شما را می کشد، احتمالا OpenAI.

بنابراین، من اصلاً این کار را انجام نمی دهم. از نظر مالکیت، چه سهام، و غیره، به نظر می رسد راه های مختلف برای تامین مالی این چیزها و ساختارهای سقفی که شما می توانید از آنها استفاده کنید، می توانید منبع باز کنید. شما نیازی به منبع باز ندارید. منظورم این است که مدل های کسب و کار متفاوتی وجود دارد، درست است؟ مثلاً به این فکر کنید که با لینوکس چه اتفاقی افتاد و سپس شرکت ها بر روی لینوکس ساخته شدند. بنابراین، این یک انتخاب از نظر نحوه ایجاد جامعه و جذب توسعه دهندگان است. اما شما می توانید مدل کسب و کار را در بالا بسازید.

همچنین، اگر به اندازه کافی ثروتمند هستید و لزوماً برایتان مهم نیست، مثل این هستید که من این کار را برای پول انجام نمی دهم. من این کار را برای بهتر کردن دنیا انجام می دهم. و من فکر می کنم که سیستم سیاسی از نظر ساختاری قادر به پرداختن به چالش های زمان ما نیست که معمولاً فراتر از مرزها هستند، تغییرات آب و هوایی، برابری فرصت ها، و غیره. به همین دلیل است که من از قدرت کاهش تورم فناوری و توانایی آن برای بهبود تجربیات کاربر برای رفع این مشکلات استفاده می کنم.

دلیل اینکه من آن را به صورت سودآور انجام می دهم این است که مقیاس پذیر و پایدار است و شما در واقع یک معیار دارید و مطمئن می شوید که کار درست را انجام می دهید. اما می دانید، من نیازی به کار ندارم. من می توانستم 20 سال پیش بازنشسته شوم.

اریک روزن: خوب، این یک پاسخ عالی است. شما در مورد کیفیت جریان معامله صحبت کردید. امروز خیلی بهتر است، و شما گفتید که معاملات خوب در سال 2008، 9، 10 انجام شده است، و این موارد در این بخش 22، 23، 24 خواهد بود. آیا می‌توانید چند مورد از معاملاتی را که در یکی دو سال گذشته انجام داده‌اید و بیشترین هیجان را در مورد آنها انجام داده‌اید و فکر می‌کنید بیشترین مسیر صعودی را داشته‌اند، به من بگویید؟

فابریس گریندا: بله. من با پایان نامه شروع می کنم.

بنابراین، اگر اینطور نیستیم، اگر مانند بقیه در چند سال گذشته روی هوش مصنوعی سرمایه گذاری نکرده ایم، زمان سرمایه گذاری روی هوش مصنوعی پنج سال پیش بوده است. کاری که ما در عوض انجام می‌دهیم، فکر کردن، دیجیتالی کردن دنیای تجارت است. بنابراین، اگر به این تجربه‌های کاربری دیوانه‌کننده، شگفت‌انگیز و زیبا که در دنیای مصرف‌کننده، آمازون، DoorDash، Uber، Airbnb و دنیای تجارت دارید فکر می‌کنید، هیچ‌کدام از آن‌ها را ندارید، درست است؟

اگر می خواهید پتروشیمی بخرید، هیچ سایتی وجود ندارد که بتوانید ببینید چه چیزهایی موجود است، ظرفیت تولید چقدر است، قیمت آن چقدر است و سپس پرداخت را پیگیری کنید، هزینه آن را پرداخت کنید، بیمه بگیرید، تحویل را پیگیری کنید و غیره. و بنابراین، ما بوده ایم، ما پنج پایان نامه در بازارهای B2B داریم. یکی نوشته بزرگ است که کشف ورودی‌ها، پتروشیمی‌ها، فولاد، شن و غیره را به صورت آنلاین با شفافیت کامل ارائه می‌کند.

