پیدایش آزمایشگاه های اف جی

می خواستم مجموعه ای از پست ها را در بازارها شروع کنم که در مورد نحوه انجام معاملات FJ Labs، نحوه ارزیابی ما از استارت آپ ها و تز سرمایه گذاری فعلی خود را توضیح می داد که متوجه شدم باید با پیدایش FJ Labs و فلسفه سرمایه گذاری ما شروع کنم زیرا آنها بسیار پیچیده هستند. مربوط.

من همیشه هر دو کارآفرین بوده ام و یک سرمایه گذار فرشته

FJ Labs یک صندوق مخاطره آمیز هیبریدی است و استودیوی استارتاپی که به من اجازه می‌دهد هم کارآفرینی و هم سرمایه‌گذاری‌ام را کنار بگذارم خارش مسلم نیست که کارآفرینان نیز باید سرمایه گذار باشند، به خصوص در همان زمان به نوعی این برای من همیشه صادق بوده است. آی تی در سال 1998 زمانی که من اولین استارتاپ پشتیبان سرمایه گذاری خود را ساختم شروع شد. با ایمان به به عنوان یک مدیر عامل اینترنت مصرف کننده قابل مشاهده، کارآفرینان دیگر شروع به نزدیک شدن کردند من برای مشاوره و سرمایه گذاری

فکر کردم که آیا این امر باعث حواس پرتی می شود ماموریت اصلی من سرمایه گذاری در استارت آپ های دیگر بود، اما متوجه شدم که در حال ملاقات هستم بسیاری از کارآفرینان سعی کردم به هر حال به آنها کمک کنم و این فقط من را با آنها هماهنگ کرد آنها من به معنای واقعی کلمه پولم را در دهانم می گذاشتم. علاوه بر این، من دوست داشتم شنیدن ایده ها و مبارزات آنها در حالی که سعی می کنند مفید باشند. اگر چیزی باشد، من احساس می‌کردم که از من کارآفرین بهتری می‌سازد، زیرا انگشتانم را روی نبض آن نگه داشتم بازار و آخرین روندها و رویکردها را درک کرد.

با توجه به اینکه تحت فشار بودم و داشتم سرمایه و تجربه اندک، من از همان معیارهای انتخابی استفاده کردم آن زمان برای خودم به ارزیابی کسب و کار خود را به سادگی در لایه من دیدگاه در مورد کارآفرین و شرایط معامله

سرمایه گذاری اولیه فرشته

در دوره 1998-2000 در 7 سرمایه گذاری کردم استارت آپ ها یکی بعد از چند ماه شکست خورد. در سال 2001، اگر از من بپرسید که چگونه نمونه کارها انجام می شد، من به شما می گفتم که همه مجبور به شکست هستند. من بودم سالها بعد از اینکه یک بانکدار سرمایه گذاری با من تماس گرفت و از من درخواست کرد شوکه شدم اطلاعات بانکی چون یکی از آنها در حال انتشار عمومی بود. بالاخره داشتم خروج موفق در 6 از 7 اصلی! من به لطف این خوش شانس بودم ظرافت، سرسختی و قدرت ماندگاری این دسته اصلی از بنیانگذاران.

من تا سال 2004 دیگر سرمایه گذاری نکردم. من استارتاپ اصلی آن موفقیتی که من انتظار داشتم نبود و فناوری وارد آن شد زمستان هسته ای که در آن سرمایه ای در دسترس نبود. من مجبور شدم رزرو کنم سرمایه ای که برای استارت آپ دومم، Zingy داشتم. بعد از من دوباره شروع به سرمایه گذاری کردم با موفقیت Zingy در سال 2004 فروخته شد، به خصوص که من می خواستم به آن برگردم بازارها

