برای همیشه جوان!

با توجه به اینکه چقدر احساس جوانی و انرژی می کنم، برای من غیرقابل تصور است، در 3 آگوست 50 ساله شدم! من همه بهترین دوستان و خانواده ام را از گریندورس دعوت کردم تا این رویداد مهم را به سبک جشن بگیرند.

بیش از 100 نفر حاضر شدند! ما برای اولین بار نشست تابستانی FJ Labs را در 21 تا 25 جولای برگزار کردیم.

26 تا 31 ژوئیه: راکت ورزشی فوق العاده

سپس در 26 تا 31 ژوئیه میزبان یک مسابقه پرطرفدار ورزشی راکت بودم. همانطور که بسیاری از شما می دانید، خانواده من دارای سابقه طولانی علاقه به تنیس و ورزش راکت به طور کلی هستند. عموی من ژان نوئل قهرمان نوجوانان جهان بود و در مسابقات آزاد فرانسه نوجوانان قهرمان شد. او بهترین تنیسور فرانسوی نسل خود در اواخر دهه 1950 و اوایل دهه 1960 بود که به ویژه نماینده فرانسه در جام دیویس بود. پسرش نال در بین 200 بازیکن برتر ATP بود. او برنده NCAA داخل سالن برای UCLA به عنوان بازیکن شماره 1 آنها شد. او سپس به برترین بازیکن پادل فرانسه و 100 بازیکن برتر پادل در جهان تبدیل شد. او اکنون Padel X ، یکی از بهترین باشگاه‌های پادل در فلوریدا را اداره می‌کند. پدرم همچنین از طرفداران تنیس و پادل بود که باعث شد من و برادرانم تمرین را از سنین پایین شروع کنیم و به بازیکنانی مشتاق تبدیل شویم. به طور کلی، کل خانواده من و بیشتر دوستانم ورزش راکت بازی می کنند.

برای تسکین عشقم به بازی، اولین زمین تنیس خاکی قرمز در ترکها، دو باشگاه اول پادل کشور و یک زمین پیکلبال را برای تکمیل زمین سخت موجود ساختم.

با وجود 5 زمین، همه زمین ها در تمام مدت شلوغ بودند و ما با انجام مسابقات رقابتی بسیار هیجان انگیزی داشتیم.

ما در بین جلسات پادل، تنیس، و پیکل بال با پات زدن پراکنده شدیم که منجر به یک هفته ورزشی فوق العاده شدید شد.

وقتی پادل و تنیس بازی نمی‌کردم، برای جلسات سرگرم‌کننده Age of Empires 4 دوباره با دوستان بازی‌های ویدیویی‌ام ارتباط برقرار کردم.

برای جشن‌های رسمی، تولد را به سه شب تقسیم کردم که تم‌های کاملاً متفاوتی برای ایجاد تنوع با فعالیت‌های متمایز هر شب داشتم. قبل از سفر، راهنمای سبک پیوست شده را با همه به اشتراک گذاشتم.

1 اوت: اینجا اژدها باشد

هیک سونت اژدها. این کلمات – لاتین به معنای “اینجا اژدها باشد” – صدها سال پیش در کره های تزئین شده از مس و تخم شترمرغ حک شده بود، که اشاره ای به آنچه در نقاط ناشناخته جهان پنهان شده بود. به همین ترتیب، نقشه‌ها و اطلس‌های آن زمان با هیولاهای دریایی، پری دریایی، و دیگر موجودات افسانه‌ای که گفته می‌شد در آن عرض‌های جغرافیایی دور سکونت داشتند، به تصویر کشیده شدند.

زندگی من کشف و ترسیم در قلمروی ناشناخته بوده است، به همین دلیل، موضوع را برای اولین روز جشن تولد چند روزه خود در 1 اوت احساس کردم. همانطور که به مادرم گفتم، امسال نتوانست به Burning Man بیاید. با من بود، بنابراین Burning Man را نزد او آوردم.

این فرصت شگفت انگیزی بود تا با دوستان دوران کودکی ام آشنا شوم و همه دوستان و خانواده ام را ببینم.

شب حماسی با هیپنوتیزم کننده، روتین های آکروباتیک و رقص زیاد بود!

یک اژدهای بسیار دوستانه حوالی نیمه شب ظاهر شد.

