من عاشق صحبتم با جک فارلی بودم. در اینجا او چگونه آن را خلاصه کرد.
پس از نامیدن درست “حباب همه چیز” در سال 2021، در اینجا نحوه مشاهده افسانه آرام فابریس گریندا از سرمایه گذاری خطرپذیر (VC) به همه چیز آمده است:
- بازار خرس VC 2022-؟ تمام نشده است اما فرصت های عالی ایجاد کرده است.
- ارزش گذاری برای شرکت های هوش مصنوعی “مضحک” است در حالی که ارزش گذاری برای شرکت های غیر AI منطقی است.”
- فابریس فرصتهای قانعکنندهای را در فناوری دفاعی و همچنین رانندگی خودمختار میبیند (در حال حاضر بسیار مورد علاقه نیست).
- اکثر شرکتهای هوش مصنوعی که او دیده است، «محصولات جالبی» ایجاد کردهاند، اما «مدلهای تجاری نامشخصی» دارند و «به هیاهویها عمل نمیکنند» و «بیشتر آنها به صفر میرسند».
- ^یک نکته: او در اینجا صرفاً به شرکت های خصوصی VC اشاره می کند، نه سهامی که به صورت عمومی معامله می شوند. او معمولاً زمانی که نامها عمومی میشوند خارج میشود (همانطور که در مورد Alibaba و Palantir $BABA $PLTR انجام داد).
- او فکر میکند چرخه تبلیغات گارتنر در مورد هوش مصنوعی نیز صدق میکند… در کوتاهمدت، این تحول کمتر از آنچه در حال حاضر انتظار میرود، خواهد بود، اما در درازمدت مقیاس این حرکت فراتر از انتظارات همه خواهد بود، به جز خشنترین پیشگویان هوش مصنوعی. حرف من نه او).
- او یک گاو ارز دیجیتال بوده و هست. او علاوه بر داشتن تعداد زیادی توکن، با یک استیبل کوین اروپایی به نام Midas بسیار درگیر است (از ایالات متحده قابل دسترسی نیست اما از اکثر کشورهای دیگر است) که در مصاحبه می گوید مطابق با مقررات، کنترل از راه دور ورشکستگی و چیزی است. که در واقع می توان از چیزهای DeFi روی زنجیره استفاده کرد.
متن کامل گفتگوی ما را می توانید اینجا ببینید.
جک: راهنمای رو به جلو توسط VanEck، یک رهبر جهانی در مدیریت دارایی از سال 1955 برای شما آورده شده است. بعداً در مورد VanEck ETF بیشتر خواهید شنید، اما در حال حاضر، اجازه دهید وارد مصاحبه امروز شویم. من بسیار خوشحالم که به Fabrice Grinda، یک کارآفرین و سرمایه گذار، به راهنمای Forward Guidance خوش آمد می گویم.
فابریس موسس اوکلند بود که بعداً به برنارد آرنو، بنیانگذار OLX فروخته شد و متعاقباً به Naspers فروخته شد و یک فرشته سریالی سرمایه گذار در شرکت هایی مانند Airbnb، Alibaba و FanDuel است. فابریس، از آشنایی با شما فوق العاده است. ممنون که اومدی
از اینکه من را دارید متشکرم شما سفر کارآفرینی خود را دارید که عالی است. و من میخواستم بعداً در مورد Midas از شما بپرسم، شرکتی که شما یکی از بنیانگذاران و سرمایهگذاران آن هستید، که کارهای بزرگ زیادی در دنیای استیبل کوین انجام میدهد.
اما میدانم که شما نیز به اقتصاد کلان و آنچه بر قیمت داراییها و بانکهای مرکزی تأثیر میگذارد، علاقه زیادی دارید. بنابراین در وب سایت خود، مقالاتی مانند به حباب همه چیز خوش آمدید، که در فوریه 2021 نوشتید، و همچنین در فوریه 2020، نوشتید COVID-19، شاید قو سیاهی که اقتصاد جهانی را به سمت رکود سوق می دهد. . بنابراین اولین سوال من از شما این است که چگونه اقتصاد کلان بر دنیای سرمایه گذاری شما در شرکت های مخاطره آمیز و همچنین کارآفرین بودن تأثیر می گذارد؟
اگر شغل شما معامله سود در تمام طول روز است، بدیهی است که توجه به کلان و آنچه بانک های مرکزی می گویند منطقی است. اما برای یک فرد گسترده تر که در حال سرمایه گذاری در سرمایه گذاری خطرپذیر یا راه اندازی یک کسب و کار است، اقتصاد کلان چگونه بر آنها تأثیر می گذارد؟
فابریس: چرخه کلان به دلیل نقاط قیمتی که در آن وارد می شوید و از آن خارج می شوید اهمیت دارد. و این گفته، به عنوان یک سرمایه گذار در دنیای سرمایه گذاری خطرپذیر، شما خروج را کنترل نمی کنید. سپس بدانید که در چه مرحله ای قرار است در چرخه قرار بگیرید.
آنچه شما می دانید زمانی است که سرمایه گذاری می کنید. و بنابراین، سعی میکنم از سطوح بهویژه قیمتها بسیار آگاه باشم تا مطمئن شوم که بیش از حد پرداخت نمیکنم. و بنابراین، در سال 2021، در حالی که بقیه اساساً دیوانه می شدند، من یک گام به عقب برداشتم و می گویم، بسیار خوب، ما در یک حباب همه چیز هستیم زیرا سیاست های پولی مالی بیش از حد سست وجود دارد.
و این منجر به تورم قیمت دارایی در هر طبقه دارایی می شود، که با یک تورم در راه صعود و همه چیز از املاک گرفته تا اوراق قرضه، سهام، خصوصی، عمومی، NFT ها، ارزهای دیجیتال، SPAC ها مرتبط است. و بنابراین، در واقع بیایید بفروشیم. بنابراین، من اساساً سیاستی را دنبال کردم که اگر لنگر به زمین بود، باید آن را در هر طبقه دارایی ممکن بفروشیم.
البته، در دنیای خصوصی، این مایع نیست. ما فقط کسری از آنچه را که دوست داشتیم انجام دهیم فروختیم. اما در حالی که بقیه در حال سرمایه گذاری بودند، ما در حال واگذاری بودیم.
و عکس این قضیه صادق است. سال گذشته، در حالی که همه در دنیای سرمایه گذاری اساسا می گفتند خاکستر را محکم کنید، ما روی هیچ چیز سرمایه گذاری نمی کنیم. من فکر می کردم، نه، این بهترین زمان برای سرمایه گذاری است، زیرا ارزش گذاری ها معقول هستند.
منظورم این است که هیچ چیز در فناوری ارزان نیست، اما معقول تر از آنچه بوده است. رقابت کمتری وجود دارد بنابراین در حالی که قبلاً 20 شرکت برای انجام همین کار بودجه می گرفتند، یک یا دو شرکت وجود دارد.
بنابراین احتمال بیشتری برای برنده شدن در این دسته وجود دارد. و بنیانگذاران اکنون بر روی اقتصاد واحد، نرخ سوزاندن، اطمینان از داشتن دو سال پول نقد و فرار و رفتن به مرحله بعدی تمرکز کرده اند. و این چیزها عمیقاً اهمیت دارند.
اگر به دهه گذشته نگاه کنید، بنابراین سرمایه گذاری به عنوان یک طبقه دارایی بسیار متفاوت از اکثر آنها است. از چیزی به نام قانون توان پیروی می کند در مقابل تمام کلاس های دارایی دیگر از منحنی های توزیع گاوسی عادی پیروی می کنند. و در این قانون قدرت، به این معنی است که چند شرکت برتر در این رده در نهایت همه بازدهی را دارند.
و اگر به دهه 2010 نگاه کنید، بهترین سرمایه گذاری ها در 08، 09، 010، 011 انجام شده است. بنابراین، پس از رکود بزرگ یا بحران مالی. و بنابراین، من گمان می کنم که همین اتفاق در اینجا رخ خواهد داد.
بدترین زمان برای سرمایه گذاری احتمالا 21 و شاید 2020 خواهد بود. و بهترین زمان برای سرمایه گذاری در دهه 2020 اواخر 22، 23، 24 تا زمان بازگشت خواهد بود. بنابراین کلان اهمیت دارد.
اکنون که گفته شد، اگر بگویم که این کار را انجام میدهم بیراد هستم زیرا فکر میکنم این کار به من کمک میکند سرمایهگذار بهتری شوم. من در واقع اکتشافی دارم که آنها را دنبال می کنم. و بنابراین، در 21، این یک دستورالعمل از بالا به پایین نبود.
ارزش گذاری ها بالاست. بنابراین، من معتقدم که این کار را انجام خواهیم داد، اکتشافات ما، روشی که برای شرکتها ارزش قائل میشویم درست است و بیشتر شرکتها را گران مییابیم و بنابراین سرمایهگذاری نخواهیم کرد و زمانی که فرصتها پیش آمد، خروج را انتخاب میکنیم. بنابراین، این برای من به همان اندازه یک تمرین فکری است تا هر چیز دیگری.
بنابراین، من بوده ام، من یک اقتصاددان هستم. من زمان زیادی را صرف فکر کردن در مورد آن، نوشتن در مورد آن، خواندن در مورد آن کردم. و اتفاقاً پیامدهایی دارد که می تواند در فضای سرمایه گذاری قابل اجرا باشد.
اما برای اکثر مردم، فکر میکنم اگر واقعاً روی اکتشافیهای خود، بهویژه ارزشگذاری سختگیرانه عمل میکنند، نادیده گرفتن آن مشکلی ندارند.
جک: فکر میکنم این نکته بسیار مهمی است. شما عاشق ماکرو هستید. من عاشق ماکرو هستم و قطعا به شما کمک کرده است.
اما من فکر میکنم، ما آن را مطالعه میکنیم زیرا آن را دوست داریم، نه لزوماً به این دلیل که به ما امکان میدهد در گوشه و کنار آن ببینیم یا فرصتهای سرمایهگذاری عالی ایجاد کنیم. بنابراین، Febreze، فقط برای ایجاد صحنه، به صورت آنلاین خواندم، شما شرکت خود را، اولین شرکت خود را به برنارد آرنو از LVMH در سال 2000 فروختید. بنابراین، من فکر می کنم در آن زمان بود که حباب سرمایه گذاری خطرپذیر ترکید.
بنابراین، زمانی که اولین شغل خارج از کالج بودید یا زمانی که در دانشگاه هستید، همان زمانی بود که آن، اولین حباب VC، در آن دنیا نبودید. بنابراین وقتی شما، اولین دنیای شما طوری بود که انگار آن حباب در حال ترکیدن است. و سپس تصور میکنم از سال 2010 تا کنون، VC، سرمایهگذاری خطرپذیر واقعاً بهعنوان یک طبقه دارایی متورم شده است، پول بیشتری به فضا سرازیر شده است، ارزشگذاریها افزایش مییابد، افرادی که در اوبر سرمایهگذاری میکنند، آنطور که شما کار میکنید، آنها بیشتر دارند. پول برای سرمایه گذاری در شرکت های دیگر
بنابراین، بسیاری از افرادی که، فرض کنید، پول پرتاب میکنند، مطمئن هستم که من همه جزئیات را درست متوجه نشدهام، اما آیا این خلاصهسازی تقریبی از جدول زمانی شما و جدول زمانی VC است؟
فابریس: بنابراین حتی در اواخر دهه نود، من در سال 96 از دانشگاه فارغ التحصیل شدم. من برای مککینزی و شرکت 96، 98 کار کردم، چون میدانستم حباب در راه است، اما فهمیدم در جایی که میخواهم شرکتم را بسازم، به مهارتهای بیشتری نیاز دارم. و من می خواستم یک شرکت فناوری بسازم.
می دانستم. و فکر میکردم که واقعاً حباب رفتن به مککینزی را از دست میدهم، اما دیدم، این کار را نکردم. بنابراین، من در واقع شب سرخوشی را هنگام ساختن اولین شرکتم، 98، 99، 2000 دیدم.
و من سمت معکوس حباب را دیدم. من شرکت بعدی خود را در سال 2001 می سازم. و در سال 2001، زمانی که من بودم، با هر VC تماس می گرفتم و به آنها می گفتم: “هی، من این ایده شگفت انگیز را دارم.”
در اروپا و آسیا فوق العاده خوب عمل کرده است. یک مدل کسب و کار معتبر وجود دارد. من می دانم که چگونه باید اجرا کنم و یک کارآفرین اثبات شده با سابقه اثبات شده بوده ام.
فکر نمیکنم این جمله را تمام کنم که آنها تلفن را قطع کردهاند، زیرا، میدانید، بقیه به pets.com، e-toys، webvan، MCI، WorldCom میرفتند و هیچ راهی برای ایجاد یک شرکت وجود نداشت. . و بنابراین، من می دانم که این چیزها به صورت چرخه ای می آیند و این چرخه ها چندین سال طول می کشد. بنابراین من رونق و رکود را در اواخر دهه نود، اوایل سال 2000 دیدم.
من آن را دوباره دیدم، مانند سرخوشی 2004 تا 2007 تا 2007، 2010، مانند اتوبوس. و دوباره، رونق 2021. و سپس 22، 23 busts در دنیای سرمایه گذاری، که اتفاقا، تا حد زیادی ادامه دارد، درست است؟
مانند مردم در بازارهای عمومی مانند، اوه، همه چیز شگفت انگیز است. ما هفت یا هر چیز باشکوهی داریم که ارزشش را دارد. اما اگر به ارزش بازار عمومی شرکت های فناوری با سهام زیر 20 میلیارد نگاه کنید، اکثر آنها 80 درصد کاهش یافته اند.
قبلا 95 درصد کاهش داشتند. الان 80 درصد کاهش یافته اند. بنابراین آنها از آن زمان فارکس کردهاند، اما هنوز پایین هستند، میدانید، فوتبال هنوز به چهار یا پنج از قلهها تقسیم میشود.
و اگر به کل بازار سرمایه گذاری نگاه کنید، مقدار پول LP که وارد فضای سرمایه گذاری می شود به طور چشمگیری کاهش یافته است. و خود سرمایهگذاریهای مخاطرهآمیز هنوز 75 درصد به اوج خود رسیده است. بنابراین ما هنوز در وسط یک، یک نیم تنه هستیم.
و بنابراین این سومین چرخه رکود بزرگی است که من در فضای سرمایه گذاری دیده ام.
جک: و در رونق سالهای 2020 و 2021، چه نوع ارزشگذاریهایی را در شرکتهای مختلف مشاهده میکردید که، که به آنها نگاه کردید، میدانید، لطفاً هیچ چیز خاصی را که از افشای آن احساس راحتی نمیکنید و چگونه انجام میدهید، فاش نکنید. آنها با دهه قبل مقایسه می کنند؟ و همچنین، آیا داستان خاصی وجود دارد که ممکن است نشانهای از یک حباب داشته باشد یا، میدانید، همیشه آن فروشگاه وجود دارد که نشانهای از تاپ باشد.
فابریس: بنابراین ارزش گذاری های میانه اساساً کاملاً منفجر شد. بنابراین میانه پیشبنیاد 2013، 2019 یک به پنج قبل از پست بود، میانه دانه مانند سه در نه قبل از میانه a هفت در 23 قبل از 30 پست بود. میانه B احتمالاً 15 در 50 با کشش متناسب بود.
بنابراین بدون کشش، 150 روی GMV 600 K و GMV 2.5 میلیون آمد. منظورم این است که در درآمدهای SAS، شاید 20 درصد آن.
جک: بنابراین این سقف بازار برای درآمد در صلاحیت جهانی سهام است که به عنوان قیمت به فروش شناخته می شود.
فابریس: آره منظورم این است که ترکیبی از درآمد، فروش ناخالص است. اگر شما یک بازار هستید یا درآمدهای SAS شما از قبل تخمین زده می شود، فرض کنید صفر دانه باشد، مانند 30 K a صد خواهد بود، 150 K و B در این نوع ارزیابی ها 500 K خواهد بود.