رویکرد سرمایه گذاری فرشته منحصر به فرد

همانطور که OLX شروع به رشد در کشش کرد و دیگر کارآفرینان بار دیگر شروع به سرمایه گذاری کردند. با توجه به اینکه چقدر مشغول اجرای OLX بودم که در آن زمان صدها کارمند داشت، و صدها میلیون بازدیدکننده منحصر به فرد در ماه در 30 کشور، تصمیم گرفتم بر روی بازارها تمرکز کنم زیرا احساس می کردم می توانم آنها را به سرعت ارزیابی کنم. اومدم بالا با استراتژی ارزیابی استارتاپ ها بر اساس تماس یک ساعته و شروع به کار کرد سرمایه گذاری

من شفافیت رادیکال را انتخاب کردم. در تماس یا جلسه 1 ساعته، به کارآفرینان می‌گفتم که آیا سرمایه‌گذاری می‌کنم و چرا. در 97 درصد موارد، فرصت را از دست دادم و به آنها می‌گفتم چه چیزی برای تغییر نظرم باید بهبود یابد.

به عنوان یک کارآفرین من هرگز از VC ها متنفر نبودم به من گفت کجا ایستاده ام خیلی وقت ها می دانستند که نمی خواهند سرمایه گذاری کنند، اما نمی خواستم برای حفظ اختیاری این حرف را بزنم. من هم متنفر بودم که چطوری کشیدند فرآیند تصمیم‌گیری سرمایه‌گذاری را برای مشاهده عملکرد ما در آن زمان انجام دهید و برای به دست آوردن اجماع در شرکت خود. من هم متنفر بودم که آنها چگونه می گیرند هفته‌ها برای پاسخ به ایمیل‌ها در صورتی که تمایل به پاسخ دادن داشتند.

من مطمئن هستم که این ناامیدی به من مربوط است نوع شخصیت. از بلاتکلیفی متنفرم وقتی مردم پرچین می شوند، من را دیوانه می کند وقتی صحبت می کنند من عاشق وضوح هدف و فکر هستم. اگر یک کارآفرین و این ایده طنین انداز می شود، من به آنها مدیون هستم که سرمایه گذاری کنند و روند را نکشند.

در آن دوره، 2004-2012، من نداشتم پایان نامه سرمایه گذاری من هیچ خروجی انجام ندادم. من تعداد خاصی نداشتم سرمایه گذاری هایی که می خواستم انجام دهم من فقط تمام معاملات ورودی را بررسی کردم و سرمایه گذاری کردم در هر چیزی که به نظرم رسید به طور متوسط ​​سعی کردم در هر استارت آپ 100 هزار دلار سرمایه گذاری کنم. اما من حداقل آستانه مالکیت نداشتم. اگر کمتر در دسترس بود، من کمتر سرمایه گذاری کرد این منجر به تنوع زیادی در تعداد سرمایه گذاری ها به عنوان برخی شد سال ها بیشتر از دیگران الهام گرفته بودم، اما به طور کلی روی 10-25 سال سرمایه گذاری می کردم استارت‌آپ‌ها در هر سال به سرعت به عنوان یک «ابر فرشته» شناخته شدند.

خنده‌دار است که بیشتر مردم من را به‌عنوان یک سرمایه‌گذار می‌دانستند تا کارآفرین، زیرا نام من در مطبوعات و Techcrunch بیشتر با سرمایه‌گذاری‌هایی که انجام دادم به جای شرکتی که اداره می‌کردم مرتبط می‌شد.

نفرت من از کار اداری

در فرآیند سرمایه گذاری I متوجه شدم که دوست دارم با کارآفرینان صحبت کنم و از طریق آنها صحبت کنم استارت‌آپ‌ها اما از تمام کارهای اداری پیرامون آن متنفر بودند. از عدم علاقه و با گذشت زمان، تصمیم گرفتم هیچ یک از اسناد قانونی را که تاکنون برای من ارسال شده است، بررسی نکنم. من داشتم دستیار من همه چیز را به طور خودکار برای 100 سرمایه گذاری اول من امضا می کند. این شامل امضای خودکار تمام اسناد بعدی است که کارآفرینان می‌خواهند امضا کنند بدون اینکه هیچ کدام از آنها را بخوانم این نشان می دهد که اکثریت قریب به اتفاق مردم صادق هستند زیرا در پایان عالی کار کرد.