و به هر حال، وقتی توضیح دادم مانند قرار دادن کاتالوگ، قرار دادن قیمت، دریافت اتصال ظرفیت تولید، ادغام ERP، پرداخت‌ها، منظورم این است که اینها می‌توانند شرکت‌های مختلفی باشند. و بنابراین، ما در Knowde، که یک بازار پتروشیمی است، سرمایه گذار هستیم. Schüttflix، که یک بازار اروپایی برای سنگریزه است، یا Metaloop، که بازاری برای سرقت در اروپا نیز هست.

شماره دو، فعال سازی B2B، درست است؟ تصور کنید صاحب یک کسب و کار کوچک هستید. شما یک لوئیجی هستید و دارید پیتزا فروشی خود را می سازید. شما هرگز وارد این موارد نشدید زیرا می خواهید یک وب سایت ایجاد کنید و به نظرات در Yelp پاسخ دهید و با حسابداری سر و کار داشته باشید و با اوبر مذاکره کنید و تلفن را بردارید و یک منبع تحویل ایجاد کنید.

شما دوست دارید پیتزا بپزید، دوست دارید با مشتریان خود صحبت کنید و اکنون باید همه این کارها را انجام دهید تا بتوانید با دومینو رقابت کنید. و بنابراین، پایان نامه ما هم کمک به SMB ها برای رقابت با زنجیره های بزرگ است و هم کمک به آنها در انجام کارهایی که دوست دارند و انجام هر کار دیگری برای آنها. بنابراین، ما سرمایه‌گذاران شرکتی به نام Slice هستیم، که اساساً به پیتزافروشی‌ها کمک می‌کند تا تمام کارهایی را که دوست ندارند انجام دهند، تلفن را بردارند، وب‌سایت ایجاد کنند، به آنها یک POS ارائه دهند، و غیره.

ما همین کار را در رده کافه ها با شرکتی به نام اودکو انجام می دهیم. که به صاحبان کافی شاپ کمک می کند، آنها فقط می خواهند باریستا باشند. آنها نمی خواهند مانند مدیریت موجودی با آنها برخورد کنند. و بنابراین، آنچه در مورد Odeko شگفت‌انگیز است این است که آنها قدرت خرید صدها میلیون دلاری دارند، بنابراین قیمت قهوه بهتری دارند.

آنها کلید کافی شاپ را دارند. بنابراین، آنها شب می روند، موجودی شما را دوباره پر می کنند، شما را اذیت نمی کنند و قیمت بهتری به شما می دهند. بنابراین NPS بسیار بالا است. همین کار را برای Fresha برای آرایشگاه ها انجام می دهیم. ما همین کار را با Jobox برای قفل ساز انجام می دهیم. منظورم این است، و لیست ادامه می‌دهد تا این کار را انجام دهد، زیرا bodega به آنها کمک می‌کند منبع، و غیره.

شماره سه. همانطور که می دانید، بسیاری از شرکت ها به صورت هوشمندانه زنجیره تامین را به خارج از چین منتقل می کنند. بنابراین شیپورینگ فرانسوی یک روند بزرگ است. و بنابراین، ما به شرکت‌هایی کمک می‌کنیم یا در حال سرمایه‌گذاری در شرکت‌هایی هستیم که زنجیره‌های تامین را از چین به هند منتقل می‌کنند تا سپس به غرب صادر کنند. و مجدداً، در فعال سازی SMB نیز قرار می گیرد، زیرا اینها عمدتاً صاحبان کارخانه های مادر و پاپ در هند هستند که کاری که آنها می خواهند انجام دهند تولید است. آنها می خواهند به RFQ پاسخ دهند و با پرداخت ها و ردیابی، کشف مشتریان و ایجاد نمونه های اولیه و غیره سر و کار داشته باشند. بنابراین، این بازارها این کار را برای آنها انجام می دهند. و بنابراین، ما در یک ZYOD، یک بازار پوشاک سرمایه گذار هستیم. دوکان، بازار فرش و کتانی و Xim Kart که بازار سرامیک است.