و چیزی که در روزهای حباب شروع شد این بود که ما شاهد افزایش درآمد شرکتها در صد ایکس بودیم. اما نشانه های حباب نبود، نشانه حباب نبود. منظورم این است که ارزش گذاری ها دیوانه کننده بود.
ما از 10، 15، 20 X در برخی موارد به صد ایکس رسیدیم. اما این بیشتر سرعت انجام معاملات است که نشان میدهد هیچ بررسی لازم وجود ندارد، درست است؟ اوه، من می خواهم برای ارزیابی شرکت تماس بگیرم.
و شاید تماس بعدی داشته باشیم. خوب، شاید اولین، یکی از همکاران یا مدیر، اولین تماس را داشته باشد و من می خواهم هفته آینده برای تماس دوم تماس بگیرم. و ما تصمیم می گیریم و تصمیم گیرندگان فوق العاده سریعی هستیم.
دو هفته، دو تماس یک ساعته در هفته، ما تصمیم می گیریم که سرمایه گذاری کنیم یا نه. و اساساً بین تماس اول و دوم، آنها مانند، اوه، ما مشترک شده ایم. می دانید، ما یک سرنخ داریم.
ما هر صد میلیون دلاری را از تایگر یا سافتبانک که دو سرمایهگذار بزرگ، گمان میکنم، در بازار گاوی هستند، جمعآوری میکنیم که اساساً دقت لازم را انجام ندادهاند و بر اساس یک تماس، چکهای هنگفتی بر روی آنها نوشتهاند. و به همین ترتیب معاملاتی انجام می شد که با سرعتی نشان می داد که هیچ کاری انجام نمی شود. و باید باور کنید که همه ستارهها و قیمتهایی که میپردازند در یک راستا قرار دارند، بهویژه که مردم آنقدر خوشبین بودند که فوراً سرمایهگذاری میکردند یا سایر VCها میرفتند و به رقبا کمک مالی میکردند.
و بنابراین شما در نهایت با 10، 15 رقیب با بودجه بسیار خوب مواجه خواهید شد که همان فضا را با قیمت های دیوانه کننده دنبال می کنند. و بنابراین کاملاً واضح بود که آنها عمدتاً قرار نبودند آن را بسازند زیرا قیمت ها بسیار بالا بود. اگر قیمت آن تا حد کمال و در شرایط مخاطرهآمیز بود، بسیار نادر است که دورهای پایینتر را ببینید، زیرا اغلب وقتی یک دور سرمایهگذاری را انجام میدهید، یک بند ضد رقیقسازی وجود دارد، به این معنی که اگر دور بعدی را با قیمت پایینتر انجام دهید، دور قبلی قیمت گذاری می کند و در واقع بنیانگذاران را رقیق می کند زیرا بنیانگذاران این را نمی خواهند.
اگر پول زیادی با قیمت بسیار بالا جمع آوری کنید، شرکت را می کشد. بنابراین در دنیای سرمایهگذاری، آنچه شرکتها را میکشد، سه دلیل اصلی مرگ شماره یک هستند، پیدا نکردن مناسب بازار محصول، واضح است. شماره دو، مبارزه با هم بنیانگذاران خود، اگرچه داشتن هم بنیانگذاران احتمال موفقیت شما را افزایش می دهد.
بنابراین یک شمشیر دو لبه است. و شماره سه در واقع جمع آوری پول بیش از حد با قیمت بسیار بالا است. مسئله این است که هیچ بنیانگذاری برای اولینبار نمیگوید، نه، مثل این بود که کسی 50 در 150 پیش، 25% رقیقسازی، 50 میلیون یا پیشنهاد کسی، میدانید، نمیدانم، 10 در 50 ارائه میدهد.
آنها همیشه 50 را در 150 می گیرند، اما، یا 10 را در 40 یا 50 پست می کنند. مسئله این است که اگر در آن رشد نکنید، ممکن است شرکت خود را کشته باشید. و بنابراین احتمال شکست را به طور چشمگیری افزایش می دهید.
اما پویایی بدی نیز وجود دارد. اگر دیگران در حال بزرگ شدن هستند، شما احساس می کنید مجبور هستید بزرگ شوید. احساس می کنید مجبور هستید آن را خرج کنید.
منظورم این است که بله، من فکر میکنم سرعت اجرا واقعاً همین بود، و ارزشگذاریها در صد ایکس به آینده واقعاً چیزی بود که نشان میداد فوقالعاده کفآلود بود.
جک: چرا جمع آوری پول بیش از حد در ارزیابی بسیار بالاست؟ به نظر می رسد مشکل بسیار خوبی باشد. چرا برای برخی از شرکت ها اینقدر سمی است؟
فابریس: خب، درست است، بیشتر استارت آپ ها سودآور نیستند و انتظار این نیست که با مبلغی که تازه جمع آوری کرده اند، سودآور شوند. و بنابراین آنها پول زیادی را با قیمت بسیار بالا جمع آوری کردند و سپس باید به دور بعدی بروند. اگر آنها نتوانند دور بعدی را حداقل با همان قیمت بالا ببرند، باید کاری را انجام دهید که پایین آمدن نامیده می شود.
و پایین اجرا، همانطور که گفتم، این مقررات ضد رقیق سازی را در جایی که اجرای قبلی انجام داده است، راه اندازی می کند، بنابراین فرض کنید شما فقط 200 میلیون در 800 قبل، 1 میلیارد پست، 20% رقیق سازی 200 میلیون جمع آوری کرده اید، اما شرکت شما فقط 200 ارزش دارد. میلیون. دور بعدی، شما باید، آنها پیشنهاد می کنند که 50 را در 150 یا قبل از هر چیز دیگری افزایش دهید. ممکن است چند اتفاق بیفتد.
یکی از آنها بچههای قبل از 200 است که ممکن است 200 دوباره قیمت بگیرند، در این صورت شما فقط شاهد رقیق شدن 50٪ در شرکت خود بودید. و بنابراین بنیانگذاران بسیاری از سهام مشترک خود را از دست می دهند، یا شاید هیچ حمایتی از سوی خودی ها در حمایت از شرکت وجود نداشته باشد، به این معنی که سرمایه گذاران جدید این کار را انجام نخواهند داد. آنها برای بازی پول ایجاد می کنند.
منظورم این است که واقعاً شرکتها را نابود میکند زیرا جدولهای کلاهک در نهایت به هم میریزند. اولویت انحلال بسیار زیاد است. و بنابراین شما باید پاکسازی های گسترده ای را انجام دهید و ممکن است سرمایه گذاران را از بین ببرید.
و بنابراین، که اشکالی ندارد، اما ممکن است شرکت ها را نیز از بین ببرد. بنابراین ما شاهد بسیاری از مرگهای جعلی اسب شاخدار هستیم که در چند سال گذشته اتفاق افتاده است، زیرا این شرکتها به اندازهای که آنها را جمعآوری کردهاند یا بزرگ دیدهاند، ارزشی نداشتهاند. دلار و در واقع آن را استخدام کرده یا آن را به طور کامل جمع آوری کرده است. و بنابراین، من حدس میزنم، سه سناریو را میبینیم.
یکی از سناریوهایی که می بینیم این است که به طور کامل از جایی که ما در حال جمع آوری پول در حال حاضر به اندازه پنج قبل از رقیق کردن سناریوی قبلی همه پشته ها را به معمولی تبدیل می کنیم و سرمایه گذاران جدید هر 20، 30، 40، 50 درصد را دریافت می کنند، پاک می شود. ما در حال ایجاد یک مجموعه گزینه برای تیم مدیریت هستیم. بنابراین، راه اندازی مجدد یک شرکت است که گویی اجاره قبلی خارج نشده، وجود نداشته است.
و این اتفاق می افتد تا سرمایه گذارانی را که دیگر نمی خواهند چک بنویسند از بین ببرد. بنابراین بیشتر برای سرمایه گذاران متقاطع اتفاق می افتد که به طور کامل ترک کردند. بنابراین هر چه باشد، D1، Co2، و تا حدودی SoftBank و Tiger.
دوم، چیزی که ما بیشتر می بینیم این است که شرکت نمی خواهد دورهای پایین را انجام دهد. بنابراین آنها یک دور را با قیمت ثابت انجام می دهند، اما ساختار را قرار می دهند، آنها را در اولویت انحلال قرار می دهند. بنابراین آنها، آنها می گویند، خوب، حالا این دور جدید اتفاق می افتد، اما هر پول جدیدی که می گذارم، سه X می گیرم.
اما نقطه ضعف آن اساساً این است که شما در حال محدود کردن نتیجه خود هستید. به این معنی که اکنون شرکت قصد دارد سعی کند خود را بفروشد و سرمایه گذاران دور آخر آن را به دو یا سه X تبدیل کنند و احتمالاً افراد قبل از این که نابود شوند. ما به عنوان سرمایه گذاران مخاطره آمیز، این چیزی نیست که من تعهد می کنم.
من میخواهم یک 10 X را پذیرهنویسی کنم. بنابراین انجام این نوع معاملات خصوصی با ساختار، واقعاً مشکل من نیست. و سپس شماره سه، البته، افرادی که به اندازه کافی پول جمع آوری کرده اند که در واقع آن را به دست آورده اند و برنده شده اند، اما آنها بسیار اندک هستند.
جک: زمانی که شرکتهای سرمایهگذاری خطرپذیر پول جمعآوری میکنند، اثری وجود دارد، در واقع اگر ارزش بازار پایین بیاید و آنها را افزایش دهند، تا حدودی کوتاه میآیند، این به بنیانگذاران آسیب میزند زیرا سرمایهگذاران واقعی، LPs یا GPs که قرار دادن پول در شرکت های سرمایه گذاری خطرپذیر از خود محافظت کرده اند. بنابراین اگر با ارزش گذاری خیلی بالا پول جمع آوری کنید، و سپس مجبور به انجام یک دور پایین شوید، این می تواند واقعاً سمی باشد. و من تصور میکنم که اگر 200 میلیون پول جمع کنید، شرکت شما به سبک زندگی 200 میلیونی عادت میکند و شما شروع به استخدام این همه دستیار میکنید و شروع میکنید به سفرها و اینجور چیزها.
فابریس: مردم اگر داشته باشند تمایل دارند آن را خرج کنند. و نه لزوماً آن سبک زندگی، بلکه بیشتر، خوب، بیایید استخدام کنیم، سریعتر رشد کنیم، و غیره. و سپس به طور ناگهانی از حالت رشد به حالت یک، بیایید بر روی اقتصاد واحد تمرکز کنیم.
منظورم این است که تعداد شرکتهایی که از سری B و به بعد هستند، به قدری دیرهنگام که باید 65 درصد یا بیشتر از کارکنان آنها را رجوع کنم، بسیار شگفتانگیز است. و به هر حال، اگر مجبور به انجام آن هستید، ترجیح می دهید یک بار آن را انجام دهید. و آنها آماده اند تا چندین بار این کار را انجام دهند زیرا روحیه را از بین می برد.
و شما یک داوری عظیم انجام می دهید، مثل اینکه فقط 70 درصد مردم را رها کرده اید و مثل این هستید که، ببینید، مردم قبلاً رفته اند. خودشه. ما تیم هستیم و شما از آن به عنوان یک تجربه تقویت روحیه استفاده می کنید، حتی اگر این یک تجربه آسیب زا است در مقابل انجام آن 5% و 5% و 5%.
این در واقع بدترین است زیرا در آن زمان مردم متعجب بودند که کی یا کجا می آیند.
جک: و چگونه میتوان کاهش بیرحمانه ریف در نیروی اخراج افراد را با تصویر کلان کلان نرخ بیکاری که هنوز در 3.9 درصد پایین است، مقایسه میکند. به نظر می رسد اقتصاد ایالات متحده همچنان در حال افزایش مشاغل است و بازار کار در حال گسترش است. آیا بین آنچه در سیلیکون ولی و سرمایههای مخاطرهآمیز در جهان میبینید و اقتصاد کلان گستردهتر، گسست میبینید؟
فابریس: کاملا. منظورم این است که این نشان می دهد که سیلیکون ولی، اگرچه موتور رشد اقتصادی و رشد بهره وری است، اما در واقع موتور رشد اشتغال نبوده است. بنابراین، تعداد، درصد جمعیت ایالات متحده که توسط شرکتهای فناوری استخدام میشوند هنوز تک رقمی است.
و بنابراین شما می توانید یک رکود عظیم در فناوری داشته باشید که ما داشته ایم. و باز هم، نه در همه بخشهای فناوری، بدیهی است که شرکتهای هوش مصنوعی اکثراً استخدام میکنند و این بر کل اشتغال تأثیری ندارد. و اقتصاد به عنوان یک کل در واقع بسیار انعطاف پذیرتر از آنچه مردم انتظار داشتند بوده است.
اگر در سال 22 یک گام به عقب بردارید، اکثر مردم پیشبینی میکردند که ایالات متحده در حال حاضر دچار رکود خواهد شد. ما شاهد سریع ترین افزایش نرخ ها از اوایل دهه 1980، نرخ های اسمی بوده ایم. و ما به طور معقول در همان زمان در هر دسته از املاک تجاری گرفته تا بدهی مصرف کننده، بدهی کارت اعتباری، بدهی دانشجویی، و بدهی وام مسکن به طور معقول بارگذاری شده بودیم.
به علاوه تعدادی از کاهش سرعت در بخش های مختلف اتفاق افتاد. بنابراین انتظار یک رکود بود، اما اشتغال در واقع بسیار بهتر از انتظار مردم است. درآمد مردم علیرغم افزایش بیش از حد بسیار بهتر شده است.
و از نظر تاریخی، زمانی که منحنیهای بازدهی معکوس و سریعترین افزایش نرخها را داشتید، انتظار یک رکود را داشتید. ما در 70 سال گذشته فقط یک بار فرود نرم داشته ایم و آن در سال 1994 بود. و بنابراین پول هوشمند رکود بود.
و با این حال، به طور معمول این روایت از رکود به فرود نرم و شاید بدون فرود تغییر کرد، مانند جایی که الان هستیم، بله، زیرا CPI بالاتر از چیزی است که مردم میخواهند. شاید ما نمیبینیم، و در واقع، اینجا جایی است که کارشناسان، جایی که اجماع اشتباه بوده است، اینکه نرخها برای مدت طولانیتری بالاتر میمانند، همان چیزی است که من برای همیشه گفتهام، به نظر میرسد اکنون اجماع بیشتری پیدا کرده است. مردم در ابتدا چهار، پنج، شش کاهش نرخ در سال جاری را پذیرهنویسی میکردند، و شاید اکنون ما به دو نرخ رسیدهایم، اما انعطافپذیری بیشتری وجود دارد، و شاید هیچ چیزی در افق وجود نداشته باشد.
من فکر میکنم در حال حاضر، ریسک بزرگتر در واقع دیگر اقتصاد کلان نیست. در واقع ژئوپلیتیک است. اگر قوهای خاکستری یا قوهای سیاه را در افق ببینم، بیشتر است، آیا ما در اولین دورهها هستیم؟
منظورم این است که ما قطعا در جنگ سرد دوم هستیم، درست است؟ مانند یک طرف، روسیه، چین، ایران و کره شمالی را دارید. از سوی دیگر، شما غرب را در اختیار دارید، و امیدواریم که ما بتوانیم هند را در اردوگاه خود جابه جا کنیم، اما در حال حاضر درگیری هایی وجود دارد.
