زمان بندی همه چیز است

“آینده در حال حاضر اینجاست، فقط به طور مساوی توزیع نشده است.” به عنوان یک علاقه‌مند به فناوری، کارآفرین و سرمایه‌گذار، من هر روز در این نابسامانی موقتی زندگی می‌کنم. من این ممتاز را دارم که وقتی فناوری‌ها در مراحل ابتدایی هستند، آن‌ها را ببینم. به من این امکان را می دهد که بتوانم پیش بینی های دقیقی از نحوه بازی کردن جهان انجام دهم. به عبارت دیگر، من در آینده شما زندگی می کنم. در حالی که پیش‌بینی‌های من اکثراً به حقیقت پیوسته‌اند، در مورد سرعت پذیرش و اختلال فناوری به‌شدت اشتباه کرده‌ام. من بارها و بارها بیش از حد تخمین زده ام که چقدر سریع فناوری را پذیرفته ایم.

زمان بسیار مهم است. شرکت‌هایی مانند Pets.com، یک خرده‌فروش آنلاین غذا و لوازم جانبی حیوانات خانگی، و Webvan، یک خواربارفروش آنلاین، در حباب دات کام به طرز چشمگیری شکست خوردند. از قضا، 20 سال بعد، شرکت هایی که محصولات مشابهی مانند Chewy.com و Instacart را ارائه می دهند، بسیار خوب عمل می کنند. ایده ها درست بود. با این حال، بازار فاقد بسیاری از زیرساخت‌ها، فناوری‌ها و تقاضا برای قابل دوام کردن آنها در آن زمان بود. همین امر در مورد بسیاری از ایده‌هایی که با شکست نقطه‌ای شکست خوردند اما اکنون موفق هستند صادق است: پخش ویدئو، بازی آنلاین، تحویل محلی و تعداد بی‌شماری دیگر.

من چنین شکاف های زمانی بی شماری را مشاهده کردم. رابط گرافیکی و ماوس در دهه 1960 اختراع شدند اما تنها توسط مکینتاش اپل در سال 1984 رایج شدند. تصویری از نمونه اولیه ماوس داگلاس انگلبارت در سال 1964 را در زیر مشاهده می کنید.

در دهه 1980 من در فرانسه با رایانه شخصی خود بازی می کردم و از طریق مودم به خدمات تابلوی بولتن وصل می شدم در حالی که بقیه فرانسه از Minitel استفاده می کردند. در اوایل دهه 1990 در پرینستون، من این امتیاز را داشتم که مستقیماً در اتاق خوابم اینترنت پرسرعت داشته باشم، در حالی که دنیا از طریق شماره گیری آهسته در حال اتصال بود. در هر دو مورد برای من واضح بود که رایانه های شخصی و پهنای باند آینده هستند. این تصور با فشار قابل توجهی روبرو شد. اکثر آنها استدلال می کردند که آنها بسیار پیچیده و گران هستند و به راحتی نادیده می گرفتند که فناوری بسیار کاهش دهنده است و به بهبود و ساده شدن ادامه می دهد. حق با من بود؛ با این حال، دهه ها طول کشید تا آن چشم انداز عملی شود.

در اوایل دهه 1990 به پدرم گفتم که در AOL سرمایه گذاری نکند، زیرا dialup ناپدید می شود. درآمدهای Dial-up هنوز هم تا سال 2004 45٪ از درآمد AOL را تشکیل می دهد! به همین ترتیب، به پدرم گفتم که در سال 2002 در IPO نتفلیکس سرمایه‌گذاری نکند، زیرا حاشیه 50 درصدی کاهش می‌یابد، زیرا تغییر به پهنای باند به این معنی است که آنها باید به جریان تبدیل شوند و از ارسال دی‌وی‌دی‌های پستی دور شوند. در نتیجه آن‌ها باید مجوز محتوا را از دیگران دریافت کنند و/یا محتوا تولید کنند، که هر دو کسب‌وکار بسیار متفاوتی از تجارتی هستند که در آن حضور داشتند. حجم دی وی دی برای اولین بار در سال 2011 کاهش یافت (و آنها این گذار را ثابت کردند). در هر دو مورد حق با من بود، اما باز هم یک دهه در زمان بندی فاصله داشت.