و شما به این دسته فکر می کنید، ما روی آن سرمایه گذاری می کنیم. شماره چهار، ما برای حمایت از این امر در بازارهای کار سرمایه گذار هستیم. بنابراین، Trusted Health، بازار پرستاران که صدها میلیون رزرو و پرستار مسافری یا Rig Up انجام می‌دهد، اکنون Workrise نامیده می‌شود که به کارگران خدمات نفتی کمک می‌کند تا بر روی سکوهای نفتی کار کنند، یا Jobandtalent که به کارگران یقه آبی در Uber، آمازون کمک می‌کند. در اروپا. منظورم این است که لیست ادامه دارد. و در نهایت، ما سرمایه گذاران شرکت هایی هستیم که از همه ما حمایت می کنند. بنابراین، برای انجام این کار، به حمل‌ونقل جهانی نیاز دارید، شرکت‌هایی مانند Flexport که یک شرکت حمل‌ونقل آنلاین بین‌المللی شگفت‌انگیز است یا ShipBob، که به خرده‌فروشان آفلاین کمک می‌کند تا با انجام برداشت و بسته‌بندی، حمل و نقل و شاید حتی تحویل همان روز با آمازون رقابت کنند.

و لیست ادامه دارد. من به شما شرکت های زیادی می دهم. بسیاری از این شرکت‌ها در حال حاضر شرکت‌های میلیارد دلاری هستند، حتی اگر کسی نام آنها را نشنیده باشد، و آنها کاملاً آن را در هم می‌کوبند. و من هیجان زده هستم که ببینم وقتی نفوذ دیجیتال در B2B از 1 درصد که امروز است به 20 درصد می رسد، اینها 10، 20 شرکت به اضافه میلیارد دلار خواهند شد.

بنابراین، بسیار بسیار هیجان انگیز است. خیلی آرومه. خسته کننده است، اما شگفت انگیز است.

اریک روزن: بنابراین، شما فکر می‌کنید که یک B2B این است که جن به آنجا می‌رود؟

فابریس گریندا: کاملاً.

اریک روزن: باشه. بنابراین، شاید تقریباً 10 سال پیش مقاله ای در نیویورک تایمز وجود داشت که در مورد اینکه شما تمام دارایی های خود را رها کرده اید صحبت می کرد و به 50 مورد رسید. و من می خواهم بگویم، اگر درست یادم باشد.

فکر می کنم یک جفت جوراب در آن مقاله دو مورد بود.

فابریس گریندا: نه، یک جفت جوراب یک مورد بود.

اریک روزن: چه، یک جفت جوراب یک مورد بود؟

فابریس گریندا: بله، بله.

اریک روزن: باشه. چگونه به آنجا رسیدید؟ چقدر طول کشید؟ دوست دارم یک روز دوام بیاورم. پس چگونه این اتفاق افتاد؟

فابریس گریندا: نه، چهار سال طول کشید.

اریک روزن: اوه خدای من.

فابریس گریندا: بنابراین هر چیزی که در اختیار من است در ادامه من جا می‌افتد، چون البته نمی‌خواهم، نمی‌خواستم چیزی را بررسی کنم.

کیف تنیس من، چون البته هنوز باید تنیس و پادل بازی کنم و کوله پشتی که کامپیوتر و کیندلم را دارم.

منطق آن دوگانه بود. یکی این که هرچه بزرگتر می شویم، متوجه شدم که کیفیت دوستی های من در چارچوب است. به این معنا که وقتی بچه هستید و در دانشگاه هستید، دنیا را از نو می سازید، دوستانتان را 24 ساعته می بینید، در مورد آینده و به طور ناگهانی آدم ها خیال پردازی می کنید. با کار، با همسر، با بچه ها، با شوهر مشغول شوید و به جای اینکه آنها را هر هفته ببینید، هر 6 هفته یک بار شروع به دیدن آنها می کنید و وقتی آنها را ملاقات می کنید، دیگر نیست، بیایید دنیا را دوباره بسازیم!