جنگ های داغی در اوکراین و خاورمیانه وجود دارد و سوال این است که آیا این تشدید می شود؟ من فکر نمیکنم که چین ظرفیت دوزیستانی برای حمله به تایوان را داشته باشد، اما کاری که اخیرا انجام دادند این بود که اساساً محاصره تایوان را آزمایش کردند، و اگر تایوان را محاصره کنند، چه اتفاقی میافتد؟ چگونه تشدید می شود؟
نگرانیهای کلان من امروز در کوتاهمدت بیشتر ناشی از ژئوپلیتیک و ژئوپلیتیک و خطر تصادفات است، که آشکارا بالاتر از آن است که اساساً وجود دارد، حتی اگر بله، آیا ما کسریهای ناپایدار در ایالات متحده داریم؟ بله، اما در واقع، واقعیت این است که شما می توانید به راحتی آن را برطرف کنید. اکنون، اراده سیاسی برای رفع آن وجود ندارد، اما اگر شما عصای جادویی را به من بدهید و من می توانستم چند چیز را تغییر دهم، من محاسبه COLA خود را برای مزایا تغییر دادم، شما تمام حقوق بازنشستگی عمومی را به سهم جریمه منتقل کردید و افزایش دادید. سن بازنشستگی هر چه باشد، 70، یا حداقل 67، 68، و شما آن را با امید به زندگی شاخص کردید، احتمالاً همه مشکلات مختلف کسری بودجه خود را حل کرده اید، و صادقانه بگویم، در سراسر جهان در غرب. دلار نسبت به سایر ارزها، فرض کنید یورو، در حال حاضر امن تر به نظر می رسد. اگر به وضعیت بدهی عمومی در ایتالیا نگاه کنید، چه رسد به یونان و سایرین، وضعیت بسیار بدتر به نظر می رسد.
نگرانی های کلان، جالب است، ناپدید نشدند، اما اکنون در درجه دوم نگرانی های ژئوپلیتیک قرار دارند.
جک: شما فکر می کنید که نگرانی شدیدتر برای شما ژئوپلیتیک است تا کلان اقتصادی. شما به من گفتید که سرمایه گذار در پالانتیر نیستید، یا هنوز هستید، نمی دانم، که آشکارا با فناوری دفاعی و امنیت ملی ایالات متحده و تهدیدات ژئوپلیتیکی مرتبط است. آیا چیزی وجود دارد که شما به عنوان سرمایه گذار در Palantir یا هر شرکت دیگری دیده اید که کسی که این را تماشا می کند، روزنامه را می خواند و مطالب را دنبال می کند، اما تجربه ای که شما دارید، ممکن است نداند؟
فابریس: ببینید، زمانی که پالانتیر خصوصی بود، من یک سرمایه گذار بودم. سپس دسترسی به بنیانگذاران را ترجیح دادم. موضوع این است که وقتی شرکتها عمومی میشوند، من دسترسی به امتیاز خود را از دست میدهم، زیرا البته، اکنون شما فقط به اطلاعات بازار عمومی دسترسی دارید.
من فکر میکنم این روزها سرمایهگذاری جالبتر من است، بنابراین همه را فروختم، معمولاً پس از پایان قفل سهام سهام عمومی خود را میفروشم، بنابراین شرکتها بورس میشوند، من شش ماه در قفل هستم، سپس میفروشم. جالبترین سرمایهگذاری در مجموعه من در بخش فناوری دفاعی در حال حاضر، شرکتی به نام Anduril، ANDURIL است. نمیدانم شنیده اید یا نه
فکر می کنم داشته باشم. آنها اساساً در حال اختراع مجدد پیمانکار اصلی، پیمانکار دفاعی برای تجارت دولتی هستند، به دور از لاکهید مارتین، ریتون ها، و غیره، در جهان، زیرا این افراد ساختار هزینه دیوانه کننده ای دارند یا کارآمد نیستند. آنها در حال ساختن یک پیمانکار مدرن، سبک اسیدی، کارآمد سرمایه، حرکت سریع، فناوری رو به جلو هستند.
این برنده قراردادهای راست و چپ است. آنها در حال ایجاد وسایل نقلیه خودمختار خارقالعاده در زیر آب، در هوا، انجام دفاع و غیره هستند که شگفتانگیز است. آنها در حال برنده شدن قراردادهای راست و چپ هستند.
قطعاً در حوزه فناوری دفاعی افزایش زیادی وجود داشته است. اکنون، تحلیل یا تخصص ژئوپلیتیکی من است، بنابراین من به گروهی از گروه ها پیوستم، و این بیشتر از هر چیز دیگری یک کنجکاوی فکری است، اما گروهی به نام Ergo، ERGO، که عوامل اطلاعاتی سابق ایالات متحده و سیا، و غیره هستند، وجود دارد که ایجاد کرده اند. اساساً یک کسب و کار مشاوره ای برای عمدتاً احتمالاً صندوق های تامینی است که در تجارت کلان جهانی تجارت می کنند، اما برای افرادی مانند من که از نظر فکری در مورد فضا کنجکاو هستند، شما به تحلیلگران اطلاعاتی، تحلیلگران دفاعی و افرادی که در میانه راه هستند دسترسی اختصاصی دارید. چه می گذرد، چه کسانی نظر می دهند و نتایج احتمالی را در مورد آنچه قرار است اتفاق بیفتد و همه چیز، از انتخابات مختلف گرفته تا رویدادهای ژئوپلیتیکی، قرار می دهند.
ببینید، من این کار را از روی کنجکاوی فکری انجام می دهم. کاری که من در بخش سرمایه گذاری انجام می دهم را تغییر نمی دهد. در سمت سرمایه گذاری، در پایان روز، من معتقدم که فناوری، که ذاتاً تورم زا است، بیشتر مشکلات جهان را حل می کند.
دلیل اینکه من در زمینه فناوری، هم به عنوان سرمایه گذار و هم به عنوان بنیانگذار، مشغول به کار هستم، این است که مشکلاتی را از نظر نابرابری در فرصت ها، تغییرات آب و هوایی و بحران سلامت روانی فیزیکی می بینم. من فکر می کنم که سیاست گذاران از نظر ساختاری قادر به پرداختن به آنها نیستند، به خصوص که بسیاری از این موارد جهانی هستند و دارای اثرات خارجی منفی مانند تغییرات آب و هوایی هستند. بنابراین، در عوض، راهحلهای انتفاعی را که برای رسیدگی به هر یک از این مشکلات مقیاسپذیر هستند، تأمین مالی میکنم.
به همین دلیل است که من در 11 شرکت سرمایه گذار هستم تا سعی کنم آن را حل کنم. صرف نظر از محیط ژئوپلیتیکی و محیط سیاسی، من آن را به عنوان یک فرسودگی برای مدل های خود می دانم. من به کاری که انجام میدهم ادامه میدهم زیرا آن را انجام میدهم، A، این کار فوقالعاده سودآور است، اما B، مهمتر و مهمتر از همه، فکر میکنم این کار درستی است.
من 20 سال پیش بازنشسته شدم، اما ماموریت محور هستم. من می خواهم مشکلات دنیا را حل کنم. من فکر می کنم فناوری راهی برای انجام این کار است زیرا تورم زا است.
در واقع، این نیز راهی برای حل مشکل تورمی است که در ایالات متحده شاهد آن بوده ایم. اگر به بیشتر دستهبندیها نگاه کنید، اگر فناوری آن را لمس کرده باشد، تورمزدایی داشته است. به کیفیت و قدرت رایانه های خود، تلفن های همراه خود در 40 سال گذشته فکر کنید، اما در مورد پنل های خورشیدی و باتری ها نیز صادق است.
پانل های خورشیدی در دهه گذشته، برای هر دهه از چهار دهه گذشته، بر 10 تقسیم شده است. یعنی کاهش قیمت تقسیم بر 10000. قیمت باتری تقسیم بر 42 از سال 1991.
آنها در واقع در یک سال 50 درصد کاهش یافتند که بیشتر به دلیل تولید بیش از حد بود. در چین، همچنان به سرعت به کاهش خود ادامه داد، که نشان میدهد ما راهحلهای سبز، راهحلهای تکنولوژیکی برای تغییرات آب و هوایی خواهیم داشت. حتی اگر من مسائل ژئوپلیتیکی را با چیزهایی مانند Ergo و چیزهایی مانند Green Mantle، که گردهمایی یا گفتگوی نیل فرگوسن است دنبال میکنم، این بر تصمیمگیری نهایی من تأثیری ندارد.
من می خواهم بروم و از فناوری برای حل مشکلات دنیا استفاده کنم.
جک: شما همیشه بدون توجه به موقعیت ژئوپلیتیکی، روی فناوری سرمایهگذاری خواهید کرد، اما ممکن است این سرمایهگذاریها را در کجا انجام دهید. طبق ویکیپدیای شما که نمیدانم درست است یا نه، میتوانید من را تصحیح کنید، تقریباً 70 درصد سرمایهگذاری شما در آمریکا و 30 درصد در سایر نقاط جهان از جمله برزیل، فرانسه، آلمان، بریتانیا بوده است. ، روسیه، چین و ترکیه. آیا وضعیت ژئوپلیتیکی، تصور شما از یک تهدید، به گونه ای است که شما در علی بابا، مشخصاً در چین، سرمایه گذاری کرده اید؟
اگر اکنون فرصتی را می دیدید که به اندازه علی بابا برای شما امیدوارکننده بود، نمی دانستید که قرار است به اندازه علی بابا موفق باشد، اما برای شما به همان اندازه جذاب و قانع کننده بود که وقتی آن را می بینید، همانطور که علی بابا در زمان شما بود. آن روز را دیدم آیا هنوز آن سرمایهگذاری را انجام میدهید، یا وضعیت ژئوپلیتیک به اندازهای وخیم است که ممکن است دو بار در مورد نوشتن آن چک فکر کنید؟ همچنین، من ممکن است از شما سؤالی در مورد روسیه بپرسم، که به نظر من پاسخ شما قطعاً در آنجا است.
فابریس: در واقع حق با شماست. این نشان میدهد که ما کجا سرمایهگذاری میکنیم، و اکثریت قریب به اتفاق جایی که ما سرمایهگذاری میکنیم، ایالات متحده و اروپای غربی است، اما قبلاً به طور تهاجمی در ترکیه، روسیه و چین سرمایهگذاری میکردیم. به دلایل ژئوپلیتیکی، به دلایل کاملاً متفاوت، من از هر سه دور شده ام.
پس از اینکه پوتین تصمیم گرفت به کریمه حمله کند، روسیه را متوقف کردیم، بنابراین فکر میکنم شبیه سال 2014 است. ما در آنجا در شرکت های فوق العاده ای سرمایه گذار بودیم. ما یک بازار B2B مانند علی بابا چین داشتیم.
توسط Tiger Investor حمایت شد. البته آنها ترسیدند و درست است. ناگهان، شرکتی که هر چه ارزش داشت، یک میلیارد بود، دیگر هیچ سرمایهای برای آن در دسترس نبود، و یک الیگارشی آن را برای بادام زمینی تصاحب کرد.
ما قطعا دیگر در روسیه سرمایه گذاری نمی کنیم. چین، همین بعد از اینکه جوخما برای چند ماه ناپدید شد، من قصد دارم در دانشگاه عادی پکن زبان ماندارین بخوانم.
من کشور چین را دوست دارم. من عاشق داستان بیرون آوردن یک میلیارد نفر از فقر هستم. دنگ شیائوپینگ یکی از قهرمانان من از نظر کاری است که برای مدرن کردن چین انجام داد.
مشکل خودکامگی ها و دیکتاتوری ها این است که شما به اندازه دیکتاتور خود خوب هستید. شما قطعاً آن را در امپراتوری روم دیدید که آگوستوس یا مارکوس اورلیوس و تراژان را داشتید، اما کومودوس و نرون را نیز داشتید. به همان اندازه که من دنگ شیائوپینگ را دوست دارم، فکر می کنم شی جین پینگ معمولاً بی کفایت است، اما خطرناک است و برای جهان خطرناک است.
او دیدگاه اشتباهی در مورد اینکه قدرت کشورها از کجا آمده است، که به نظر من در مورد پوتین نیز صادق است، دارد، و به میراث کاری که دنگ شیائوپینگ و دیگران انجام داده اند، اعتقادی ندارد. من واقعاً معتقدم که اگر فردی مانند دنگ امروز در چین در قدرت بود، ما این جنگ سرد دوم و این درگیری بین ایالات متحده و چین را نداشتیم و در واقع همزیستی بسیار بهتری خواهیم داشت. شی جهان بینی خود را دارد که در تضاد مستقیم با من است و بنابراین نه، من دیگر در چین سرمایه گذاری نمی کنم.
ترکیه، اردوغان، از نظر من، میراث آتاتورک را نقض می کند. آتاتورک یکی از دولتمردان بزرگ قرن بیستم است. کاری که او با ترکیه انجام داد و اینکه چگونه آن را اصلاح و مدرن کرد را دوست داشتم.
اردوغان هر دو از منظر سیاسی است، اما صادقانه بگویم، حتی یک دیدگاه کلان. او معتقد است که چاپ پول بیشتر تورم را کاهش می دهد. ما دیدیم که تاثیر آن روی ارز کجاست.
ما سرمایه گذاری های فوق العاده ای در ترکیه و شرکت هایی مانند Trendule داشتیم که مانند آمازون ترکیه است. مشکل اینجاست که وقتی تورم زیادی دارید، لیر کاهش مییابد که حتی اگر درآمدتان را بر اساس دلار افزایش دهید، در نهایت باز هم در حال کاهش هستید. حتی اگر سالیانه خود را بر حسب دلار دو برابر کنید، کاهش ارزش پول بیشتر از آن که بر آن تأثیر بگذارد.
من از یک لنز ژئوپلیتیک برای تصمیم گیری در مورد سرمایه گذاری استفاده می کنم، و حق با شماست. من در حال حاضر نه تنها از این سه کشور، بلکه قطعاً از چین، روسیه و ترکیه اجتناب می کنم.
جک: فهمیدم. با تشکر. پیش از این، شما به سرمایه گذاران خاصی که وارد دنیای سرمایه گذاری خطرپذیر شده اند اشاره کردید.
گفتید تایگر گلوبال، CO2. من اینها را به عنوان صندوق های تامینی فکر می کنم، که به طور سنتی یک صندوق تامینی را مدیریت می کردند که مدت ها کوتاه می آمد، شرط بندی های اقتصادی کلان را انجام می دادند، نه سرمایه گذاری خطرپذیر، اما بعداً آنها وارد سرمایه های خطرپذیر شدند، و شما به آن اشاره کردید. تصور من این است که آنها بدون بررسی دقیق چک نوشتند و آنها توریست بودند، حرف من، نه شما.
به ما بگویید، ورود آنها به فضای سرمایه گذاری خطرپذیر را در 10 سال گذشته چگونه مشاهده کردید؟ کمی بیشتر در مورد مشارکت آنها در اوج ارزیابی مسائل حباب 2020 و 2021 به ما توضیح دهید و آنها اکنون کجا هستند؟ آیا هنوز چک هایشان را می نویسند؟
آنها را یادداشت کرده اند؟ آیا آنها درس خود را یاد گرفته اند یا چه اتفاقی می افتد؟
فابریس: اول از همه، بسیاری از این افراد قبلاً در زمینه فناوری سرمایه گذار بودند. سابقه داشتند. فقط این است که آنها در روزهای حباب یا حباب 21 بسیار افزایش یافتند.
بچه هایی که منصفانه ترین سرمایه گذاران آب و هوا بودند واقعاً بچه های متقاطع بودند. ایده آنها این بود که ما دیر به صورت خصوصی با ارزش بالا وارد میشویم، زیرا البته بازار عمومی است، و زمانی که شما سهامی عام شوید، ما سرمایهگذاران شما خواهیم بود، و ما سرمایهگذاران بازار عمومی هستیم. مسئله این است که فکر نمیکنم آنها درک کنند که بازارهای خصوصی چگونه کار میکنند و بسیاری از این شرکتها آماده نبودند.
وقتی بازارها چرخیدند و بازارهای عمومی نیز چرخیدند، بیشتر آنها رفتند. در حال حاضر، من خیلی دقیق دنبال نمیکنم، زیرا این خیلی دیرتر از جایی است که معمولاً بازی میکنم، اگرچه آنها در شرکتهای من خریدار بودند. خیلی وقتها، وقتی میگویم، این ارزشگذاری خیلی بالاست، یک رمپ جدید در حال رخ دادن است، آیا میتوانیم یک کار ثانویه انجام دهیم؟
آنها دوست دارند بیشتر مالک شوند، زیرا آنها با یکدیگر رقابت می کردند، مانند سافت بانک و تایگر به جای تخصیص ما، ما در موقعیتی نبودیم که موقعیت های خود را به آنها بفروشیم. نمیدانم بیرون هستند یا نه، اما قطعاً عملیاتهایشان را کاهش دادهاند، و شاید دوباره انگشتان پاهایشان را فرو میبرند، اما صادقانه بگویم، من دنبال نکردم. من فکر میکنم SoftBank هنوز کمی فعال است، اگرچه ممکن است آنها وجوه مختلفی برای Geos داشته باشند که ادغام شدهاند، اما من قطعاً آنها را به اندازه کافی نمیبینم.