همانطور که می توانید تصور کنید، من نیز هیچ حق قانونی انجام ندادم سخت کوشی فراتر از ارزیابی من از کارآفرین و کسب و کار آنها در طول دوره مکالمه 1 ساعته صادقانه بگویم، من هرگز واقعاً نفهمیدم که چرا کوشش لازم چیست خیلی طول کشید بسیاری از شرکت ها آنقدر جوان بودند که کار زیادی برای آن وجود نداشت سخت کوشی و من قصد نداشتم سوابق بانکی یا دسترسی به Stripe آنها را بخواهم حساب برای تأیید اینکه اعداد فروش ناخالصی که به من می‌گفتند واقعی هستند و ساخته نشده است. من حرف کارآفرینان را قبول کردم.

به همین ترتیب، متوجه شدم که بررسی های مرجع روی بنیانگذاران اغلب سیگنال اشتباهی می دهد. برخی از بهترین کارآفرینان ارجاعات وحشتناکی از کارفرمایان سابق خود داشتند، زیرا آنها کارمندان بدی بودند. آنها متفکران مستقلی بودند که با هم صحبت می کردند و اغلب روی استارتاپ های آینده خود کار می کردند. من انجام بررسی های مرجع را متوقف کردم. من مطمئن نیستم که انجام آنها به من اجازه می داد که یک مورد سوء استفاده از وجوهی را که در 600 سرمایه گذاری تا به امروز انجام داده بودیم کشف کنم، اما مطمئناً روند سرمایه گذاری ما را کند می کرد و به تصمیمات سرمایه گذاری بدتری منجر می شد.

گرفتن شریک

همانطور که می توانید تصور کنید نفرت من از همه چیز است اداری و بوروکراتیک به تمام عناصر زندگی من از جمله من گسترش می یابد سمت کارآفرینی داشتن یک شریک در طول زندگی به من کمک می کرد اولین استارتاپ من از معامله با وکلا، قراردادهای خرید سهام، حقوقی متنفر بودم توافق نامه ها، بررسی های رسمی کارکنان و موارد مشابه. وقتی تصمیم گرفتم OLX را راه اندازی کنم، من با الک آکسنفورد شریک شدم. من الک را در سال 1999 ملاقات کردم، در حالی که من خودم را اداره می کردم اولین استارتاپ با پشتوانه سرمایه گذاری او توسط یک مک کینزی سابق به من معرفی شد همکار که به من از این تیم شگفت انگیز از کارآفرینان هاروارد و استنفورد که در فکر راه اندازی یک استارتاپ در آمریکای لاتین بودند.

من الک و بسیاری از بنیانگذارانش را در ژوئن ملاقات کردم، اعتقاد خود را تایید کردند که باید یک سایت شبیه eBay در آمریکای لاتین راه اندازی کنند و موافقت کرد که فناوری و طرح تجاری برای انجام این کار را در اختیار آنها قرار دهد. در یک قرارداد دست دادن ما آنها را قبل از کمک به آنها از سرورهای خود در پاریس راه اندازی کردیم انتقال به پلتفرم خودشان

بعد از فروش دوباره با او ارتباط برقرار کردم Deremate. روی کاغذ من و الک شبیه هم به نظر می رسیدیم زیرا هر دوی ما تحصیل کرده پیچک بودیم مشاوران مدیریت سابق که مدیر عامل سایت های حراج آنلاین بودند. ما هرگز در مورد تقسیم مسئولیت صحبت نکردیم، اما یک شراکت متعادل پیدا کردم. ما هردو در تصمیم گیری های راهبردی حرفی برابر داشت. من محصول را اجرا کردم در حالی که او عملیات را اجرا کرد. فقط کار کرد.