این یک به روز رسانی بیوگرافی در شش هفته گذشته است، از آخرین باری که شما را دیدم، این همان چیزی است که در محل کار اتفاق افتاده است، بچه های من، و غیره. و اشکالی ندارد، اما این دلیل نمی شود که از ابتدا با هم دوست شویم. و بنابراین، تصمیم گرفتم، می دانید چیست؟ من تازه شرکتم را فروختم آن در سال 2013 بود. من OLX را فروختم و اکنون انعطاف پذیری و آزادی سرمایه گذاری در آن دوستی ها را دارم.

من می خواهم دو چیز به A. به اصول اول برگردد. اگر آپارتمان دارید، به آنجا بروید. اگر در شهری زندگی می کنید، به آنجا می روید. اگر چیزی نداشته باشم، هر روز می توانم از خودم بپرسم، کجا می خواهم باشم؟ من می خواهم چه کار کنم؟ چه کسی را می خواهم ببینم؟

و بعد با نداشتن هیچ تعهدی، با توجه به اینکه در 20 سال گذشته 100 ساعت در هفته، 7 روز در هفته کار کرده ام، می توانم سعی کنم بروم و روابط درستی با دوستان و خانواده ام برقرار کنم.

و بنابراین، من چند روش را امتحان کردم. من برای کاناپه های دوستانم ابتدا به کاناپه سرفینگ رفتم. که در واقع یک استراتژی برنده نبود، زیرا در نهایت وارد کردن خودم در زندگی آنها، زمانی که خودشان هنوز مشغول بچه ها و کار بودند، و غیره، کارساز نبود. بنابراین، من مقدار زیادی از آن مدل را تکرار کردم. بنابراین، در عرض شش ماه، من تصمیم گرفتم، خوب، که کار نمی کند.

من در Airbnb زندگی می کردم. بنابراین در واقع، من در Airbnb در نیویورک زندگی می کردم که شگفت انگیز بود. اینها بودند، این همه میلیاردر که مثل این 20-50 میلیون آپارتمان خالی داشتند. و بنابراین، من می توانستم در هر محله ای برای یک ماه باشم. و این مکان های زیبا و میزبان رویدادهای شگفت انگیز، و غیره.

و به این ترتیب Airbnb زنده و زیبا در سراسر جهان توزیع شد. من کاملاً دوست داشتم و راهی برای احیای دوباره دوستانم پیدا کردم، نه با زندگی در کاناپه‌هایشان، بلکه در واقع گرد هم آوردن آنها در مکان‌هایی که رفتن به آنجا در تعطیلات مدرسه برای آنها آسان بود، جایی که فعالیت‌هایی برای بچه‌هایشان وجود داشت.

و بنابراین، من این کار را در حوالی روز تولدم در ماه اوت و هر کریسمس و سال نو انجام دادم تا جایی که اکنون هر سال 50-60 نفر را به محل خود در ترک و برای کریسمس خانواده و خانواده بزرگم پرواز می کنم. بنابراین، نام خانوادگی من گریندا است، ما خودمان را Grindaverse می نامیم. و فوق العاده سرگرم کننده است و راه شگفت انگیزی برای برقراری ارتباط مجدد با دوستان و خانواده بوده است.

دلیل پایان یافتن زندگی سبک اسیدی من دو چیز است. ابتدا، نیویورک قوانین ضد Airbnb را تصویب کرد. و به این ترتیب، تمام این موجودی در سال 2015 ناپدید شد، تمام موجودی گران قیمت. و سپس شماره دو، من اخیراً شروع به بچه دار شدن کردم و اکنون یک پسر دو ساله دارم. من یک دختر دارم که در بهمن ماه به دنیا می آید و یک توله سگ پنج ماهه دارم.

و آن سه چیز نور اسیدی نیستند. بگذارید به شما بگویم که من می توانم 50 مورد داشته باشم، اما فکر می کنم پسرم شخصاً 5000 مورد دارد و دیگر با زندگی سبک اسیدی سازگار نیست.