در حال حاضر، سرمایه گذاری هنوز در یک دوره کاهش است. همانطور که گفتم، ما هنوز 70 درصد در بخش ریسک پذیری افت داریم، با بسیاری از LP ها که هنوز به سرمایه گذاری و خصوصی اختصاص داده شده اند، و بنابراین جمع آوری سرمایه سخت است، و در نتیجه، پزشکان عمومی ندارند. این مقدار سرمایه برای استقرار
جک: به نظر شما پایین ترین سرمایه گذاری در سال 2022 چیست؟ همانطور که شما گفتید، سهام فناوری پرپرواز در جهان معامله عمومی 80٪، 90٪ کاهش یافت. اما کشف قیمت در دنیای سرمایه گذاری چگونه بود و سال 2023 چگونه بود و ما اکنون کجا هستیم؟
فابریس: می توانم بگویم اواخر 22 تا Q1، 24 وحشتناک بود. وحشتناک بود، به جز داستان دو شهر. اگر یک هوش مصنوعی هستید، فوق العاده کف آلود بود و یادآور حباب 21 بود.
تقریبا در همه دسته ها وحشتناک بود. بالا بردن، به سمت پایین سخت بود، برای بالا بردن هر چیزی به کشش بیشتری نیاز داشتید. مردم از شما می خواستند که به جز هوش مصنوعی دو یا سه سال پول نقد و غیره جمع آوری کنید. اگر یک شرکت مرتبط با هوش مصنوعی بودید، مثل این بود که در راس چرخه تبلیغات هستید. جالب است، در حالی که بیشتر فناوری ها در یک رکود عمیق و عمیق قرار داشتند، هوش مصنوعی در یک حباب دیوانه کننده بود. حالا هر دو کمی تصحیح می کنند.
من فکر میکنم که ما در حباب هوش مصنوعی در فناوری، از نظر جایی که مردم برای شرکتهای جدید هوش مصنوعی رشد میکنند، به اوج رسیدهایم. منظورم بازی پادشاهان نیست. منظورم سرمایه گذاران باز از نوع هوش مصنوعی نیست.
منظورم کاربردهای هوش مصنوعی و شرکت هایی است که در اطراف آن فعالیت می کردند. ما شاهد بهبودی در ارزیابیهای کشف قیمت و سهولت انجام دور در سمت سرمایهگذاری هستیم، اما هنوز بسیار دور از حالت عادی هستیم. هنوز هم سخت تر از آن چیزی است که انتظار داشتم.
برخی از دستهها کاملاً مورد علاقه نیستند، مثلاً تحویل غذا و به طور کلی فناوری غذا، که اساساً، چون همه میرفتند و غذا را به صورت آنلاین در روزهای حباب سفارش میدادند، شرکتها بسیار بیشتر رشد کردند و نفوذ بیشتر شد، و مردم انتظار دارند که عادی شدن وقتی دوباره کوچک شدند، در پنج ضرب شد و سپس بر دو تقسیم شد. مشکل این است که تقسیم بر دو آنقدر دردناک است که این مقوله بسیار مورد بی مهری قرار گرفت.
هر چیزی که به غذا مربوط می شود، به عنوان مثال، تحویل غذا، فناوری مواد غذایی کاملا مورد بی مهری سرمایه گذاران است، و بهبود آن مدتی طول می کشد.
جک: آیا منصفانه است که بگوییم در دنیای سرمایهگذاری، چون همه چیز به رشد مربوط میشود، اگر یک شرکت رشد را متوقف کند، این بدترین کاری است که یک شرکت میتواند از نظر سرمایهگذار انجام دهد؟ آیا گفتن این انصاف است یا نه؟
فابریس: بستگی به صحنه دارد. اگر در مراحل اولیه هستید، مطمئنا. اگر در اواخر مرحله هستید و یک سال را در نظر می گیرید که در آن 10٪، 20٪ رشد می کنید، اما اقتصاد واحد خود را اصلاح می کنید، بنابراین از سوزاندن 100 میلیون به نقطه سر به سر می رسید، در واقع احتمالاً مشکلی ندارد.
اگر شما یک شرکت مرحله اولیه یا یک شرکت صحنه هستید، در حال رشد نیستید، بله، این حکم اعدام است، زیرا ما سرمایه گذاران پلی اتیلن نیستیم. ما باید 10 برابر یا بیشتر را پذیره نویسی کنیم. اگر رشد نکنید، به آن نخواهید رسید.
در مرحله اولیه، مطمئناً این درست است.
جک: در مورد کریپتو و سرمایه مخاطرهآمیز چطور؟ چقدر با آن درگیر بوده اید؟ به ما بگویید چگونه اولین بار در مورد کریپتو یاد گرفتید.
فابریس: من یک گیمر هستم. من پردازنده گرافیکی بسیار قوی داشتم. به عنوان یک تمرین فکری، من در سال های 2010، 2011، نمی دانم، خیلی خیلی خیلی زود، بیت کوین را روی پردازنده های گرافیکی خود استخراج می کردم.
به عنوان یک سرمایه گذار خطرپذیر، تخصص من کسب و کارها و بازارهای اثر شبکه است. Crypto اثرات شبکه فوق العاده عمیقی دارد. اگر به شباهتهای شاید سیستمعاملهایی مانند مایکروسافت ویندوز فکر میکنید، اثرات شبکهای خارقالعاده وجود دارد زیرا زمانی که توسعهدهندهها را روی پلتفرم و ابزارهای توسعهدهنده دارید، مردم برنامههایی را میسازند زیرا برنامههای کاربردی دارند، افراد بیشتری آن را دریافت میکنند، و غیره.
همین اتفاق در لایه یک می افتد، بنابراین Solana یا Ethereum، و سپس افراد خودشان این برنامه ها یا بازارها را می سازند. اگر به چیزی مانند Uniswap فکر می کنید، بازاری است که نقدینگی در آن اهمیت دارد. شما باید عرضه و تقاضا را مطابقت دهید.
دقیقاً همان پویایی علی بابا یا eBay یا Airbnb و همه این نوع مشاغل را دنبال می کند. ما در اوایل سال 2016 یا 2017 سرمایه گذاری در بخش خصوصی کریپتو را آغاز کردیم. فکر میکنم در حال حاضر 70 سرمایهگذاری رمزنگاری در بخش خصوصی داریم که حدود 10 درصد از سرمایه ما است.
ما در همان ابتدای Figment و سرمایهگذاران اولیه در Animoca و برخی از شرکتهای لایه زیرساخت بنیادی و شرکتهای کاربردی در این فضا بودیم. ما سرمایه گذاران اولیه بودیم. ما همچنان در این فضا سرمایه گذار هستیم.
اکنون، علاوه بر آن، چون بسیاری از کاربردهای رمزنگاری، ارزش به توکنها تعلق میگیرد و نه به سهام، ما تصمیم گرفتیم که سرمایهگذاری در توکنها را به عنوان سرمایهگذاران مخاطرهآمیز شروع کنیم، به این معنی که برای تیم ارزش قائل هستیم، ارزش توکنومیکها را داریم، برای شرکت ارزش قائل می شویم و توکن ها را می خریم و نگه می داریم. ما یک صندوق تامینی نیستیم. ما معامله نمی کنیم
ما انجام نمی دهیم، اما فقط می خریم و نگه می داریم. ما 30 توکن خریدیم، که خب، ما 10 درصد از آخرین سرمایه خود را که یک صندوق 290 میلیون دلاری بود، یعنی 29 میلیون دلار، مستقر کردیم، اما امروز ارزش آن، نمی دانم، 50 میلیون دلار است. خیلی بزرگ شد
ما متوجه شدیم که بهعنوان یک صندوق سرمایهگذاری در ایالات متحده، محدودیتهای داشتن ارز دیجیتال مایع بسیار زیاد است. ما RIA نیستیم، و بنابراین میتوانیم فقط 20 درصد از کتابهایمان را داشته باشیم که عمومی و ثانویه هستند، و همچنین کتابهای ثانویه زیادی میخریم. بازیافت برای ما سخت است.
سخت است، و در ایالات متحده، خرید هر یک از توکن ها غیرقانونی است. در ایالات متحده، به اشتراک گذاشتن بسیاری از توکنها غیرقانونی است، بنابراین بازده زیادی روی میز باقی میگذارید. کاری که ما به معنای واقعی کلمه چند هفته پیش انجام دادیم این بود که دارایی های رمزنگاری مایع خود را به صندوق خود تقسیم کردیم.
این مایع Trident نامیده می شود. ما کل تیم رمزنگاری مایع FDA را گرفتیم و در صندوق خود گذاشتیم. ما آن را با 50 میلیون دلار یا هر چیز دیگری تخمین زدیم، نمیدانم 45 دلار است یا 50 دلاری که گذاشتیم، و حالا این دارد زندگی خودش را میکند.
در واقع، من در حال حاضر میزبان یک کنفرانس رمزنگاری Trident Liquid با تعداد زیادی از مدیران ارزهای دیجیتال در ترکز و کایکوس هستم. این کار بعدی است که ما در بخش کریپتو انجام دادیم. بعد سومین مورد این است که ما یک برنامه استودیویی داریم که در آن شرکت میسازیم، و من در چند سال گذشته یک شرکت رمزنگاری ایجاد کردم که اکنون اساساً در حال ظهور است.
یعنی میداس؟ یعنی میداس. در مورد آن به ما بگویید.
تجزیه و تحلیل کلان من از 21 را پست کنید، برای من واضح بود که با افزایش نرخ ها، اگر بخواهید، همانطور که قبلاً دیده بودیم، یک خرس، یک زمستان ارز دیجیتال خواهیم داشت. آنچه من قبلاً در فضای سرمایه گذاری توضیح دادم، جایی که ما در بازار نزولی کامل در 22، 23، و Q1، 24 هستیم، که شروع به چرخش می کند، در فضای رمزنگاری مایع حتی بیشتر بود، زیرا ارزهای دیجیتال، هر چه بود. تز گاو نر در مورد آن، در نهایت یک دارایی ریسک است، و احتمالاً دارایی ریسک نهایی است. این یک به یک با نرخ های بهره ایالات متحده کاملاً همبستگی منفی دارد.
می توانم به شما بگویم که اوج کریپتو یک روز قبل از شروع افزایش نرخ بهره ایالات متحده بود. مارس 2022؟ نه فکر کنم اولین یا حداقل اعلام اولین نرخ ها 31 آبان بود.
اساساً به محض اینکه نرخ ها شروع به افزایش کردند، کریپتو شروع به کاهش کرد. به شدت پایین آمد. بیشتر چیزها 90٪، 95٪ کاهش داشتند.
بسیاری از پروژه ها از بین رفت. البته، بسیاری از پروژهها شبیه به هم بودند و واقعاً قابل اجرا نبودند. این باعث شد من و شریکم، و من در یک ثانیه در مورد او به شما بگویم، فکر کنیم، خوب، مورد استفاده از رمزنگاری چیست؟
کاربرد کریپتو چیست؟ نادیده گرفتن طلای دیجیتال، بیت کوین، که اشکالی ندارد، اما اگر به یک محصول پس انداز نیاز دارید و در آرژانتین هستید و با تورم مواجه هستید، اشکالی ندارد، اما در ایالات متحده، فوق العاده مفید نیست. در نهایت، یک مورد استفاده، یک مورد استفاده در بازار انبوه در واقع سکه های پایدار است.
سکه های پایدار، USDC و USDT، ترکیبی از وسیله مبادله و وسیله پرداخت و ذخیره ارزش و فوق العاده مفید هستند. باز هم، در ایالات متحده یا اروپای غربی، جایی که ارزهای نسبتاً پایداری دارید، فوق العاده مفید نیست، اما در آرژانتین، در آفریقا، در اکثر کشورها، فوق العاده مفید است. حتی در پایین ترین سطح بازار نزولی، حدود 130 میلیارد سکه ثابت وجود دارد.
تحلیل من این بود که ما دیگر در یک محیط نرخ صفر نیستیم. نرخ وجوه بلندمدت FED 0 درصد نخواهد بود. شاید پنج و ربع نباشد، شاید 300 امتیاز پایه باشد، 200 امتیاز پایه، اما صفر نیست، در این صورت یک سکه پایدار بدون بازده، که USDC و USDT هستند، منطقی نیست.
همین الان تتر و سپس USDC دارید که 100 دلار به آنها می دهید، می روند اسکناس های T می خرند، پنج و ربع می گیرند، شما درآمد صفر می کنید. من فکر می کنم، این معنی ندارد. باید یک سکه پایدار با بازده وجود داشته باشد.
به هر حال، این ایده که ما در دنیای مالی سنتی با حساب جاری خود و آن حساب پس انداز، تمایز حساب جاری پرداخت می کنیم، در واقع یک ثبت دفتر در بانک برای به حداکثر رساندن سود بانکی است. آن طور که باید باشد نیست. در واقع، دلیلی وجود دارد که نمیتوانید در صورتحساب T-Bill تسویه کنید یا در حساب پسانداز خود تسویه کنید.
این فقط وسیله ای برای بانک ها برای به حداکثر رساندن سود است. من می گویم، خوب، بدیهی است که کریپتو یک فضای بسیار تنظیم شده است. سوالی که از شریکم پرسیدم و در یک ثانیه در مورد آن به شما خواهم گفت، این است که آیا راه قانونی برای داشتن یک سکه پایدار با بازدهی وجود دارد که بتوانیم بیشترین بازدهی را به کاربر نهایی بدهیم؟
او از گلدمن ساکس می آید، نام او دنیس است. ما با هم در فهرست کردن خودرو کار کرده بودیم، 200 میلیون خزانه خریده بودیم، ثبت SEC را انجام داده بودیم. ما متوجه شدیم که در واقع، در آلمان، آنها یک چارچوب قانونی اوراق قرضه دارنده دارند که در آن اساساً KYC و AML را برای صدور بازخرید انجام میدهند، اما همه معاملات امضاکننده اینگونه نبودند.
تا جایی که میتوانیم یک توکن امنیتی صادر کنیم که بازدهی داشته باشد، که در آن ما افراد KYC و AML در هنگام صدور بازخرید، اما همه تراکنشهای امضاکننده نبودند، KYC و AML، به این معنی که میتوانید در DeFi ادغام کنید و میتوانید معاملات طولانی انجام دهید. ، و غیره. خیلی منطقی بود. مدتی طول کشید زیرا شما باید مطابق با Mifit شوید، باید توسط رگولاتورهای اروپایی تایید شوید، ما باید مطابق من باشیم، اما در نهایت شرکتی به نام Midas ساختیم که اولین محصول آن MT Bill نام داشت.
این یک صورتحساب ورشکستگی توکنشده از راه دور کاملاً مطابق با مقررات است که میتوانید از آن برای انجام بسیاری از کارها استفاده کنید، از جمله ما در صندوقهای وامدهی مانند Morpho ادغام شدهایم، جایی که میتوانید در مقابل آن وام بگیرید یا در مقابل آن وام بدهید. زیرا البته، اگر قرار است وام بدهید، ممکن است وثیقه بازدهی نیز داشته باشید. و در لحظاتی که نرخ های DeFi کمتر از نرخ قبض T-T-Bill است، می توانید معاملات طولانی مدت را انجام دهید و می توانید 15 تا 20٪ روی صورتحساب های خود سود کنید.
و ما در حال راه اندازی با استفاده از چارچوب قانونی یکسان، تجارت مبتنی بر دلتا خنثی هستیم. بنابراین در محصولی به نام N-bases. بنابراین آنچه در حال رخ دادن است، احتمالاً موفقترین شرکت سال گذشته در فضای کریپتو، شرکتی به نام آتنا است که سریعترین شرکت برای جمعآوری 3 میلیارد دارایی است.