در حالی که من با الک روی OLX کار می کردم، او دوباره مرا به یکی از بنیانگذاران Deremate خود، خوزه مارین، معرفی کرد. باید اعتراف کنم که واقعا ژوزه را به یاد نمی آورد. او یکی از بسیاری از بنیانگذاران Deremate بوده است. ما فقط چند بار در دهه‌ای که از جلسه اولیه 1999 می‌گذرد، تعامل داشتیم. با توجه به ظاهر و لهجه‌اش، این تصور را داشتم که او یک پلی‌بوی لاتین است بدون ماده زیاد

به دستور الک شروع به خرج کردم وقت بیشتری با خوزه داشتم و متوجه شدم که من ناعادلانه تعصب داشتم. عمق وجود داشت و ماده پشت نگاه به نظر می رسد خوزه یک سرمایه گذار فرشته موفق بوده است و کارآفرین در حق خودش. او در زمینه املاک و مستغلات تخصص خاصی داشت سفر در حال ساخت استودیوی موفق راه اندازی در برزیل بود.

همانطور که او مشغول ساخت استودیوی استارتاپی خود بود، خوشحال بود که در سرمایه گذاری فرشته شریک شود. به خاطر مقیاس و کارایی، تصمیم گرفتیم فعالیت های خود را از سال 2009 با هم ترکیب کنیم. این به من کمک کرد تا به طور قابل توجهی جریان معاملاتم را بهبود بخشم و در عمودی های کلیدی تخصص داشته باشم. به عنوان یک امتیاز اضافی، معلوم می‌شود که او یک مذاکره‌کننده فوق‌العاده جزئیات محور بوده است که از اینکه مطمئن شود همه iها نقطه‌گذاری شده و t از هم عبور می‌کنند و اینکه ما حقوق سرمایه‌گذار مهمی داریم، واقعاً لذت می‌برده است: حقوق پیشگیرانه، حقوق اطلاعات، برچسب‌ها و غیره.

پیدایش آزمایشگاه های FJ

بعد از اینکه من OLX را در دسامبر 2012 ترک کردم ، مشخص نبود که ما قرار است FJ Labs را ایجاد کنیم. همانطور که می توانید در مرحله 3 چارچوب من برای تصمیم گیری های مهم بخوانید، من چیزهای زیادی را امتحان کردم. من آرزو داشتم Craigslist را اجرا کنم. من سعی کردم آگهی های eBay را بخرم. من برای اداره یک منطقه ویژه اقتصادی در کوبا درخواست دادم. بسیاری از ایده های دیگر را امتحان کردم. همه آنها شکست خوردند، بیشتر به این دلیل که به تایید دیگران نیاز داشتند. در مقابل، برای سرمایه‌گذاری یا راه‌اندازی استارت‌آپ‌های جدید از هیچ‌کس اجازه نمی‌گرفت. ما این کار را ادامه دادیم در حالی که من ایده‌های دیگری را دنبال می‌کردم و فقط گسترش پیدا می‌کرد.

همانطور که مشخصات ما به عنوان سرمایه گذار رشد می کرد، جریان معاملات ما افزایش می یافت و تعداد سرمایه گذاری هایی که انجام می دادیم افزایش می یافت. از آنجایی که مشتاق ماندن کارآفرین بودیم، هر سال شروع به ساخت 1 یا 2 استارت آپ جدید کردیم. در حالی که ما فعالیت‌های استودیوی استارتاپی و فعالیت‌های سرمایه‌گذاری فرشته‌مان را افزایش دادیم، هنوز مشخص نبود که نیاز به ایجاد یک صندوق سرمایه‌گذاری خطرپذیر باشد. ما راندها را هدایت نمی کنیم زیرا نمی خواهیم با VC های سنتی رقابت کنیم. در عوض می‌خواهیم آن‌ها ما را به عنوان شرکای فکری ارزشمند و منبع جریان معاملات متفاوت ببینند. این یک حداکثر اندازه چک نسبتاً کم را ایجاد می کند که می توانیم در هر دور مشخصی سرمایه گذاری کنیم.