به‌عنوان یک حرفه‌ای پر مشغله در نیویورک، هرگز آشپزی را یاد نگرفتم و در سال 2005 از اولین استفاده از وب بدون درز بودم. با عشق به راحتی و تنوع، سرمایه گذاری در بازارهای آنلاین تحویل غذا را یکی از اولویت های خود قرار دادم. FJ Labs اکنون 83 سرمایه گذاری در Foodtech دارد. در سال 2010، من و خوزه در Lieferheld، یک شرکت تحویل غذا در آلمان سرمایه گذاری کردیم که در نهایت به Delivery Hero ، یک رهبر جهانی در تحویل غذا، تبدیل شد. این شرکت در سال 2017 عمومی شد. من معمولاً سهام خود را در شرکت‌ها وقتی سهامی عام می‌شود می‌فروشم، اما در مورد آینده تحویل غذا آنقدر خوش‌بین بودم که سهام خود را نگه داشتم. بسیاری از مردم تردید دارند و ارزش بازار این شرکت از 30 میلیارد دلار به 10 میلیارد دلار کاهش یافته است. درست است که امروزه تجربه تحویل آنلاین غذا محدود و متوسط ​​است. بیشتر فست فودهای ناسالم، با قیمت های بالا، هزینه های تحویل بالا و زمان تحویل 30 دقیقه یا بیشتر به شما فروخته می شود. با این حال، می‌توانم آینده‌ای را تصور کنم که غذا در آشپزخانه‌های ارواح کم‌هزینه ساخته شود، تمام حساسیت‌های غذایی و کیفیت غذا را پوشش دهد، در کمتر از 3 دقیقه آماده شود، زیرا برای تحویل بهینه شده است، با هزینه‌های تحویل پایین به لطف استقلال – چه پهپادها. در حومه شهر یا وسایل نقلیه تحویل خودمختار، جایی که غذا در کمتر از 15 دقیقه تحویل داده می شود. در این دنیا، آشپزی معنی ندارد، زیرا خرید مواد غذایی و تهیه غذا برای شما هزینه بیشتری نسبت به سفارش آنلاین دارد، حتی بدون در نظر گرفتن هزینه فرصت زمان شما. حتی ممکن است برای مردم منطقی نباشد که در شهرهایی با املاک گران قیمت مانند نیویورک آشپزخانه داشته باشند. این بدان معنا نیست که آشپزی از بین می رود. برخی از مردم آشپزی را دوست دارند و به انجام آن ادامه می‌دهند، اما برای بیشتر آنها ممکن است به کاری که ما در مناسبت‌های خاص انجام می‌دهیم تنزل پیدا کند. در آن دنیا من می توانم بخش بزرگی از 800 میلیارد دلار فروش مواد غذایی در ایالات متحده را ببینم تا به تحویل آنلاین غذا برسم. این یکی از دلایلی است که من نسبت به Delivery Hero و ارسال غذا بسیار خوش‌بینانه باقی می‌مانم، اما اجرای آن بسیار بیشتر از آنچه انتظار داشتم طول می‌کشد.

در سال 2012، من این فرصت را داشتم که در اوبر با ارزش 2 میلیارد دلار سرمایه گذاری کنم. در حین ارزیابی سرمایه‌گذاری، نگران بودم که اتومبیل‌های خودران خندق داشتن توده بحرانی رانندگان را از بین ببرند. اکنون بیش از یک دهه از آن زمان گذشته و خودروهای خودران هنوز رایج نیستند. من شاهد پرواز موفقیت آمیز هواپیماهای خودپرواز عمودی برخاست و فرود (VTOL) بوده ام. من در اوایل سفر آرچر به طور سودآوری سرمایه گذاری کردم، با این حال پروازهای تجاری هنوز سال ها باقی مانده است. در هر دو مورد آنها اجتناب ناپذیر به نظر می رسند، اگرچه هنوز با واقعیت فاصله دارند.

در چند سال گذشته، من شاهد پیشرفت های شگفت انگیز در فناوری بودم. در یک کنفرانس سلامت روان، من یک بیمار فلج را مشاهده کردم که از طریق صدها الکترود کاشته شده در مغزش، می‌توانست صندلی چرخدار، بازوی مصنوعی خود را کنترل کند و حتی لمس، فشار و دما را درک کند. یک بیمار مبتلا به سندرم قفل شده قادر بود صرفاً از طریق افکار خود با همسرش مکالمات کاملی داشته باشد. این نرم افزار حتی یک کلمه ساختگی را که فقط بین آنها استفاده می کردند رمزگشایی کرد.