و در بازارهای گاوی چه اتفاقی می افتد؟ بنابراین چیزی که من میخواهم Midas باشد، یک شرکت رمزنگاری است که برای مصرفکنندگان ایمن است و محصولات سرمایهگذاری درجهبندی سازمانی را ارائه میکند که هم در بازارهای نزولی و هم در بازارهای صعودی کار میکنند. بنابراین در بازار نزولی، شما یک محصول T-Bill دارید که به شما نرخ قبض T-Bill را می دهد و سپس بازار صعودی که می توانید کارهای جالبی را در DeFi انجام دهید.
و سپس بازار گاوی، شما یک محصول تجارت پایه دارید. بنابراین روش کار این است، زیرا مردم در بازارهای صعودی معتقدند که بیت کوین، اتریوم و دیگران در آینده ارزش بیشتری از ارزش فعلی خواهند داشت، کاری که شما انجام می دهید این است که یک تجارت پایه ایجاد می کنید. نقطه را طولانی کنید، شما صاحب امتیاز هستید و نرخ آتی را کوتاه می کنید. و به همین دلیل، و شما یک محصول آینده ایجاد می کنید، به همین دلیل، مردم آنقدر خوش بین هستند که فکر می کنند بیت کوین 100 هزار، 120 هزار، یک میلیون ارزش خواهد داشت، هر چه در آینده باشد، می توانید آن اسپرد را کسب کنید.
و این اسپرد در بازارهای گاوی می تواند تا 50 درصد در سال ارزش داشته باشد. چون اگر فکر می کنید دوبرابر می شود، حاضرید 50 درصد بپردازید. اکنون، آشکارا بر اساس انتظارات آتی مردم از جایی که قیمت ها هستند، بالا و پایین می رود.
اما این محصولی است که در چند هفته آینده عرضه می کنیم. بنابراین Midas واقعاً یک محصول امنیتی توکنشده با درجه سازمانی است که کاملاً مطابق با مقررات است، کنترل از راه دور ورشکستگی، با دو محصول اصلی، صورتحسابهای T-Tokenized و یک محصول تجاری مبتنی بر توکن، محصول تجاری پایه خنثی دلتا.
جک: بنابراین در این برنامه، ما در مورد مالی سنتی صحبت می کنیم. بنابراین، مبنای معاملاتی که ما در مورد آن صحبت کردیم، کوتاه کردن قراردادهای آتی خزانه داری و خزانه داری طولانی است. چیزی که شما به آن اشاره می کنید معادل رمزنگاری آن است، یعنی کوتاه بودن آینده بیت کوین و داشتن بیت کوین واقعی.
دقیقا. و دلیل اینکه این یک معامله سودآور خواهد بود این است که همه آنقدر نسبت به بیت کوین خوش بین هستند که فقط در حال خرید معاملات آتی بیت کوین هستند. دقیقا.
فابریس: و بنابراین، و در حال حاضر، و تجارت در همان گاو نر، فقط 15 درصد یا بیشتر بازده دارد. اما مانند چند ماه پیش، زمانی که مردم واقعاً صعودی بودند، بازدهی حدود 50 درصد داشت. و محصول آتی دائمی در واقع یک اختراع رمزنگاری است که در آن هر هشت ساعت یا بیشتر قیمت گذاری می شود.
اما مردم اهرم را در این تجارت یا در دنیای رمزنگاری دوست دارند و انحرافات زیادی وجود دارد. و بنابراین این یک تجارت فوق العاده سودآور است. حالا فقط در بازارهای گاوی کار می کند، درست است؟
مثل اینکه قطعاً در بازار نزولی کار نمیکند، اما در بازار نزولی، سپس به محصول نماد T-Bill که صرفاً محصول پسانداز و ایمن شماست، میروید تا زمانی که احساس صعودی بیشتری داشته باشید. و این تجارت، هر دوی این محصولات ابزارهای اساسی هستند که افرادی که می خواهند در DeFi و اکوسیستم کریپتو حضور داشته باشند باید از آنها استفاده کنند.
جک: o MT-bill فعال است، M-basis در راه است.
پارچه: درسته MT-bill زنده است، M-base در عرض یک ماه یا بیشتر فعال می شود. ما در حال حاضر، بله، اساساً در حال مذاکره با کدام یک از سه مدیر دارایی هستیم که قرار است با آنها کار کنیم تا همه معاملات را انجام دهیم.
جک: فهمیدم. بنابراین در دنیای مالی سنتی، مارس 2020، فدرال رزرو نرخ های بهره را به صفر رساند و نرخ های بهره در سراسر منحنی را به صفر رساند، تسهیلات کمی انجام داد که به طور غیرمستقیم سیستم بانکی را پر از ذخایر کرد. و در نهایت آن را به بسیاری از سپرده ایجاد شد.
بنابراین بانک ها دارایی های زیادی داشتند و حجم عظیمی از سپرده های بدون بهره در سیستم بانکی وجود داشت. و، میدانید، میتوانید شش امتیاز پایه بگیرید، اما واقعاً اهمیتی نمیدادید، زیرا صفر، شش امتیاز پایه، چه کسی اهمیت میدهد؟ و در سال 2022، با افزایش نرخهای بهره، تحول عظیمی رخ داد، خروج پول از سپردههای بدون بهره به صندوقهای بازار پول برای دریافت بازده و همچنین سپردههای دارای بهره.
بنابراین تز شما اساساً این است که دنیای رمزارزها دستخوش این تحول خواهد شد و پول از سکههای پایدار بدون بهره مانند تتر یا دایره USDT یا USDC خارج میشود و به ابزارهای بازدهی میرود.
پارچه: درسته خواه بسته به ریسک پذیری شما باشد، فقط اسکناس های سرمایه ای یا یک نوع تجارت پایه. کاملا.
و منطقی است، درست است؟ در حال حاضر، تتر تنها سودآورترین شرکت در جهان به ازای هر کارمند است. این معنا ندارد.
جک: بله. بنابراین تتر، و من میخواهم تجربهام را در مورد آن به اشتراک بگذارم، از شنیدن چیزهای مشکوک در مورد تتر و همچنین گفتن، ببینید، اگر همه پول دارند، 60 میلیارد یا اکنون بیش از صد میلیارد دلار است، چرا دان کنید. آنها فقط تنظیم نمی شوند؟ چرا آنها فقط ممیزی نمی شوند و نشان نمی دهند که آن را دارند؟
آنها این گواهی ها را منتشر می کنند. به اندازه کافی جالب و خنده دار است که نشان دهد چگونه هرگز آنطور که شما فکر می کنید به پایان نمی رسد. یادم می آید که به پادکست بسیار محبوبی گوش می دادم که در آن روزنامه نگاران بسیار خوب از سم بایکمن فرید می پرسیدند، تتر چه خبر؟
آیا تتر کلاهبرداری است؟ آیا تتر منفجر می شود؟ البته، تتر هنوز اینجاست و امپراتوری سام بایکمن فرید کاملاً فروپاشیده و او در زندان است.
فابریس: اگر زمانی در ترازنامه حساب بانکی تتر به دلیل پولی که دیر چاپ کردهاند، سوراخی وجود داشته باشد، شرط میبندم که آنها را وصل کردهاند.
جک: بله. چون فقط هزینه های کمی دارند و به سپرده ها چیزی نمی پردازند و نرخ سودی می گیرند که الان 5.3 درصد است. دقیقا. فهمیدم.
و سپس Circle، USDC، در مورد آن به من بگویید زیرا، می دانید، من فکر می کنم، بسیار خوب، ما قرار است سکه های پایدار را قانونی کنیم، ما حسابرسی خواهیم شد، ما در خشکی خواهیم بود. و بنابراین آنها دارایی های خزانه داری ایالات متحده بودند، اما من فکر می کنم آنها همچنین ممکن است پولی در مقابل وجوه داشته باشند. من می دانم که آنها در بانک سیلیکون ولی سپرده داشتند.
بنابراین در مارس 2023 یک قطع رابطه وجود داشت زیرا نگرانی هایی وجود داشت که آیا این باز می گردد، آیا این سپرده خوب است؟ بدیهی است که آنها بیش از حد یک چهارم میلیون دلار داشتند. در نهایت، تمام سپرده ها متوقف شد.
فابریس: آیا فکر میکنید Circle پیشرفتهایی انجام داده است، اما شما فقط به دنبال آن هستید – بله، Circle مطمئناً صدای بیشتری دارد، اما آنها نمیتوانند به شما بازدهی بدهند، زیرا اگر آنها به شما بازدهی بدهند، این یک نشانه امنیتی است و آنها این کار را نمیکنند. نمی خواهم یک ثبت امنیتی در ایالات متحده باشد. این در واقع هدف هر چیزی را که آنها ساخته اند شکست می دهد. اکنون ما در ایالات متحده در دسترس نیستیم زیرا دقیقاً به همین دلیل، ما راه حلی هستیم که در درجه سازمانی تنظیم شده است، اما این راه حل غیر آمریکایی است.
و با توجه به کاری که Circle دوست دارد انجام دهد، فکر نمیکنم این مسیری باشد که آنها میتوانند از آن پیروی کنند، مگر اینکه رژیم نظارتی ایالات متحده بهطور چشمگیری تغییر کند. در این صورت، بله، یا مدیران فعلی موقعیت بهتری نسبت به ما برای انجام این کار دارند. از نظر تئوری، پاسخ مثبت است، اما از نظر نظارتی، من فکر نمیکنم که آنها بتوانند ساختاری را که هر کدام از آنها هستند تغییر دهند و نمیتوانند تسلیم شوند.
و SEC هر کسی را که سعی کرده است به شدت از کوینبیس گرفته تا بلاکفای را نشان دهد، دنبال میکند.
جک: شما در چه رژیم نظارتی هستید و مردم کجا می توانند با قبوض MT درگیر شوند؟
فابریس: بنابراین آنها نمی توانند این کار را در ایالات متحده انجام دهند، اما در تمام اروپا – هر کشوری غیر از ایالات متحده و کشورهای تحریم شده. بنابراین ما تحت نظارت اروپایی هستیم، به این معنی که شما می توانید ما را در هر جایی از آمریکای لاتین گرفته تا آفریقا خریداری کنید. منظورم این است که در هر جایی مگر اینکه شما تحریم شده باشید یا آمریکا.
فهمیدم. پس چین چطور؟ من فکر می کنم چین نیز ممنوع است، اما من آنقدر متخصص نظارتی نیستم.
من احتمالا باید جواب این سوال را بدانم. در واقع، من گمان می کنم که پاسخ احتمالاً منفی است.
جک: فهمیدم. باشه. بنابراین آیا می توان گفت که ایالات متحده یک سرکوب علیه رمزارزها دارد و نسبت به بسیاری از کشورهای دیگر در سایر نقاط جهان، هاردکورتر و کمتر ملایم تر است؟
فابریس: اوه، حتما. منظورم این است که آنچه که ما در اروپا انجام دادهایم، کاملاً مطابق مقررات و غیره، در واقع مصداق آن است. چیزی که ما ارائه می دهیم وجود ندارد، منظورم این است که به آن فکر کنید، ما در حال خرید اسکناس های T-US هستیم.
این برای دولت آمریکا عالی است. ما بدهی آن را تامین می کنیم. شما فکر می کنید این تنها محصولی است که آنها دوست دارند و در عین حال در ایالات متحده غیرقانونی است.
منظورم این است که مسخره است. بنابراین ایالات متحده فوق العاده محافظه کار و عقب مانده بوده است، و من آنها را دوست دارم، و امیدوارم که آنها در مقطعی آینده نگرتر شوند. در حال حاضر، مسلما، آیا در طول این سال ها کلاهبرداری زیادی در کریپتو صورت گرفته است؟
کاملا. ICOها، میم کوینها، چیزهایی که ارزش زیربنایی آنها صفر است، اما این به این معنی نیست که کل دسته را از بین میبرند. یعنی یک تنظیم کننده هوشمند باشید.
مشکل اینجاست که متأسفانه تنظیمکنندهها صلاحیت و یا هوشمندی خاصی نداشتهاند. بنابراین من می خواهم مقررات هوشمندانه تری در ایالات متحده داشته باشید که در آن شما واقعاً بتوانید از موارد استفاده متقلبانه جلوگیری کنید و در عین حال اجازه نوآوری را بدهید. و من امیدوارم که آن را در یک نقطه.
از لحاظ تاریخی، ایالات متحده مرکز خوشحال نوآوری بوده است. و بسیاری از نوآوری های رمزنگاری در واقع در نیویورک در ایالتی است که در واقع، بیشتر فعالیت ها در واقع غیرقانونی است. پس خیلی عجیب است.
ما در آنجا اتفاق نظر داریم. ما تعداد زیادی شرکت رمزنگاری دیگر داریم و با این حال شما اجازه فعالیت ندارید. پس خیلی عجیبه
جک: و بنابراین شما گفتید که مطابق با مقررات و کنترل از راه دور ورشکستگی است. معنی آن را به ما بگویید، زیرا همانطور که قبلاً در دنیای کریپتو اشاره کردید، به ویژه در سالهای 2020، 2021، دنیای کریپتو مملو از پروتکلهایی بود که 10٪، 20٪، 30٪ به نظر میرسید که ریسک پایینی داشتند یا به طور ضمنی دارند. ریسک کم. بنابراین شما در واقع میگفتید که این شما صاحب اوراق بهادار خزانهداری ایالات متحده هستید که کمخطرترین اوراق بهادار در جهان هستند، اسناد خزانه.
فابریس: بله. بنابراین کنترل از راه دور ورشکستگی، معنایش این است که اگر زیر بار برویم، دارایی شما مال شماست. و از آنجایی که ما مالک دارایی های اساسی یا قبوض هستیم، شما دارایی های خود را دارید.
بنابراین حتی اگر شرکت از کار افتاده باشد، شما همچنان به آن دسترسی دارید، همچنان مالک داراییهای اساسی هستید و میتوانید آنها را جبران کنید. بنابراین تنها ریسکی که میپذیرید، نکول دولت آمریکا است. بنابراین ریسک واقعی صورت حساب.
بنابراین ما با هم ترکیب نمیشویم، وجوه به نام خودمان نیست. آنها در واقع در کیف پول خود شما هستند. اگر بخواهید مثل SBF نیست و زمانی که FTX را انجام می دادند، جایی که اساسا بودند، با پول مشتری بازی می کردند.
و اگر زیر بار می رفتند، پول مشتریان خود را از دست می دادند. بنابراین کنترل از راه دور ورشکستگی چیزی است که هنوز در دنیای رمزارز بسیار نادر است، اما فکر میکنم باید یک هنجار باشد که حتی اگر زیر بار بروید، مشتریان مالک داراییهای اساسی خود هستند و میتوانند آنها را جبران کنند.
جک: آره. و در مورد ورشکستگی از راه دور، در دنیای کارگزاری TradFi، فکر میکنم درک من این است که اگر شما یک حساب نقدی دارید، به این معنی که شما فقط با پولی که واقعا دارید اوراق بهادار میخرید، که رایجترین آن است، میدانید، اگر ایالت مورگان، اگر شما تجارت متعلق به مورگان استنلی را دارید، اگر مورگان استنلی از بین برود، که این اتفاق نخواهد افتاد، بسیار بسیار بعید است، اما اگر آنها این کار را داشته باشند و شما یک حساب نقدی داشته باشید، همچنان، و مالک اپل هستید، هنوز هم دارید. آن سهم اپل اما اگر اکانت مارجین داشته باشید، کمی بیشتر می شود. آیا در کریپتو هم همینطور است؟
و من حتی نمی دانم در مورد آن درست می گویم یا نه.
فابریس: خب، در کریپتو، بسیاری از پروتکلهای موجود در بازار وجود ندارند، فقط از راه دور ورشکستگی نیستند. و بنابراین اگر آن پروتکل زیر پا گذاشته شود، دارایی های خود را از دست خواهید داد. و بنابراین ما مطمئن شده ایم که شما بدون توجه به اینکه چه اتفاقی برای ما می افتد، مالک دارایی های خود هستید.
و شما با ما حاشیه نمی کنید، درست است؟ مانند، بنابراین ممکن است از شخص ثالثی مانند Morpho قرض بگیرید، اما این کار را با ما انجام نمی دهید. ما صادرکننده اولیه هستیم.