پس از آزمایش مجدد مدل خود، به نظر می رسید که می توانیم سالانه 100 میلیون دلار بدون تغییر استراتژی خود مستقر کنیم. با توجه به اینکه ما به اندازه کافی موفق نبودیم که در جایی نزدیک به آن مقدار پول مستقر کنیم، به فکر افزایش سرمایه خارجی افتادیم. علیرغم عملکردی که تا به امروز با 62 درصد IRR واقعی در سرمایه گذاری های خارج شده خود داشتیم، نتوانستیم از سرمایه گذاران نهادی سنتی که از رویکرد سرمایه گذاری ما وحشت کرده بودند، سرمایه جذب کنیم. باید اعتراف کنم که از روند تلاش برای افزایش سرمایه برای آزمایشگاه FJ متنفرم. کند، تکراری و خسته کننده بود. همچنین باعث شد متوجه شوم که از گزارش‌دهی و فرآیندهای بوروکراتیک که همراه با سرمایه‌گذاران خارجی سنتی پیش می‌آیند متنفرم.

اولین صندوق ما با سرمایه خارجی

ما در نظر گرفتیم که ایده داشتن را کنار بگذاریم زمانی که Telenor ، یک شرکت مخابراتی نروژی با ما تماس گرفت، سرمایه گذاران خارجی به طور کلی اپراتور با حضور گسترده در جنوب شرق آسیا و 174 میلیون مشترک. در کمال تاسف من، Telenor بودجه Schibsted را در جنگش با OLX تامین کرده بود در نهایت چه چیزی باعث شد که OLX را به Naspers بفروشم. گفته شد، ادغام OLX با Schibsted در برزیل و بازارهای دیگر برای Telenor بسیار سودآور بود و داد آنها مالکیت مستقیم چندین دارایی طبقه بندی شده در جنوب شرق آسیا را دارند. داده شده جاه طلبی های دیجیتالی و بازاری Telenor، آنها با ما تماس گرفتند تا ببینیم آیا آن‌ها می‌توانند روی ما سرمایه‌گذاری کنند تا به آینده نگاه کنند قرار گرفتن در معرض روندهای فناوری ایالات متحده برای دفاع در برابر آنها یا آوردن آنها به بازارهایشان

این یک مشارکت برد-برد بود. آنها در عین حال بازدهی جذابی به روندهای بازار پیدا کردند، و ما قدرت شلیک بیشتری برای سرمایه گذاری و پایه هزینه کمی برای شروع ساختن یک تیم واقعی دریافت کردیم. FJ Labs به طور رسمی در ژانویه 2016 با سرمایه گذاری 50 میلیون دلاری Telenor متولد شد که مکمل سرمایه شخصی ما و صندوق کارآفرینان کوچکی است که ما بر روی Angelist اداره می کنیم.

همانطور که رابطه همه موفقیت آمیز بود در اطراف، ما توافق کردیم که مشارکت را افزایش دهیم و آن را برای راهبردهای دیگر باز کنیم سرمایه گذاران و دفاتر خانواده دومین صندوق نهادی ما باید در این سال بسته شود ماه های آینده با 175 میلیون دلار سرمایه خارجی.

داشتن سرمایه گذاران خارجی جالب توجه است رابطه ام را با خوزه تقویت کردم چون فهمیدم بودجه ای ندارم بدون او. امضای خودکار اسناد قانونی بدون خواندن آنها در زمانی که هستید خوب است مدیریت پول خود، اما زمانی که شما متولی آن هستید مناسب نیست سرمایه دیگران او سخت کار کرده است تا مطمئن شود ما هر دو هستیم حرفه ای و واکنشی به همین ترتیب، او از نوع روابط بین فردی لذت می برد روابط و معاشرت که به نظر من یک بار است.

این به ما اجازه داد FJ را به جایی برسانیم امروز است. از 30 آوریل 2020، ما 284 میلیون دلار سرمایه گذاری کردیم که از این تعداد 114 میلیون دلار توسط خوزه و من در 571 استارت آپ ارائه شد. 193 خروجی داشتیم با 62% IRR تحقق یافته است. ما 13 شرکت راه اندازی کردیم و یک تیم 32 نفره هستیم.

ما هنوز در ابتدای این کار هستیم سفر و من نمی توانم منتظر بمانم تا ببینم بعدی چه خواهد شد!