دوستان من تالیا و مارگاریتا نمایش های رقص شگفت انگیزی را دنبال کردند.

حتی قبل از انجام یک روتین آکروباتیک کوچک برای دوستانم، من را آتش زدند، که لازم بود تک تک موهای بدنم را پاک کنم.

2 اوت: شب معبد

شب دوم جشن تولدم هم حماسی بود. مت کوپر با ذهنیت خود ذهن ما را به باد داد. احساس می کرد که او به معنای واقعی کلمه ذهن ما را می خواند. تظاهرات شیباری زیبا بود و شب معبد فراموش نشدنی بود.

3 اوت: یک جشن طلایی

برای سومین شب عیاشی خود، دو رویداد کلاسیک را در یک جشن تولد منحصر به فرد حماسی ترکیب کردیم. در ابتدا قرار بود یک پارتی سفید باشد که نشان دهنده احساس جوانی و شروعی جدید در روح Forever Young بود.

اما مهمانی بدون کمی نوآوری و تخیل چیست؟ بنابراین، ما برخی از آهنگ‌های مهم را با هم ترکیب کردیم تا این مهمانی را به جشن طلایی با الهام از جشن تولد 50 سالگی برای پادشاهان و ملکه‌ها تبدیل کنیم. همه ما در سفید و طلایی حماسی به نظر می رسیدیم!

در داخل چادری که در زمین تنیس برپا کرده بودیم، یک شام بزرگ و نشستن خوردیم.

سونیک باترفلای در طول شام ست های زیبایی بازی کرد و من حتی به نواختن آن برای مهمانانم پیوستم!

دوستان و خانواده من این ویدیوی ادای احترام فوق العاده را که در طول شام پخش کردیم، گردآوری کردند.

برای دسر، دو کیک بسیار مناسب برای من آوردند، یکی به شکل راکت پادل و دیگری برای جشن فوراور یانگ.

سپس چند تا از افکارم را به اشتراک گذاشتم. در اینجا متن سخنرانی من است.

«چند روز گذشته ادای احترام فوق‌العاده‌ای برای دوستی، خانواده، عشق و آزادی بود. به همه ما ثابت شده است که تار و پود جهان هستی عشق بی قید و شرط است. همانطور که من ناراحت هستم که امسال مادرم نمی تواند مانند سال گذشته در Burning Man به ما بپیوندد، ما اساساً Playa را برای او آوردیم.

من متوجه هستم که ما از بودن در اینجا مفتخریم و برای همیشه سپاسگزارم که می توانم شما را دوستانم صدا کنم. اگر نقشی که تو در زندگی من بازی کردی و تا به امروز بازی کردی نبود من آن مرد امروزی نبودم. در دنیا جادو وجود دارد و من خوشحالم که ما با همدیگر ملیله زندگی هستیم.

چند نفر از شما از من پرسیده اید که نظر من در مورد پیری چیست؟ پس از تأمل، می خواهم چند کلمه از شعر مورد علاقه ام را به اشتراک بگذارم.

“بیرون از شبی که مرا می پوشاند،

سیاه مانند گودال از قطبی به قطب دیگر،

از هر خدایی که باشد سپاسگزارم

برای روح تسخیر ناپذیر من

در چنگال سقوط از شرایط

من نه خم شده ام و نه با صدای بلند گریه کرده ام.

زیر ضربات شانس

سرم خونی است، اما خم نشده است.

فراتر از این محل خشم و اشک

بافندگی جز وحشت سایه،

و با این حال تهدید سالها

بدون ترس مرا می یابد و خواهد یافت.

مهم نیست دروازه چقدر تنگ است،

طومار چقدر متهم به مجازات است،

من ارباب سرنوشت خود هستم: من ناخدای روح خود هستم.

اینها کلمات قدرتمندی برای زندگی کردن هستند . اجازه دهید آنها را با سطر دیگری از یکی دیگر از شعرهای مورد علاقه ام تکمیل کنم که تفکر من در مورد پیری را نیز نشان می دهد:

“خشم، خشم در برابر مرگ نور.”

و حالا لطفا به من بپیوندید عینک خود را بلند کنید و بعد از من تکرار کنید: همیشه جوان!

خسته اما خوشحال، برای یک ماه عیاشی و بهبودی قبل از Burning Man به رولستوک سفر کردم.

اینجا تا 50 سال آینده است!

>