مثل اینکه برای بیمه اولیه یا بازخرید به ما مراجعه کنید.
جک: باشه. فهمیدم. و مردم چه نوع قرضی با MT انجام می دهند؟
اما آیا آنها سکههای پایدار قرض میگیرند یا کریپتو قرض میکنند یا چه؟
فابریس: خب بستگی داره میخوای چیکار کنی، درسته؟ مثلاً اگر در ETH یا BTC بسیار طولانی هستید، کاری که میتوانید انجام دهید این است که به جای لایک کردن، MT خود را واریز میکنید، خوب، اگر به صندوق مناسبی بروید، بنابراین اگر خزانههای نقدینگی مناسبی داشته باشیم، بسته به نوع نرخ ها، ساده ترین کار این است که به Morpho بروید. بیایید بگوییم که مردم در یک محیط نزولی بودند که در آن نرخ دیفای پایین است.
شما صورتحساب MT را واریز می کنید، USDC یا Tether را با فرض کنید 2% وام می گیرید و سپس صورتحساب MT را در پنج و ربع خریداری می کنید. و سپس نگه دارید، و می توانید، زیرا دولت ایالات متحده، نوسانات روی اسکناس ها صفر است. و بنابراین شما می توانید LTV 90٪ انجام دهید.
بنابراین شما هزار دلار می گذارید، 900 دلار در دو وام می گیرید، من نرخ ها را تعیین می کنم زیرا در حال حاضر آنها بالا هستند، اما در 2٪. با آن، قبض MT را خریداری می کنید که پنج و یک چهارم پیشرو است. شما 900 دلار واریز می کنید و سپس 810 را در دو وام می گیرید و به حلقه زدن آن ادامه می دهید.
بنابراین شما یک اهرم 10 به یک انجام می دهید، فرض کنید ما در 90٪ هستیم. و پنج و ربع شما می شود 15 یا 20. پس این یک مورد استفاده است.
و شما می توانید یک معامله طولانی داشته باشید که سود فوق العاده ای دارد. مورد استفاده دیگر این است که اگر می خواهید وثیقه چیزی باشید، به جای اینکه USDC یا USDT را به عنوان وثیقه ارسال کنید، قرار دادن صورتحساب MT به عنوان وثیقه بهتر است زیرا ارزش وثیقه شما در طول زمان در حال افزایش است زیرا شما سود دریافت می کنید. بنابراین، اگر وثیقه برای وام گرفتن هر چیزی، BDC، ETH، هر چیز دیگری هستید، باز هم بهتر است صورتحساب MT را به عنوان وثیقه قرار دهید تا USDC.
جک: درک من این است که اسناد خزانه ابزار کوپن صفر هستند. به عبارت دیگر، اگر نرخ بهره 4 درصد باشد، یک اوراق خزانه یک ساله خریداری می کنید. اینطور نیست که سالانه 4 درصد در هر سه ماهه یا چیزی به شما حقوق می دهد.
شما فقط آن را به قیمت 96 خریداری می کنید و آن را با یک دلار بازخرید می کنید. این جنبه چگونه در قبض MT اعمال می شود؟ آیا همین اتفاق برای جایی که اسکناس MT افزایش می یابد اتفاق می افتد یا بر خلاف دارندگان اسناد خزانه واقعاً به دارندگان اسکناس MT پرداخت می شود؟
Fabrice: بنابراین شما راه های مختلفی برای طراحی توکن خود دارید. شما می توانید چیزی به نام rebasing باشید. بنابراین به این معنی که خرید میکنید، همیشه ارزش یک خرید را دارد و سود فقط به این معنی است که بیشتر از آن به دست میآورید، یا ممکن است در حال انباشته شدن باشد، به این معنی که سود کمکم افزایش مییابد و مرکب میشود.
بنابراین، به دلایل متعددی، انباشته شدن را انتخاب کردهایم. بنابراین ارزش فقط به افزایش می یابد. بنابراین شما یک دلار دارید، می شود یک دلار پنج دلار، تبدیل به یک دلار 11 می شود و اساساً بالا می رود.
بنابراین ارزش آن در حال افزایش است و ارزش آن انباشته می شود.
جک: یعنی همان اسکناس خزانه است؟ آره. آره
بنابراین فقط هر روز، فقط کمی ارزش آن را افزایش دهید، همانطور که از هم جدا می شود. درست. فهمیدم.
جالب هست. بسیار خوب. بنابراین چیز بعدی شما که راه اندازی می کنید پایه M است.
چیزی که می توانید در مورد برنامه های بلند مدت خود برای چشم انداز بلند مدت خود برای Midas فاش کنید؟
فابریس: آره ببینید، من فکر میکنم که ما در ابتدای تحول بازارهای مالی هستیم. بازارهای مالی سنتی باید دوباره اختراع شوند، درست است؟
مثل همین روش، تصور کنید، برای من منطقی نیست که در سال 2024، اگر من بخواهم سهام اپل را بخرم و شما بخواهید سهام اپل را بفروشید، ما با بانکداران خود تماس می گیریم، آنها معامله را انجام می دهند. یک متولی، یک دلال، یک بانکدار وجود دارد و تسویه حساب T به علاوه 72 است. و فقط در ساعات اداری اتفاق می افتد.
یعنی معنی ندارد، درست است؟ مثلاً چرا نمیتوانید آن را 247 بدون واسطه در زمان واقعی انجام دهید؟ اگر به کسی پول بدهم، هیچ ردیابی بلادرنگی وجود ندارد.
و بنابراین ایجاد داراییهای توکنشده بهعنوان وسیلهای برای تبدیل دنیای مالی به دنیایی دیجیتالی، دیجیتالی و در زمان واقعی، به نظر من چشمانداز بلندمدت است. ما به راحتی می توانیم اوراق قرضه را نشانه گذاری کنیم. ما به راحتی می توانیم سهام را توکن کنیم.
حالا، آیا واقعاً منطقی است که در غرب، شما به راحتی می توانید به Robinhood یا E-Trade بروید؟ لازم نیست. اما از دیدگاه بلندمدت، ما باید ریلهای سیستم مالی سنتی را دوباره اختراع کنیم، به گونهای که دیجیتال باشد و ۲۴۷ بدون تمام این لایههای واسطه و کارمزد و ریلهای ارز دیجیتال یا راهی برای انجام آن کار کند.
اکنون، پرداختها، من گمان میکنم که قرار نیست مسیر کریپتو را طی کنیم. و من فکر می کنم که ما قصد داریم نمونه های برزیل و روسیه را با PIX و UPI کپی کنیم. اوه، روسیه، هند.
بنابراین هند با UPI به عنوان یک سیستم پرداخت بلادرنگ کاملا رایگان که بین مصرف کننده و مصرف کننده، مصرف کننده و تجارت، تجارت و دولت، B2B کار می کند. مثل همه چیز است. و در زمان واقعی رایگان است.
و فوق العاده است. و اساساً مالیات مبادله ویزا مسترکارت از بین رفته است. و منجر به نوآوری خارقالعادهای مانند تراکنشهای خرد، مدلهای کسبوکار در تراکنشهای خرد و انفجار مالی و شمول مالی شد که زیبا و جادویی است که نمیتوانم منتظر وقوع آن در غرب باشم.
و بنابراین من فکر می کنم چیزی شبیه به آن بیشتر احتمال دارد که جابجا شود. بنابراین من فکر میکنم که ریلهای پرداخت همچنان تحت کنترل دولت خواهند بود و در ریل ارزهای دیجیتال قرار نخواهند داشت. اما وقتی صحبت از تسویه داراییهایی مانند اوراق قرضه و غیره میشود، دلیلی وجود ندارد که نتواند وارد ارز دیجیتال شود.
منظورم این است که، بدیهی است، مقامات فعلی واقعاً آن را نمیخواهند، اما بسیار منطقی است. بنابراین من فکر میکنم علاوه بر تلاش برای مقابله با سکههای پایدار بدون بازده، توکنیزه شویم. ما قصد داریم سایر دارایی های مالی دنیای واقعی را توکن کنیم.
جک: پس شما گفتید که نسبت به توکنیزاسیون دارایی ها و تسویه حساب ها خوش بین هستید، کاری که میداس انجام می دهد، اما در مورد پرداخت ها خیر. بنابراین شما این را به عنوان پرداخت نمیبینید و نمیبینید که سکههای رمزنگاری یا استیبل نقش زیادی در آینده پرداختها دارند. من نمی خواهم کلمات را در دهان شما بگذارم.
فابریس: نه، من این را نمی گویم، درست است؟ مثل اینکه آنها برنامههای پرداخت ارزهای مجاور شگفتانگیز مانند Dollar App هستند. Dollar App یک راه آهن رمزنگاری دارد و آنها بیش از یک میلیارد پرداخت انجام می دهند.
بنابراین آنها به شما این امکان را می دهند که مانند انتقال پول از ایالات متحده به مکزیک و پزو به دلار، و غیره، مانند ارزان ترین و ارزان تر از هر چیز دیگری، از انتقال عاقلانه، و غیره. و از این منظر، انقلابی است. من می گویم، اما در داخل کشور، چیزهای بیشتری، پرداخت برای ریل، چیزی که در غرب دوست ندارم این است که همه با کارت های اعتباری با ویزا و مسترکارت و امریکن اکسپرس، با مالیات موثر، نرخ مبادله ای مانند پرداخت می کنند. فرض کنید، 0.8٪ تا 3٪، بسته به، می دانید، کشور، طبقه بندی، تاجر، خریدار، و غیره. من گمان می کنم که اگر بتوانید آن را به دنیایی منتقل کنید که در آن صفر است، ارزش فوق العاده ای ایجاد می کند. و دو نمونه از کشورهایی وجود دارد که در آن اتفاق افتاده است. حالا، آیا میتوانم آن را روی کریپتو بسازم، به خصوص اگر از چیزی بسیار ارزان مانند Solana استفاده کنم؟
آیا پرداخت سولانا می تواند به یک مکانیسم پرداخت شگفت انگیز تبدیل شود؟ پاسخ بله است. و پی پال این کار را انجام می دهد، درست است؟
دقیقا. پس آیا فکر می کنم ممکن است؟ من فکر می کنم پاسخ کاملاً مثبت است.
و این فقط همان چیزی است که من فکر می کنم از طریق چه چیزی دولت ها مایلند کنترل خود را از دست بدهند و من فکر می کنم احتمال وقوع آن بیشتر است؟ من گمان میکنم که پاسخ محتملتر از نظر نتیجه این باشد که چیزی مانند UPI یا PICS، که در نهایت توسط دولت کنترل و تنظیم میشود، چیزی است که در پرداختها اتفاق میافتد تا سیستم پرداخت ریلی رمزنگاری. من نمی گویم نمی تواند اتفاق بیفتد.
من فقط به صورت احتمالی می گویم، من گمان می کنم که این چیزی نیست که اتفاق بیفتد، حتی اگر آنها نقشی داشته باشند و نقش معناداری داشته باشند، به خصوص در مورد پرداخت های بین کشوری و مبادلات و سیستم های بین ارزی. منظورم این است که Dollar App، اگر بازی نکرده اید، 1L است، DOLARAPP، فوق العاده است. و به هر حال، کل ریل کریپتو مبهم است.
شما نمی دانید که یک جزء رمزنگاری در آن وجود دارد. این فقط برای شما انجام شده است و زیباست.
جک: بنابراین UPI، واسط پرداخت یکپارچه، آیا میگویید چین نیز با UnionPay چنین دارد؟
Fabrice: معادل چینی، بزرگها که در واقع خصوصی یا WePay از Tencent و Alipay از Alibaba هستند. اما دولت از آنها متنفر بود و بنابراین آنها آشکارا IPO را تعطیل کردند. منظورم از مسائل مالی است، بنابراین من یک مورچه سرمایه گذاری هستم، یک مورچه سرمایه گذاری بسیار ناامید.
بنابراین در چین، از طرف خصوصی به وجود آمد، اما دولت از آنها متنفر بود و سعی کرده است تمام تلاش خود را برای کشتن آنها و جایگزینی آنها با معادل داخلی آنها انجام دهد. اما بله، من دوست دارم چنین چیزی در ایالات متحده وجود داشته باشد. یک چیز از نوع UnionPay یا a- بله، منظورم UPI است.
بله، UPI، اگر بتوانیم UPI یا PIX را برای این موضوع کپی و جایگذاری کنیم، بله، فوقالعاده خوشحال و خوشحال میشوم. و فدرال رزرو به نوعی تلاش کرده است، محصولی به نام FedNow، اما فقط توسط بانک های منطقه ای پشتیبانی می شود، زیرا بدیهی است که بسیاری از بانک ها نمی خواهند این مبادله را از دست بدهند، که بخش بزرگی از مدل کسب و کار است، و پناهگاه هنوز به آگاهی عمومی رسیده است. اما وجود دارد، اما هنوز مصرف کننده با آن مواجه نشده است.
بنابراین تلاش هایی در این راستا وجود دارد، اما فکر می کنم یک دهه یا بیشتر طول می کشد تا در غرب اتفاق بیفتد.
جک: بنابراین از زمان عرضه اولیه سهام آنها در دهه 2000، ویزا و مسترکارت سهامی فوق العاده با عملکرد خوب بوده اند، زیرا تجارت با کیفیت بالایی دارند. و اگر ادامه دهند، احتمالاً تجارت با کیفیت بالایی خواهند داشت. به نظر می رسد بگوییم که فکر می کنید بهترین روزهای آن شرکت ها پشت سر آنهاست؟
فابریس: خوب، آنها لزوماً به این دلیل نیستند که قدرت و کنترل نظارتی زیادی دارند، و من مطمئن هستم که آنها با این موضوع مبارزه خواهند کرد، درست است؟ مثل اینکه این آخرین چیزی است که آنها می خواهند اتفاق بیفتد. و جاهایی که این اتفاق افتاد، نفوذ کارت های اعتباری کم بود، درست است؟
بنابراین دلیلی که فکر نمیکنم آنها در نهایت در برزیل و هند با این همه جنگیدند این نیست که بسیاری از مردم آنقدر ثروتمند بودند که کارتهای اعتباری داشته باشند و نمرات اعتباری خوبی برای توجیه داشتن کارتهای اعتباری داشته باشند. و بنابراین می توانید یک ریل پرداخت اعتباری کاملاً جدید و مستقل بسازید. اینجا که یک متصدی وجود دارد، دو نفر متصدی، من گمان می کنم که خیلی خیلی سخت باشد.
بنابراین، اگر قرار باشد شرط ببندم، میتوانم بگویم که در دهه آینده این اتفاق نمیافتد و آنها به عنوان ریل پرداخت اولیه باقی میمانند. بنابراین من قطعا در کوتاه مدت کوتاه مدت نیستم، هیچ کدام از اینها، اما به هر حال سرمایه گذار نخواهم بود. من چیزهایی را ترجیح می دهم که از صفر به هزار می رسد، چیزهایی که از قبل تثبیت شده اند.
جک: درسته فقط به این دلیل که فکر میکنید میگویید اگر UPI داشته باشیم برای آمریکا چیز خوبی است، اما فکر میکنید چیز خوبی است، به این معنا نیست که لزوماً این اتفاق خواهد افتاد. اوه بله.
فابریس: چیزهای زیادی برای آمریکا خوب است. ما باید سیاست مهاجرتی بازتر و سیاست مهاجرتی برای افراد کم مهارت و با مهارت بالا داشته باشیم، زیرا این امر در واقع رفاه ملی ما را افزایش می دهد و جمعیت ما را به طور چشمگیری بهبود می بخشد. ما باید یک سیستم مالیاتی بسیار ساده تر با مالیات ثابت داشته باشیم.
منظورم این است که چیزهای زیادی وجود دارد که شما باید داشته باشید که ما نداریم. بنابراین بین آرزوها و آرزوها در جایی که فکر میکنم اتفاق میافتد، تفاوت وجود دارد. فکر نمی کنم به این زودی اتفاق بیفتد.