اریک روزن: خب، این یک داستان عالی است. نمی‌دانستم، می‌دانی، چرا این کار را کردی و شنیدن آن فوق‌العاده است. به همین ترتیب، من زود بازنشسته شدم، پدرم در پنج سالگی فوت کرد و من چیزی از پدرم به خاطر ندارم و می‌خواستم به بچه‌هایم چیزی بدهم که هرگز نداشته‌ام، که من و پدر حاضر بودم. هفت یا هشت سال گذشته با آنها بوده ام، می دانید، تمام وقت، که عالی بوده است.

الان من در مرحله دیگری هستم، آنها 17 و 16 ساله هستند. بابا مثل چند سال پیش باحال نیست، بنابراین باید بروم کار دیگری برای انجام دادن پیدا کنم.

بنابراین، می دانید، شما زندگی جالبی با سرگرمی های زیادی به غیر از تنیس دارید، که آنها را برجسته کرده اید. وقتی روی کاناپه‌های دوستتان کاناپه‌سواری نمی‌کنید، چند کار را دوست دارید انجام دهید؟

من بادبادک سواری می کنم، هلی اسکی می کنم، پادل بازی می کنم، که مشتقات تنیس است که در کشورهای اسپانیایی اسپانیایی بزرگ است. و من سفرهای ماجراجویی انجام می دهم. به عنوان مثال، اوایل امسال، من به سمت قطب جنوب رفتم، می‌دانید که با کشیدن سیل صد پوندی و دمای منفی 50، 2 هفته کاملاً قطع شده است.

فابریس گریندا: و، و من کارهایی از این قبیل انجام داده‌ام، جایی که از کاستاریکا با پای پیاده عبور کرده‌ام، و از اقیانوس اطلس به اقیانوس آرام دوچرخه‌سواری کرده‌ام فقط با چادر و کیسه خوابم.

اریک روزن: باشه. از دست دادی من هیچ کدام از این دو را انجام نمی دهم. این اتفاق نمی افتد.

فابریس گریندا: من خیلی از این کارها را انجام می دهم. و بعد، و سرگرمی های غیر ورزشی، سالی 50 تا صد کتاب می خوانم. من در مورد هر چیزی که به ذهنم می‌رسد، از گرایش‌های کلان گرفته تا فناوری، بررسی کتاب‌ها و هر چیز دیگری، وبلاگ می‌نویسم. من عاشق نوشتن هستم. و بله، اساساً همین است. سپس من سعی می کنم یک پدر باحال باشم، زیرا برای یک بچه دو ساله، شما هنوز خیلی باحال هستید.

اریک روزن: بله. خوب از آن لذت ببرید تا زمانی که طول بکشد، فابریس! چون اجازه دهید فقط به شما بگویم که خنکی برای همیشه دوام نمی آورد. 17 است. شما اینطور نیستید که قرار نیست آنقدر باحال باشید. بنابراین، عالی بوده است. اجازه دهید آن را با بخش مورد علاقه شما از عضویت در 3i به پایان برسانیم.

فابریس گریندا: جامعه، من با افراد شگفت انگیزی ملاقات کرده ام. مثل اینکه در مسابقات پوکری بازی می کنیم که من میزبان آنها هستم یا در آن شرکت می کنم. در واقع، ما سرمایه گذاران زیادی در صندوق من از 3i داریم و فرصت های شگفت انگیزی را می بینیم. بنابراین، آن را سرگرم کننده است. من مارک و آنچه او ساخته است را دوست دارم. من او را برای همیشه دوست داشتم و می شناسم. و من بسیار خوشحالم که بخشی از 3i هستم.

اریک روزن: خب، ما خیلی خوشحالیم که شما را داریم. این گفتگو بسیار روشنگر بوده است.

من می دانم همه کسانی که فرصت تماشای دارند، چیزهای زیادی از آنها یاد خواهیم گرفت. بنابراین، از اینکه با ما وقت گذاشتید، متشکریم. و من مشتاقانه منتظر دیدار دوباره شما هستم.

فابریس گریندا: از اینکه من را دارید متشکرم.

اریک روزن: متشکرم.