با در نظر گرفتن این موضوع، تصور دنیایی که دیگر روی تلفن های همراهمان خمیده نیستیم، به یک صفحه نمایش کوچک نگاه نمی کنیم، با سرعت محدودی تایپ نمی کنیم، سخت نیست، بلکه در عوض از افکار خود برای کنترل دستگاهی استفاده می کنیم که نمایشگر آن روی میدان دید ما پوشانده شده است. از طریق لنزهای تماسی هوشمند یا عینکی که لیزر روی شبکیه ما نوشته شده است. در این دنیا، دیجیتال به طور یکپارچه با دنیای واقعی ترکیب می شود. از نظر فناوری، تله پاتی، شناسایی خودکار افرادی که با خلاصه ای از برخوردهای گذشته خود و نام همسر و فرزندانشان ملاقات می کنیم، فعال خواهیم کرد. ما به هر اطلاعاتی که نیاز داشته باشیم یکپارچه دسترسی خواهیم داشت. این نشان دهنده یک تغییر اساسی در پلتفرم خواهد بود و واضح نیست که برندگان قدیمی گوشی های هوشمند، اپل، گوگل و سامسونگ برنده این دنیای جدید باشند. این یک صنعت چند تریلیون دلاری را مختل می کند.

من نمی توانم منتظر بمانم تا این دنیا بر سرمان بیاید، اما گمان می کنم بیش از یک دهه تا تحقق این چشم انداز فاصله داریم. مشخص نیست که آیا می‌توانیم با خواندن «wetware» غایب یا کاشت الکترودهای جراحی در مغزمان به همان موفقیت دست پیدا کنیم. زمان می برد تا مردم با این ایده راحت شوند. به همین ترتیب لنزها و عینک های تماسی هوشمند با لیزرهایی که روی شبکیه چشم ما می نویسند در مراحل اولیه خود هستند. این آینده اجتناب ناپذیر است، اما بسیار دور.

هزینه های خورشیدی و باتری آنقدر سریع کاهش یافته است که به راحتی می توان آینده ای شگفت انگیز را بدون انتشار گازهای گلخانه ای ناشی از تولید انرژی تصور کرد، در حال حاضر 25 درصد از انتشار گازهای گلخانه ای جهانی، انرژی دادن به خودروهای الکتریکی و کامیون ها، در حال حاضر 14 درصد از انتشار گازهای گلخانه ای جهانی را تشکیل می دهد.

اکنون انرژی خورشیدی ارزان ترین شکل تولید برق است.

حتی سریعتر از خوش بینانه ترین پیش بینی ها هم در حال کاهش قیمت است.

هزینه باتری ها که بر حسب دلار به ازای هر کیلووات ساعت ذخیره شده اندازه گیری می شود، از سال 1991 تا کنون 42 برابر و از سال 2010 به میزان 2.5 کاهش یافته است.

در سال 2021، انرژی خورشیدی 3.6 درصد از تولید برق جهانی و خودروهای الکتریکی 14 درصد از فروش خودروهای جدید را به خود اختصاص دادند. با توجه به اینکه انسان ها در درک رشد تصاعدی بد هستند، من معتقدم که تا سال 2030 بیشتر فروش خودروهای الکتریکی و 15 درصد از تولید انرژی خورشیدی خواهد بود، که من را بسیار خوشبین تر از پیش بینی های فعلی می کند، اما همچنین می توانم ببینم که چگونه ممکن است طول بکشد. یک دهه بیشتر 🙂

من گمان می کنم که چیزی مشابه در مورد هوش مصنوعی اتفاق می افتد که به نظر می رسد نزدیک به اوج چرخه تبلیغات خود است. همه در اتاق کوچک پژواک فناوری من نگران هستند که فناوری صنعت آنها را مختل کند. Chat GPT سریعترین محصول تاریخ است که به 100 میلیون کاربر رسیده است.

بسیاری از تعاملات جادویی هستند و من روزانه از آنها استفاده می کنم. حتما باید محصولات زیر را امتحان کنید:

  • Chat GPT4 (اکنون در iOS موجود است) و Bard برای تحقیق، گفتگو و تلاش‌های خلاقانه نوشتاری شگفت‌انگیز هستند. به یاد داشته باشید که آنها باید خلاق باشند و پاسخ های زیادی را اختراع یا “توهم” می کنند، بنابراین بسیار مراقب باشید که از آنها برای چه استفاده می کنید. نبوغ در اعلان‌هایی است که وارد می‌کنید. حتماً نتایج را بررسی کنید.
  • Tome and Beautiful به شما کمک می کند تا به سرعت ارائه دهید.
  • DALL-E2 و Midjourney هنر و تصاویر را از متن ایجاد می کنند. Midjourney پیچیده تر است اما نیاز به استفاده از Discord و نحو خاص دارد.
  • Runway ویدیویی را از متنی تولید می کند که توسط برنده اسکار بهترین فیلم همه چیز در همه جا در یک زمان استفاده شده است.
  • گالیله طرح‌های گرافیکی قابل ویرایش در Figma را بر اساس پیام‌های متنی ایجاد می‌کند.
  • Khanmigo یک هوش مصنوعی آموزشی است که از روش سقراطی برای تأیید اینکه بچه‌ها مفاهیمی را که به آنها آموزش داده می‌شود درک می‌کنند به جای اینکه فقط به آنها پاسخ بدهد، استفاده می‌کند.
  • NFX فهرست جامع تری از 75 استارت آپ برتر مولد هوش مصنوعی منتشر کرد که بسیاری از موارد استفاده دیگر را پوشش می دهد.

ابزارها امروزه مفید هستند. من از Bard، Chat GPT، Tome و Midjourney برای ایجاد عناصر مختلف این پست وبلاگ استفاده کردم، اما ابزارها بسیار عالی هستند. آنها عناصر و نقاط شروع را به شما می دهند اما نیاز به ویرایش و کار قابل توجهی دارند. من می‌توانم بگویم که ابزارها 70 درصد از این راه هستند، اما قطعاً بهره‌وری شما را افزایش می‌دهند.

در حالی که این برای مصرف‌کنندگان و استارت‌آپ‌های پرشتاب عالی است، من گمان می‌کنم که سال‌ها و احتمالاً یک دهه طول می‌کشد تا هوش مصنوعی مولد واقعاً بیشتر صنایع را متحول کند. برای اینکه بخواهید به یک تشخیص پزشکی از هوش مصنوعی اعتماد کنید، چه چیزی لازم است؟ در محیط‌های حیاتی ماموریت، خطاها می‌توانند فاجعه‌بار باشند و برای اطمینان از دقت 99 درصدی آنها، تلاش بسیار بیشتری لازم است، چه رسد به اینکه دقت 99.99999 درصد و قانون 80/20 در مورد تلاش بسیار اعمال شود.

این یکی از دلایلی است که ما روی استارت آپ های مولد هوش مصنوعی عمومی سرمایه گذاری نمی کنیم. آنها هیچ خندق واقعی، رقبای بی‌شماری، و مدل‌های کسب‌وکار نامشخصی ندارند، به غیر از ارزش‌گذاری‌های دیوانه‌کننده ناشی از این همه تبلیغات. این من را به یاد سال های اولیه موتورهای جستجو می اندازد که در آن Alta Vista، Excite و دیگران آن را به نمایش می گذاشتند. گوگل علیرغم اینکه خیلی دیر در مهمانی شرکت کرده بود، برنده شد. همین اتفاق در شبکه های اجتماعی با Friendster، Tagged، Hi5، MySpace و تعداد بی شماری دیگر رخ داد تا زمانی که فیس بوک قدرت را در دست گرفت.

ما بیشتر به کاربردهای عمودی هوش مصنوعی با استفاده از داده‌های اختصاصی، ارائه پیت‌ها و بیل‌ها به مسابقه تسلیحاتی هوش مصنوعی، یا صرفاً بازارهایی که از هوش مصنوعی استفاده می‌کنند برای بهبود تجربیات کاربری خود با توصیه‌های محصول شخصی‌سازی‌شده، جلوگیری از تقلب خودکار، قیمت‌گذاری پویا، توضیحات خودکار محصول و خدمات مشتری خودکار

در اینجا چند نمونه از نمونه کارها ما آورده شده است:

  • SuperFocus با استفاده از داده های خصوصی شرکت ها، هوش مصنوعی LLM را ایجاد می کند، که به طور ایمن در یک ماژول حافظه جداگانه در خارج از LLM ذخیره می شود تا توهم را متوقف کند.
  • Anduril سیستم‌های مستقلی ایجاد می‌کند که آگاهی و امنیت پایدار را در زمین، دریا و هوا فراهم می‌کند.
  • Numerai یک صندوق تامینی است که بازار سهام را با استفاده از هوش مصنوعی پیش بینی می کند.
  • Proper یک نرم افزار مدیریت دارایی مبتنی بر هوش مصنوعی است.
  • Photoroom بهترین پس زمینه را برای عکس شما ایجاد می کند تا فروش از طریق نرخ آنلاین افزایش یابد.
  • بازار کیف های دستی Rebag از هوش مصنوعی خود Clair برای شناسایی کیف دستی، ارائه تاریخچه آن و ارائه ارزش آن به شما استفاده می کند. شما اساسا یک عکس می گیرید و کارتان تمام است. آن را با پیچیدگی فروش در سایتی مانند eBay مقایسه کنید که در آن باید عکس‌های زیادی بگیرید، عنوان و توضیحات بنویسید، دسته‌بندی را انتخاب کنید و قیمتی را به امید فروش کالا تعیین کنید.