جک: پس آره. بنابراین یافتن وب سایت شما بسیار آسان است، FabriceGrinda.com. مردم کجا می توانند اطلاعات بیشتری در مورد میداس بیابند؟
Fabrice: این Midas.app است. بنابراین بله، MIDAS.APP. و اگر می خواهید در مورد صندوق سرمایه گذاری من بدانید، FJLabs.com است.
جک: فهمیدم. فابریس، من فقط میخواهم یک سوال بپرسم و از کریپتو به سرمایهگذاری خطرپذیر برمیگردم. من با بسیاری از بانکداران از منظر بانکداری مصاحبه و صحبت کرده ام که بانک سیلیکون ولی چگونه بود، بانک سرمایه گذاری بسیار بزرگی که بیش از یک سال پیش سقوط کرد.
اما من در واقع صحبت نکرده ام، من تعداد زیادی از افراد سرمایه گذاری خطرپذیر را نمی شناسم. من با آن آشنا هستم، شایعاتی وجود دارد مبنی بر اینکه تک تک افراد سرمایهگذار در توییتر هستند و در همان اتاقهای گفتگو هستند و در مورد آن صحبت میکنند و اساساً، کلمات سریع میپیوندند. اما آنچه بود، به اعتقاد من روز چهارشنبه، گلدمن اعلام کرد که آنها چیزها و سپس حدس و گمان را چهارشنبه شب منتشر کردند و بانک در اواخر صبح، اوایل بعدازظهر جمعه شکست خورد.
بنابراین خیلی سریع اتفاق افتاد. آن مدت 50 ساعت برای شما چگونه بود؟
فابریس: بنابراین ما فوراً سرمایه خود را برداشتیم. بنابراین ما در واقع، زیرا بدیهی است که ما بیش از 250 هزار، حد FDIC را داشتیم. و ما میدانستیم که انجام این کار تلاشی بود در جایی که احتمال میرفت، مدیران بانک بانک را به سمت شکست سوق دهند.
اما اگر این کار را نکردیم، بدیهی است که این یک مشکل نظری سود اساسی است که در آن تعادل نش یک نتیجه منفی است که در آن همه پول را می کشند و در نتیجه خوب است. بنابراین اگر کسی پول را نمی کشید، زنده می ماند. اما اگر کسی، اگر مردم انجام دهند و شما این کار را نکنید، پول خود را از دست می دهید.
بنابراین همه این کار را انجام می دهند. و تعادل نش یک نتیجه منفی است. بنابراین ما بلافاصله پول را کشیدیم.
پس ما خوب بودیم اما بعد متوجه شدیم که بسیاری از شرکتهای پرتفوی ما آن را به موقع انجام ندادهاند. و تا زمانی که آنها تلاش کردند، و بنابراین ما چند شرکت پرتفوی داشتیم که تقریباً صد درصد موجودی را در آنجا داشتند.
بنابراین جلسات اضطراری هیئت مدیره یکشنبه برای مانند، چه کار کنیم؟ ما باید حقوق بگیریم و پول نداریم و نمی توانیم پول جمع کنیم چون سه، چهار، پنج، شش ماه طول می کشد تا پول جمع شود. بنابراین مجموعه ای از ساعات بسیار دلخراش بود.
و اتفاقا، همه اینها نیازی به وقوع نداشتند. اتفاقی که افتاد این است که قوانین حسابداری بانک ها به گونه ای تغییر کرد که اگر قصد دارید سررسید اوراق را نگه دارید، برای نوشتن بازار نیازی به نوشتن ندارید. و این همان چیزی است که با شروع کاهش نرخ ها و کاهش ارزش اوراق قرضه ادامه پیدا کرد، متاسفم، نرخ ها افزایش می یابد و ارزش اوراق قرضه کاهش می یابد، افزایش هر چه بیشتر تفاوت بین ارزش دفتری و ارزش بازار .
و من فکر می کنم که همه اینها ناشی از تغییر قانون حسابداری بود که توسط کنگره در سال های 2017 تا 2018 تصویب شد. اگر ما فقط به بازار توجه میکردیم، آن دلتا و شکاف عظیم اتفاق نمیافتاد، و همچنین انگیزهای برای خرید اوراق قرضه بالاتر، پرمخاطره و با نرخ بالاتر در وهله اول وجود نداشت. و بنابراین، در حال حاضر، آیا بچه های SVB محتاط بودند؟
نه، آنها باید بسیار محتاط تر عمل می کردند. گفت: آیا من یک مشتری خوشحال SVB بودم؟ آره.
من از آنها راضی نبودم زیرا آنها به من نرخ های بالاتری را در مورد پس انداز متوسط چک کردن من و غیره می دادند. نه، کار کردن با آنها ساده تر است. همه ما در SVB بانک کردیم زیرا آنها دوستانه هستند و کار با آنها آسان تر است.
یعنی چی کار کردن باهاش راحت تره؟ معنی آن چیست؟ چقدر سریع حساب بانکی باز می کنید؟
اگر برای داشتن آن به سیم نیاز دارید، با چه سرعتی آن را سیم کشی می کنند؟ اگر سوالی بپرسید گوشی را برمی دارند؟ سعی کنید یک حساب بانکی در سیتی بانک باز کنید و این یک روند دردناک روزها و کاغذبازی است و سعی کنید با کسی در آنجا صحبت کنید و هیچ کس پاسخگو نیست.
مثل یک فرد ناشناس در هند است، جایی در یک مرکز تماس ممکن است با شما صحبت کند. فقط کسی که مصرف کننده محور و دوستانه است. ما با آنها بانک نکردیم زیرا آنها نرخ های بهتری به ما دادند.
ما با آنها بانک کردیم زیرا مشتری پسند بودند. امتیاز NPS آنها، تجربه بالا بود. و در واقع، من فکر می کنم که ما هنوز با آنها بانک داریم زیرا آنها هنوز دوستانه هستند و کار کردن با آنها عالی است.
جک: و به این ترتیب آنها شکست خوردند و توسط FDIC اداره شدند. دارایی و حق امتیاز آنها در نهایت به سهام بانک First Citizens منتقل شد. علامت FCNCA است که من مالک سهام آن نیستم، اما اگر به نمودار سهام نگاه کنید، از این سود بسیار سود خواهید برد.
بنابراین آنها اکنون مالک بانک سیلیکون ولی و بسیاری از نهادهای آنها هستند. و بنابراین شما و بسیاری از شرکت های پرتفوی شما هنوز در بانک سیلیکون ولی، که متعلق به FCNNCA است، بانک می کنید. آیا این دقیق است؟
و بسیاری از همکاران شما که دیگر سرمایهگذاران خطرپذیر هستند، منصفانه است که بگوییم آنها به برند بانک سیلیکون ولی، حتی پس از آن، چسبیدهاند. کار ما به این صورت است، آیا باید در بانک هایی که با آنها بانک داریم، بررسی اعتبار انجام دهیم؟
فابریس: نه، ما فرض می کنیم بانک ها سالم هستند، درست است؟ و بنابراین ما همه دارایی هایمان را در یک بانک داشتیم و غیر چند بانکی بودیم. اکنون همه افراد در دنیای سرمایه گذاری و همه شرکت های پرتفوی ما دارای روابط بانکی متعددی هستند.
و بنابراین ما با JPMorgan Chase و Morgan Stanley بانک داریم. منظورم این است که ما داریم، حالا حسابهای بانکی زیادی داریم، زیرا نمیخواهیم اتفاقی که اینجا افتاد دیگر تکرار شود. و خوشحالم که FDIC تصمیم گرفت تمام سپردهها را تضمین کند، زیرا واقعیت این است که باز هم فکر نمیکنم این کار ما باشد که به ترازنامه بانکها نگاه کنیم و تصمیم بگیریم که آیا آنها هستند یا نه. صدا.
ما فقط مکانی برای پارک پول می خواهیم که امن باشد. زیرا دوباره، ما از آن برای مدیریت پول نقد استفاده می کنیم. ما هیچ کاری انجام نمی دهیم، ما شرکت های ضررده هستیم، درست است؟
مانند، و در نتیجه، ما در حال نوشتن چک برای کارکنان، و غیره. ما نمی توانیم دارایی های تحت مدیریت خود را از دست بدهیم. ما با آن پول گمانه زنی نمی کنیم.
این به معنای واقعی کلمه، نقدی است، زیرا ما باید هر روز چک بنویسیم، هر روز چندین چک و سیم بنویسیم و غیره. بنابراین ما فقط بانک هایی می خواهیم که بتوانیم به راحتی با آنها پول ارسال کنیم. و بانک های سنتی ارسال سیم را بسیار دردناک کردند.
منظورم این است که به همین سادگی است.
جک: میتوانید ببینید که با نگاهی به پروندههای بانکهای سیلیکون ولی و ارائههای سرمایهگذاران، حجم عظیمی از جمعآوری سرمایه که در سالهای 2020 و 2021 رخ داد، باعث شد تا با سرازیر شدن پول به حسابهای بانکی VCها و شرکتهای تحت حمایت VC، سپردهها افزایش یابد. سپس وقتی سرعت جمعآوری کمکهای مالی کاهش یافت، همچنان هجوم مردم وجود داشت، اما بسیار کمتر. و سپردهها بسیار پایین آمدند، زیرا همان طور که گفتید، سرمایهگذاری سرمایهگذاری، اغلب یا تقریباً همیشه در حال سوزاندن پول و از دست دادن پول هستند.
بنابراین سپرده های آنها کاهش می یابد. دقیقا.
فابریس: آره و اتفاقاً، بانکها به طور کلی، یعنی بازگشت به نقطه کلان، بخشی از دلیل نگرانی من در مورد کلان این است که نرخها افزایش مییابد، مردم فقط پول را از بانکها به اوراق قرضه و وجوه بازار پول منتقل میکنند. . و بنابراین، سپردههای بانکی، چرا که دلیل خاصی برای کاهش آن وجود دارد، یعنی شرکتها در حال سوزاندن سرمایه هستند.
ما دیگر پول جمع نمی کنیم. بنابراین بدیهی است که سپردهها کاهش مییابند، اما سپردههای بانکی به میزان قابل توجهی همزمان با املاک و مستغلات تجاری که نکول کردهاند، کاهش یافته است. و بنابراین بانک ها نیز در ترازنامه خود هستند که توسط این شرکت های تجاری املاک و مستغلات که در حال تصاحب بالون هستند.
و به همین دلیل بود که نگران بودم چون میخواهم وامدهی سقوط کند. و بنابراین این یکی از دلایلی بود که فکر میکردم شاید به دلیل محیط نرخ بالاتر دچار رکود شویم، اما مصرفکننده، چون اشتغال قوی و رشد دستمزدها قوی باقی مانده است، این اتفاق نیفتاده است. بنابراین بیش از حد جبران شده است، اما بله، شما توضیح دادید که چرا SVP سپرده ها کاهش یافته است، اما صادقانه بگویم، سپرده ها در همه جا به شدت کاهش یافته است، زیرا شما بهتر است در اسکناس ها و وجوه بازار پول باشید تا در حساب جاری بانکی خود.
جک: درسته بنابراین شما می گویید که نگران رکود بودید و اکنون کمتر نگران آن هستید. من فکر می کنم بسیاری از مردم، شما قطعاً هستید، منظورم این است که اقتصاد بلومبرگ 99 درصد احتمال رکود در پاییز 2022 را داشت.
بنابراین بله، اکثر مردم، از جمله خود من، فکر می کردند که رکود فرا نرسیده است. فکر می کنید ما در کجای چرخه تجاری قرار داریم؟ آیا فکر می کنید، اوه، رکود هنوز هم در راه است، فقط در سال 2025 خواهد آمد؟
یا فکر می کنید، نه، ما در آغاز یک چرخه جدید اقتصادی هستیم و آسمان در آستانه است؟
فابریس: در نهایت یک رکود وجود خواهد داشت، اما نیازی نیست که به طور خاص به این چرخه مربوط شود. به نظر می رسد در حال حاضر، اگر در نهایت قیمت را بیشتر تحت کنترل داشته باشیم، به احتمال زیاد به سمت کاهش نرخ می رویم تا افزایش نرخ. و بنابراین، منظورم این است که من در آینده پذیرهنویسی نمیکنم که کاهش نرخها و کاهشهای جزئی نرخها را در نظر بگیرم، اما میتوانم ببینم ما در یک سال یا یک سال و نیم به جای 525، در هر 400 نقطه پایه باشیم.
و من فکر میکنم بدون یک تصادف ژئوپلیتیکی، فکر میکنم که ما فقط به حرکت ادامه میدهیم. فکر نمی کنم رشد فوق العاده ای داشته باشیم، اما رکود هم نمی بینم. با این اوصاف، آیا فکر میکنم خطر واقعی یک شوک برونزا برای سیستم وجود دارد، از محاصره چینی تایوان تا اینکه اگر ترامپ در هر موردی انتخاب شود چه اتفاقی میافتد؟
آره. و آن ها برون زا هستند. اما در نهایت، اشتغال همچنان قوی است، رشد دستمزد همچنان قوی است، و به نظر میرسد که تمام نکات منفی ما را در سیستم متعادل میکند.
و شاید در نهایت ترازنامه بانکی و بدهی املاک تجاری و غیره را تسویه کنیم. اتفاقاً کمی طول می کشد. اما من مانند شما به جهان با شرایط احتمالی نگاه می کنم.
و در 22، من فکر می کنم من مانند 66٪ رکود بودم، و مانند، یا فرض کنید 60٪ رکود، 30٪ فرود نرم، 10٪ به نوعی ما خوب هستیم. و اکنون، نمی دانم، 10٪، 20٪ رکود، و به احتمال زیاد فقط به عنوان اکثر موارد در فرود نرم و 20٪، 30٪ احتمال، هستم. بنابراین قطعا دیدگاه من را تغییر داده است.
اما با این شمشیر دموکراسی ژئوپلیتیک، که فکر میکنم میتواند در هر زمان ما را غافلگیر کند، اما چه کسی میداند چه زمانی، چرا، و غیره. و شما نمی توانید زندگی را با نگرانی در مورد آن زندگی کنید. و بنابراین من فقط به دنبال کردن و اجرا کردن ادامه می دهم.
و دوباره، چرخه تجاری که من بیش از همه به آن اهمیت می دهم، چرخه ای نیست که امروز روی آن سرمایه گذاری می کنم. این خروجی در 5، 10، 7، 10 سال است که این شرکت ها بالغ می شوند. بنابراین در فضای سرمایه گذاری به طور خاص، من در واقع فکر می کنم اکنون بهترین زمان برای سرمایه گذاری در سرمایه گذاری است.
رقابت کمتر، ارزش گذاری های معقول، موسسانی که بر روی اقتصاد واحد متمرکز شده اند، سعی در حل مشکلات بزرگ دارند. بنابراین من به شدت نسبت به فضای سرمایهگذاری خوشبین هستم. و حتی اگر رکودی اتفاق بیفتد، ما سهمی به دست می آوریم، سهمی را از دنیای آفلاین کمتر کارآمد می بریم، و شما رشد می کنید، شاید با سرعت کمتری رشد کنید، اما همچنان رشد می کنید.
بنابراین من فراتر از صعود هستم.
جک: و در مورد زیربخش خاص شرکتهای مبتنی بر هوش مصنوعی چقدر خوشبین هستید؟ ناظران در بازارهای عمومی متوجه خواهند شد که تنها تعداد نسبتاً کمی از سهام هستند که بازار به عنوان ذینفعان هوش مصنوعی درک می کند. و اگر به درآمد خالص و درآمد نگاه کنید، که حتی کوچکتر و واقعاً کمتر می شود، Magnificent Seven بیشتر از Magnificent One، NVIDIA است، که رشد آن به تازگی باورنکردنی بوده است، و به اعتقاد من برای هر شرکتی به اندازه کافی بزرگ بی سابقه بوده است.
اما در بازارهای خصوصی، من واقعاً نمی دانم چه شکلی است. بنابراین می توانید آن محیط را کمی توصیف کنید؟ قبلاً گفتید که بخش هوش مصنوعی بسیار داغ است و شاید کمی، کمی کمتر داغ باشد.
بنابراین بله، فقط آن سناریو و همچنین دیدگاه خود را در مورد آن توصیف کنید.
فابریس: آره بنابراین در 23، در حالی که من میانگین افزایش بذر را مانند 3 در 9 قبل، 12 پست، و میانه A مانند 7 در 23 قبل، پست سه بعدی توصیف میکردم، میانگین بسیار بالاتر است زیرا آنچه اتفاق میافتاد این است که شما بودید. از آنجایی که شرکتهای هوش مصنوعی در حال افزایش تخمینهایی مانند 20 در 80 قبل و A مانند هر چیزی هستند، 100 در 300 قبل، چیزی کاملا مضحک. و متوجه شدم که بیشتر آنها جالب بوده و محصولات جالبی میسازند، اما مانند استفاده از دادههای غیرمتمایز و استفاده از LLMهای غیرمتمایز با مدلهای تجاری نامشخص بودند.
و من فکر میکردم که بیشتر اینها میشوند، ما به صفر میرویم. قطعاً آنها نمیخواهند به این هیاهو ادامه دهند. بنابراین آنچه در همه فناوریها اتفاق میافتد این است که ظاهر میشود، مردم بهطور فوقالعاده هیجانزده هستند، و یک چرخه هیپ وجود دارد، چرخه تبلیغات گاردنر، جایی که شما در بالای چرخه هیپ هستید، جایی که همه شبیه به این هستند، جهان را تغییر میدهد. و غیره
و سپس دوره ای از سرخوردگی و ناامیدی وجود دارد که شروع می شود و مدت زمان زیادی طول می کشد. و اجازه دهید شما را به سال های 1998، 1999 برگردانم. مردم به pets.com یا Webvan اعتقاد داشتند، یا در واقع شرکتی به نام Kazoo یا Kazaa وجود داشت، آنها در حال تحویل 15 دقیقه، 20 دقیقه، 30 دقیقه هستند. همه اینها از بین رفت، اما در واقع ایده ها درست بودند. فقط خیلی زود بود نفوذ خیلی کم است.
شما نداشتید، محلی سازی جغرافیایی با گوشی های هوشمند نداشتید. بنابراین در حال حاضر ما Chewy را داریم. ما میتوانیم به صورت آنلاین از هر چیزی، در آمازون، اسباببازی بخریم.
و شما مانند همه شرکت های تحویل غذا، همه اینها قابل اجرا هستند. در اوایل دهه 2010، شما در مورد خودروهای خودران تبلیغات زیادی داشتید. و خودرانی اساساً در حال حاضر کاملاً نادیده گرفته شده است.
کنار راه رفته مردم بر این باورند که این اتفاق نخواهد افتاد، شاید هرگز. و با این حال، ما در نهایت شاهد مواردی از این قبیل هستیم که تا به امروز یک میلیون پهپاد غذا در شنژن تحویل داده شده است.
و شنژن یکی از پر تراکم ترین شهرهای جهان است. اگر بتوانید تحویل هواپیماهای بدون سرنشین را از طریق غذا انجام دهید، که به معنای تحویل هزینه نهایی صفر در شنژن است، می توانید این کار را در هر کجا انجام دهید. ما شروع به مشاهده تاکسیهای خودران در چین کردهایم.
بنابراین ما در واقع به این نکته می رسیم که فناوری به اندازه کافی خوب است که قرار است به میدان بیاید. بنابراین هوش مصنوعی در حال حاضر، در حال حاضر، انویدیا شاهد سود و رشد است، و غیره، زیرا مردم تراشههای هوش مصنوعی را میخرند و از هوش مصنوعی استفاده میکنند. چه زمانی در شرکت اصلی P&L ظاهر می شود؟
فکر می کنم زمان زیادی طول بکشد. بنابراین استارتآپهای فناوری من اولین پذیرندگان فناوری هستند. همه استارت آپ های ما از هوش مصنوعی برای سه چیز استفاده می کنند.
ما قطعاً مراقبت از مشتری را جایگزین می کنیم یا مراقبت مشتری را اضافه می کنیم. ما مهندسان خود را کارآمدتر می کنیم. مهندسان ما در حال حاضر حداقل 30٪، اگر نه 50٪ کارآمدتر هستند، زیرا آنها از هوش مصنوعی استفاده می کنند.
بنابراین همه هزینه ها را از طریق هوش مصنوعی در استارتاپ ها کاهش می دهند. و در عین حال، ما همچنین از هوش مصنوعی برای بهبود تجربه کاربر استفاده می کنیم. بنابراین به عنوان مثال، ما سرمایه گذاران یک شرکت بازار کیف دستی به نام Rebag هستیم.
و روش قدیمی برای فروش یک کیف دستی در eBay این است که گوشی خود را می گیرید، 20 عکس می گیرید، عنوان می نویسید، توضیحات می نویسید، قیمت تعیین می کنید، دسته بندی را انتخاب می کنید. خیلی کار است. Rebag، شما چند عکس بگیرید، هوش مصنوعی، آنها همه داده ها را دارند زیرا آنها بازار کیف های دستی هستند.
آنها کتاب آبی کلی یک دسته هستند. عنوان، دسته بندی، شرط را می نویسند، به شما می گویند که واقعی است یا نه، و قیمت را می فروشند و در عرض پنج دقیقه فروخته می شود. این کاملا انقلابی است.
اما اگر به این فکر کنید که واقعاً چه زمانی بر اقتصاد اصلی تأثیر می گذارد؟ اقتصاد اصلی در جهان خدمات عمومی است، بنابراین دولت، و B2B، مانند پتروشیمی ها، چند تریلیون دلار در هر دسته می پسندند. بنابراین فکر میکنید چه زمانی شرکتی مانند مرسر از هوش مصنوعی برای بهبود و پردازش ادعاها استفاده میکند؟
منظورم این است که به دلیل مسئولیت، آنها نمی توانند توهم داشته باشند. آنها تا زمانی که منظورم این است که به اطمینان 99.999٪ نیاز دارند صبر می کنند. و به دست آوردن 0.01 آخر بسیار سخت تر است، چه رسد به آخرین 20٪، 80٪ اول. و بنابراین قبل از اینکه آن را ببینم، بنابراین امیدوارم که به یک انقلاب بهرهوری منجر شود. قرار است چهره زمین را تغییر دهد. در واقع، عمیق تر از آن چیزی که خوشبین ترین افراد فکر می کنند امروز اتفاق خواهد افتاد.
اما همچنین بسیار بیشتر طول خواهد کشید. بنابراین من فکر میکنم تا ۱۰، ۲۰ سال دیگر آن را در آمارهای بهرهوری واقعی مشاهده نخواهید کرد. و شرکتهای بزرگ و دولتها میگویند، فکر میکنم چه زمانی دولتها میخواهند به طور مؤثر از آن برای کاهش هزینهها استفاده کنند؟
و احتمالاً آنها آخرین محرک خواهند بود. از آنجا که عمومی، آنها نمی خواهند، آنها برای بهره وری بهینه سازی نمی کنند. و بنابراین من فکر نمیکنم که حداقل برای پنج سال، به احتمال زیاد 10 سال به بعد، آن را در آمارهای بهرهوری و تولید ناخالص داخلی ببینیم.
به این ترتیب، در پنج سال دیگر، من فکر میکنم درهای از سرخوردگی یا ناامیدی وجود خواهد داشت که در آن همه قرار خواهند گرفت، خدای من، همه از آن کار بزرگی کردند و هیچ اتفاقی نمیافتد. اما در واقع، کم کم، آنها به زیرساخت های اساسی شرکت ها نفوذ خواهند کرد و همه چیز ارزان تر، سریع تر و بهتر خواهد شد. و 10 سال، 15 سال آینده، شما نتایج آن را خواهید دید.
و به هر حال، ممکن است در آمار تولید ناخالص داخلی اندازه گیری نشود. منظورم تولید ناخالص داخلی است، به محصولی فکر کنید که به کامپیوترها فکر کنید. کامپیوتری با قیمت 2000 دلار که اکنون 1000 دلار است اما دو برابر قدرتمندتر است، در واقع کاهش 1000 دلاری تولید ناخالص داخلی را خنثی می کند.
بنابراین قدرت های کاهش تورم – در تولید ناخالص داخلی اسمی، بله. آره فناوری اغلب کاهش تولید ناخالص داخلی را لغو می کند.
بنابراین فکر میکنم تولید ناخالص داخلی بهبود کیفیت زندگی و کیفیت بهبود بهرهوری را کمتر اندازهگیری میکند. بنابراین من فکر میکنم که ما بهبود بهرهوری را در محاسبات تولید ناخالص داخلی به اشتباه اندازهگیری میکنیم، زیرا قدرت تورمزدایی را نمیبینیم یا قدرت کاهش تورم فناوری را اشتباه محاسبه نمیکنیم. اما با این حال، قبل از اینکه هوش مصنوعی به دنیای واقعی نفوذ کند، آیا در استارتاپها، آیا بهبود بهرهوری دارد؟
کاملا. اما باز هم همانطور که در ابتدا بحث کردیم، استارت آپ ها مانند 2 درصد از اشتغال هستند. و بنابراین، من فکر میکنم برای یک دهه، در آمار بهرهوری کلی نشان داده نخواهد شد، زیرا شما به جنرال الکتریک نیاز دارید و به هر چیزی، اکسون، نیاز دارید تا از آن به طور موثر استفاده کنید و بهرهوری را بهبود بخشید.
و من نمی بینم که برای یک دهه این اتفاق بیفتد. اما در نهایت، جهان را به گونهای متحول خواهد کرد که ما حتی نمیتوانیم امروز تصور کنیم.
جک: خیلی جالب است. متشکرم. قبلاً گفتید که اتومبیل های خودران، وسایل نقلیه خودران پنج، 10 سال پیش محبوب بودند و اکنون نه چندان.
حالا آنها VC هستند. این یک مقوله غیر مد است. به نظر شما رهبران بازار در آن فضا چه کسانی هستند؟
فابریس: پس این سوال مطرح است که شما به عنوان رهبر بازار چه تعریف می کنید؟ آیا می گویید رهبر بازار شرکتی است که در حال ساخت فناوری زیربنایی است که سپس در خودروها برای ایجاد خودران استفاده می شود، که از منظر فناوری دو جنگ بزرگ در جریان است، مانند سیستم های مبتنی بر LIDAR در مقابل مبتنی بر وب کم. سیستم های. و شرط بزرگ تسلا، و در واقع، تنها راهی که فکر میکنم میتوانید ارزیابی تسلا را توجیه کنید این است که معتقد باشید آنها اساساً خودران برنده میشوند.
بنابراین شرط بزرگ تسلا ترکیبی از هوش مصنوعی، GPU، به علاوه وب کم است که بسیار ارزان تر است، در مقابل سیستم های مبتنی بر LIDAR پیروز می شود. و پاسخ این است که ممکن است خیلی خوب باشد. منظورم این است که اگر به دهه 1980 فکر میکنید، کامپیوترهای پیشرفتهای مانند گرافیک سیلیکون دنیا در مقابل رایانههای شخصی داشتید، و رایانههای شخصی همچنان قدرتمندتر، بهتر، سریعتر و ارزانتر میشدند.
و در نهایت، آن دنیا کار کرد. اما موضوع این است که صحبت کردن در مورد شرکتهای زیربنایی که این چیزها را میفروشند احتمالاً جذابتر از کسانی است که در حال ساخت برنامههای کاربردی خودروهای خودران جالبی هستند که امروزه میتوانید در بازار مشاهده کنید. و رهبر در حال حاضر یک شرکت چینی به نام WeRide است که در چین پیشرو است و در حال حاضر به امارات می فروشد.
اکنون، من فکر میکنم که ما در نقطهای از فناوری هستیم که میتواند در ایالات متحده نیز کار کند، اما بیشتر یک رژیم نظارتی است. اتفاقاً در مورد پهپادها هم همینطور است. تحویل هواپیماهای بدون سرنشین کاملاً قابل اجرا است.
این فقط FAA است که به چیزهایی مانند خط دید و خلبان نیاز دارد که معنی ندارد. شما می خواهید خودمختار و محدوده بی نهایت باشید، در غیر این صورت کار نمی کند. یا نیاز به خرید حق هوایی به دلیل خاصی.
همه این چیزها احمقانه هستند و توسعه را به شدت محدود می کنند. اگر فضای نظارتی نبود، امروز میتوانستیم تحویل پهپادها به طور مؤثر کار کنند.
جک: و به همین ترتیب که در دهههای 80 و 90، واقعاً مایکروسافت به جای اینکه دل سختافزار را بسازد، نرمافزار را طراحی میکرد، حتی اگر دل اکنون به صورت عمومی معامله میشود و به دلیل بهرهمندی از هوش مصنوعی، کاملاً در حال خرید و فروش است. اما شما فکر می کنید که ذینفعان واقعی به جای شرکت های خودروسازی مانند فورد یا جنرال موتورز، نرم افزار را طراحی خواهند کرد؟
فابریس: خب، در واقع شما دو ذینفع دارید. شما مایکروسافت و سازندگان اپلیکیشن را در مایکروسافت داشتید، اما اینتل را نیز داشتید. بنابراین برای مدتی طولانی دووپولی وینتل نامیده می شد.
و بنابراین بازندگان IBM و تمام سازندگان رایانه شخصی بودند، درست است؟ دروازه، دل، و غیره. منظورم این است که آنچه امروز Dell است، هیچ شباهتی به سازنده رایانه های شخصی ندارد.
بنابراین من میتوانم ذینفعان اینجا را سازندههای GPU ببینم، بنابراین NVIDIA، اگرچه NVIDIA نیز میتواند توسط شخص دیگری در آینده جابجا شود، اگرچه اثرات شبکه گسترده و مزایای مقیاس وجود دارد، و سازندگان هوش مصنوعی مانند OpenAI، مطمئنا. به جای خوب، در واقع، من می توانم سایر ذینفعان را ببینم.
منظورم این است که ما سرمایه گذاران یک شرکت روباتیک به نام Figure هستیم. Figure.ai نابغه است. من همه شما را تشویق میکنم که به نمایش آنها در یوتیوب از رباتی نگاه کنید که اساساً از طریق رابط صوتی به درستی تشخیص میدهد که این یک اپل است، اپل را به شخصی که آن را درخواست میکند، میدهد، ظروف را تمیز میکند، توضیح میدهد که چرا این ربات را انجام میدهد. زمینه را درک می کند.
و چیزی که فیگور میسازد، اساساً روباتهای انساننما هستند که جایگزین انسانها و کارخانههای جمعآوری و بستهبندی میشوند. بنابراین جایگزینی انسان و همه آنها مانند انبارهای نوع آمازون، منطقی است، درست است؟ مانند پایان روز، انسان ها باید کارهایی را انجام دهند که نیاز به همدلی و احساسات انسانی دارند.
قرار نیست ما کارهایی مانند پیچاندن پیچ یا حمل جعبه های سنگین انجام دهیم. این چیزی نیست که ما برای آن ساخته شده ایم. و بنابراین می توانم چیزهایی از این قبیل را ببینم که امروزه وجود ندارند.
بله، مانند روباتیک امروز یک مقوله کوچک است. آیا می توانم ببینم که در چند دهه آینده یک دسته چند تریلیونی باشد؟ کاملا.
و من فکر میکنم ترکیب پردازندههای گرافیکی به همراه هوش مصنوعی منجر به تعداد زیادی از برنامههای مشابه جدید میشود که مردم به آنها فکر نکردهاند. و Figure.ai یکی از این نمونه هاست.
جک: فابریس گریندا، از اینکه آمدید و بینش خود را به اشتراک گذاشتید متشکرم.
فابریس: ممنون.
جک: ممنون که تماشا کردید. به یاد داشته باشید که برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد Vanek Morningstar WideMote ETF، ticker MOAT، موتفگ اسلش vanek.com را بررسی کنید. در نهایت، Forward Guides نه تنها در یوتیوب، بلکه در همه پادکستها، برنامهها و نسخه ویدیویی آن در Spotify و Twitter در دسترس است، جایی که من به طور مرتب مصاحبهها را پست میکنم.
بازم ممنون تا دفعه بعد.