صرف نظر از زمان، من برای پتانسیل هوش مصنوعی هیجان زده هستم. در شرف ایجاد موجی از رشد در جهان است زیرا همه به طور قابل توجهی مولدتر خواهند شد. علاوه بر این، با حذف عملاً هزینه و الزامات فنی ایجاد نرم‌افزار، ایجاد استارت‌آپ را اساساً دموکراتیک می‌کند. این امر موج عظیمی از نوآوری را از دست خواهد داد زیرا افرادی از هر طبقه اجتماعی، پیشینه تحصیلی و جغرافیایی که تاکنون نتوانسته‌اند به انقلاب استارت‌آپ‌ها بپیوندند، خلاقیت خود را به جهان عرضه می‌کنند.

من مطمئن نیستم که آیا یک پیشنهاد واقعی یا “خوب چه” از این پست وبلاگ وجود دارد. این یک مشاهده است که، مانند بسیاری دیگر از فن‌آورانی که می‌شناسم ( گری لادر شگفت‌انگیز ادعای مشابهی را اخیراً مطرح کرد که واقعاً طنین‌انداز شد)، من در پیش‌بینی چگونگی آینده فناوری بسیار خوب هستم. با این حال، از آنجایی که من به راحتی می توانم این آینده را تصور کنم، معتقدم که خیلی زود اتفاق می افتد، در حالی که فرهنگ و نهادها به کندی حرکت می کنند و همه چیز در طول دهه ها به پایان می رسد. همانطور که یکی از دوستان به من گفت: “کارآفرینان حال را با آینده اشتباه می گیرند. تصور آنها از آن به قدری واقع بینانه است که اغلب فکر می کنند قبلاً آنجا هستند.» شاید همانطور که افکار من در مورد هوش مصنوعی برجسته می شود، اکنون در حال اصلاح آن در رفتار سرمایه گذاری خود هستم، اگر نه در خوش بینی اساسی خود.

نمی‌دانم چقدر طول می‌کشد تا همه چیزهایی که در نظر گرفته‌ام اجرا شوند: غذای با کیفیت بالا که در 15 دقیقه در درب منزل شما با کمتر از آنچه می‌توانید در خواربار فروشی بخرید، وسایل نقلیه خودران، VOTL تحویل داده می‌شود. هواپیما، ظهور ذهن خوانی و واقعیت افزوده (AR)، سبز شدن شبکه برق و سیستم حمل و نقل ما، و انفجار شگفت انگیزی در بهره وری و خلاقیت انسان به دلیل هوش مصنوعی. با این حال، با آگاهی از این که این اتفاق خواهد افتاد، احساس آرامش می کنم. من نمی توانم منتظر رسیدن آن روز باشم و برای آینده ای که در حال ساختن آن هستیم بسیار هیجان زده هستم!

Kaiju Preservation Society is a super fun quick read

I am huge fan of John Scalzi’s books, especially the Old Man’s War series so it was with delight and anticipation that I checked out his latest book Kaiju Preservation Society.

Scalzi was trying to write a more complex book but was hit by writer’s block during COVID until he turned his attention to this book which flowed out of him. The story takes place in a world where giant monsters known as kaiju roam the Earth in an alternate dimension, and humanity has figured out a way to preserve and protect them in designated areas. It’s a short, witty and funny (especially for anyone who ever worked in a tech startup) novella.

It does not have the depth and world building of John Scalzi’s other novels, but it’s so much fun that it does not need to. The characters in the story are well-drawn and likable, particularly protagonist Rob, who finds himself working for the titular Kaiju Preservation Society after a series of unfortunate events. The interactions between Rob and the kaiju are both humorous and touching, and the novella’s ending is both satisfying and thought-provoking.

Overall, Kaiju Preservation Society is a must-read for fans of Scalzi’s work and anyone who loves a fast paced good sci-fi story with heart.

>